سكوت، راهحل برطرف كردن ابهامات نيست!
انتخابات هيات فوتبال تهران و سوالات بيجواب
انتخابات هيات فوتبال تهران برگزار و ميرشاد ماجدي به عنوان رياست اين هيات برگزيده شد. اين انتخاب در شرايطي ايجاد شد كه چه قبل از برگزاري انتخابات و چه بعد از آن بيشتر رسانهها از ميرشاد ماجدي و سرپرست قبلي هيات فوتبال تهران احمدرضا براتي پرسيدند مساله وويس منتشرشده سه روز قبل از انتخابات چه بود.
در همين زمينه ميرشاد ماجدي و براتي هر دو به غيراخلاقي بودن ضبط و انتشار يك مكالمه اشاره كردند و اينكه قرار است شكايتهايي صورت بگيرد. آنچه در مورد آن حرف زده نشد محتواي آن مكالمه و پاسخ به ابهامات بود. البته طبيعي است كه ميرشاد ماجدي نخواهد چيزي را گردن بگيرد و با اظهاراتي كليگويانه بخواهد ماجرا را به فراموشي بسپارد. همانطور كه در روزهاي قبل نوشتيم اين وظيفه دستگاههاي نظارتي، كميته اخلاق و مقامات فدراسيون فوتبال است كه در اين زمينه شفافسازي كنند. اتفاقي كه نه در روزهاي قبل انتخابات رقم خورد و نه حالا كه از انتخابات گذشته ميتوان انتظار داشت كه كسي پيگيري كند.
اين همان پاشنهآشيل فوتبال ايران است. آدمهايي كه حرف و حديثي پشت سرشان هست و مداركي عليهشان رو شده بدون اينكه در مورد اين مسائل شفافسازي كنند به كار خود ادامه ميدهند، آنجايي كه نهادهاي نظارتي بايد ورود كنند و مويي را از ماست بكشند بيرون چشمشان را ميبندند و هنگام اعمال قانون سكوت ميشود. نتيجه همه اينها چيست؟ افزايش بياعتمادي اهالی ورزش به سازوكارها و نهادهاي قانوني و نظارتي. اهالی ورزش از خودشان ميپرسند اگر فلان شخص با فلان رزومه به راحتي سمت ميگيرد و حضور دارد چه تضميني هست كه ديگران در ساير دستگاهها هم همين شكلي نباشند؟ اصلا جمله «همشون سر و ته يه كرباسن» از همين جا ناشي شده. از اينكه اهالی ورزش در جاهاي مختلف آدمهايي را ديدند كه اگر نگوييم مشكل داشتند لااقل يك توضيح به افكار عمومي بدهكار بودند. از اينكه ديدند آنچه در رسانهها پيرامون تخلفات و فسادهاي احتمالي برخي آدمها منتشر ميشود تاثيري بر روندها نميگذارد. براي همين باور عمومي به سمتي رفته كه انگار امكان اصلاح وجود ندارد چون همه دستشان در يك كاسه است. با وجود برگزاري انتخابات هنوز از نهادهاي قضايي و نظارتي انتظار ميرود برخي مسائل را پيگيري كنند. به اين معنا كه حتي اگر چيزي هم نباشد بايد يك توضيح مشخص در موردش داده شود. سكوت و از كنار قضيه گذشتن به اين اميد كه گذر زمان مسائل را حل ميكند تصور اشتباهي است كه البته بين مقامات و مديران حسابي ريشه دوانده است.