وضعيت قرمز در وزنهاي المپيكي
خودمان را با آمارهاي عددي گول نزنيم!
يونس هميالي
نتايج كسبشده از رقابتهاي كشتي جهاني بلگراد و بازيهاي آسيايي هانگژو نكتههايي براي رييس فدراسيون و كادرفني يادآوري ميكند و نشان ميدهد كه بايد به نيمه پنهان اين دستاورد با تمركز و دقت نظر كافي پرداخت و از نگرش يك سويه به آن پرهيز كرد.
همچنين منتشر نمودن مقايسه عددي نتايج نسبت به دورههاي قبلي و آب و تاب دان به آن با اين ضميمه كه پيشرفتهاي مطلوبي صورت گرفته است هم بايد متوقف شود. چرا كه نه تنها بروز شادماني در تك تك جداول به چشم نميآيد بلكه باعث فاصله گرفتن ازعمق فاجعه خواهد شد. در واقع سنگيني نگاه در چنين تحليلهايي ضمن ترسيم فضاي تيره و تار، ذهن علاقهمندان را براي ناكاميهاي احتمالي آينده آماده ميكنند. كيفيت و كميت چگونگي مدالهاي به دست آمده و بالارفتن روي سكوي تيمي كاملا عيان است. در واقع هر مخاطب غير حرفهاي كشتي هم ميداند شرايط طوري نيست كه بشود به آن دلخوش كرد. اين حقيقت به يك واقعيت تلخ پيوند خورده است كه وضعيت بيشتر وزنهاي المپيكي رضايت بخش نبوده، بارقه اميدواري به وجود نيامده و به نوعي همه در حيرت و حسرت فرو رفتهاند. تا جايي كه اين مسير دورنماي روشني در خود نميبيند.
هر چقدر رويداد مهم سال آينده نزديكتر ميشود ضعفهاي بيشتري از كشتيگيران نمايان ميگردد كه واقعگرايي در بررسي شرايط آنها ميتواند گزاره ناكامي را در المپيك 2024 پاريس پررنگ و تقويت كند.
اين شرايط نشان ميدهد در كنار تمام جذابيتها و موفقيتها برنامههاي تاكتيكي، هدفگذاري و آناليز لازم است. برنامههايي كه بتواند در مواقع سرنوشتساز جلوي اشتباههاي تاريخي كه از كاستيهاي فراواني رنج ميبرد را با انتخابهاي صحيح بگيرد و از تكرار آن در مسير سقوط جلوگيري كند. البته چنانچه در فدراسيون كشتي عاملي براي تهييج مشاهده شود و ابزارهاي كارآمد و باتجربه براي اين تغييرهاي تاثيرگذار باشد.