نگاهي به جايگاه رفيع پيامبر (ص) در كلام اميرالمومنين (ع)
گروه دينوفلسفه|
در مورد پيامبر اسلام (ص) در طول تاريخ كم گفته و نوشته نشده است. حضرت محمد (ص) از مهمترين چهرههاي بشريت در سراسر تاريخ است كه تنها مسلمانان نيستند كه درصدد شناخت بيشتر ايشان هستند بلكه از ساير اديان و تمدنهاي بشري نيز تلاشهاي زيادي براي شناختن و شناساندن اين شخصيت بينظير شده است.
با اين وجود اما هيچ گفته و نوشتهاي نميتواند در معرفي آن شخصيت استثنايي چون كلام برادر و وصي ايشان معرف آن وجود مبارك باشد.
آري محمد (ص) را بايد در كلام علي (ع) شناخت. چنانكه در نهجالبلاغه در جاي جاي اين كتاب شريف، اميرالمومنين (ع) به وصفي يا سپاسي نسبت به پيامبر عظيمالشان اسلام ميپردازد. در خطبههاي متعددي از اين كتاب شريف ميتوان نام و نشان پيامبر اكرم را نشان داد اما اينجا به مناسبت يكهزار و چهارصد و نود و هشتمين سالروز ولادت مبارك پيامبر اعظم (ص) مروري خواهيم داشت بر خطبه هفتاد و دوم اين كتاب؛ خطبهاي كه در آن حضرت امير (ع) پس از حمد و ثناي خداوند به توصيف پيامبر(ص) ميپردازد.
خطبه هفتادودوم نهجالبلاغه
متن كامل اين خطبه كوتاه با ترجمه مرحوم دكتر سيدجعفر شهيدي بدين شرح است؛
«و من خطبه له (عليهالسلام) علّم فيها الناس الصلاه علی النبي (صلیالله عليه وآله)، و فيها بيان صفاتالله سبحانه و صفه النبي و الدعاء له: و از خطبههای آن حضرت است كه در آن مردم را آموخت كه چگونه بر پيامبر درود فرستند.
اللّهُمّ داحِي الْمدْحُوّاتِ و داعِم الْمسْمُوكاتِ و جابِل الْقُلُوبِ علی فِطْرتِها شقِيِّها و سعِيدِها؛ بار خدايا! ای گستراننده هر گسترده و ای برافرازنده آسمانهای بالابرنده، ای آفريننده دلها، بر وفق سرنوشت، بدبخت بود يا نيكو سرشت!
صلوات بر پيامبر(ص)
اجْعلْ شرائِف صلواتِك و نوامِي بركاتِك علی مُحمّدٍ عبْدِك و رسُولِك الْخاتِمِ لِما سبق و الْفاتِحِ لِما انْغلق و الْمُعْلِنِ الْحقّ بِالْحقِّ و الدّافِعِ جيْشاتِ الْأباطِيلِ و الدّامِغِ صوْلاتِ الْأضالِيلِ كما حُمِّل فاضْطلع قائِماً بِأمْرِك مُسْتوْفِزاً فِي مرْضاتِك غيْر ناكِلٍ عنْ قُدُمٍ و لا واهٍ فِي عزْمٍ واعِياً لِوحْيِك حافِظاً لِعهْدِك ماضِياً علی نفاذِ أمْرِك حتّی أوْری قبس الْقابِسِ و أضاء الطّرِيق لِلْخابِطِ و هُدِيتْ بِهِ الْقُلُوبُ بعْد خوْضاتِ الْفِتنِ و الْآثامِ و أقام بِمُوضِحاتِ الْأعْلامِ و نيِّراتِ الْأحْكامِ فهُو أمِينُك الْمأْمُونُ و خازِنُ عِلْمِك الْمخْزُونِ و شهِيدُك يوْم الدِّينِ و بعِيثُك بِالْحقِّ و رسُولُك إِلی الْخلْقِ؛ بهترين درودها و پر بارترين بركتها را خاص بنده و پيامبر خود گردان كه خاتم پيامبران پيشين است و گشاينده درهای بسته رحمت بر مردم زمين. آشكاركننده حق با برهان، فرو نشاننده طغيان و در هم كوبنده شوكت گمراهان. چنان كه او بار رسالت را نيرومندانه برداشت و حق آن را چنان كه بايد بگذاشت. در انجام فرمانت برپا و در طلب خشنودیات پويا، نه از اقدامی روگردان و نه در عزمی سست و ناتوان. وحی تو را به گوش جان شنوا و عهد تو را نگهبان و در راه اجرای فرمان تو روان. چندان كه چراغ جويندگان حق را فروغ بخشيد و بر سر راه گمراهان چون خورشيدی بدرخشيد و دلهای فرورفته در موجهای شبهت، به راهنمايی او رخت به كنار كشيد. نشانه های روشن را بر پا داشت و احكام را چون موكلانی بر مردمان گماشت. او تو را امانتداری است درستكار و گنجينه علم تو را پاسدار. گواه توست در روز قيامت و برانگيخته تو به رسالت و فرستاده تو بر آفريدگان و امت.
دعا كردن براي پيامبر(ص)
اللّهُمّ افْسحْ لهُ مفْسحاً فِي ظِلِّك و اجْزِهِ مُضاعفاتِ الْخيْرِ مِنْ فضْلِكاللهمّ و أعْلِ علی بِناءِ الْبانِين بِناءهُ و أكْرِمْ لديْك منْزِلتهُ و أتْمِمْ لهُ نُورهُ و اجْزِهِ مِنِ ابْتِعاثِك لهُ مقْبُول الشّهادهِ مرْضِيّ الْمقاله ذا منْطِقٍ عدْلٍ و خُطْبهٍ فصْلٍ؛ خدايا! سايه عنايت خود را بر او بگستران و به فضل خويش پاداش او را فراوان گردان. بنياد شريعتی را كه نهاد از ديگر بناها بالاتر بر و مرتبت او را نزد خويش گراميتر و نور شريعت او را در سراسر گيتی بگستر و پاداش پيامبری او را گفتار پسنديده قرار ده و شهادت پذيرفته. چنان كه گفته او ميزان عدل باشد و فرموده او قول فصل.
اللّهُمّ اجْمعْ بيْننا و بيْنهُ فِي برْدِ الْعيْشِ و قرارِ النِّعْمهِ و مُنی الشّهواتِ و أهْواءِ اللّذّاتِ و رخاءِ الدّعهِ و مُنْتهی الطُّمأْنِينهِ و تُحفِ الْكرامهِ؛ بار خدايا! ما و او را فراهم آور در زندگانی خوشگوار و نعمت پايدار و آرزوهای دلنشين و لذتهای با خواهش دل قرين و زندگانی فراخ و پر نعمت و اطمينان خاطر و برخورداری از تحفههای كرامت».