بهاره شبانكارئيان
توضيح «اعتماد»: پس از انتشار مطلبي در مورد سرقت خانه داريوش مهرجويي توسط فردي ناشناس با چاقو كه در شماره 5602 روز گذشته اين روزنامه منتشر شد، كاربران در فضاي مجازي و حتي برخي رسانهها واكنشهاي منفي از خود نشان دادند و اين همزماني را عجيب عنوان كردند. حالا «اعتماد» لازم ميداند درباره اين همزماني توضيحاتي را ارايه دهد؛ هفته گذشته مرحومه وحيده محمديفر، همسر داريوش مهرجويي از تهديد با چاقو از سوي فردي ناشناس در مقابل در ورودي خانهشان در صفحه اينستاگرام خود خبر ميدهد. در پي انتشار همين پست خبرنگار «اعتماد» براي پيگيري بيشتر با همسر داريوش مهرجويي به گفتوگو ميپردازد و اين گفتوگو به بهانه اخبار سرقت از افراد سرشناس در روز شنبه به چاپ ميرسد. «اعتماد» تذكر ميدهد ويس (صداي) مرحومه وحيديفر در روزنامه موجود است و در صورت نياز در اختيار مراجع ذيربط قرار خواهد گرفت.
وكيل خانواده در گفتوگو با «اعتماد»
«حنيف سروري»، وكيل مرحوم داريوش مهرجويي ميگويد: «در جريان گفتوگوي شما با همسر آقاي مهرجويي هستم و همسر ايشان به من اطلاع داده بودند كه مصاحبهاي در اين خصوص با روزنامه داشتند. پدر بنده هم كه وكيل هستند پس از تهديد هفته گذشته آنها توسط فردي ناشناس با چاقو به آنها گفته بود كه به تهران بياييد كه آنها هم نيامدند. يعني روز جمعه 21 مهر ماه متوجه شديم كه اين اتفاق افتاده است. پس از آن ميخواستيم در اداره آگاهي پرونده تشكيل دهيم كه نشد... از پليس هم پيگيري كرديم پروندهاي مبني بر اين موضوع تشكيل نشده است. مرحومه قصد داشته با 110 تماس بگيريد، اما ديگر تماسي نگرفته و گزارشي ارايه نداده است.»
او به سوال آخر اينگونه پاسخ ميدهد.
آيا امكان دارد پاي شخصي آشنا (كارگر يا نگهبان خانه) در اين حادثه در ميان باشد؟
هنوز هيچي مشخص نيست. به قدري اين اتفاق وحشتناك است كه حد ندارد. يعني يك آشنا چطور ميتواند اين رفتار را با اين خانواده داشته باشد.
چه ميشود خبرنگار اعتماد سراغ مرحومه وحيده محمديفر ميرود
هفته گذشته 17 مهر ماه وبسايت «سينما اعتماد» بر اساس پست اينستاگرامي همسر داريوش مهرجويي اعلام ميكند كه شب گذشته شخصي ناشناس با چاقو اين خانواده را تهديد كرده است. همين موضوع باعث شد تا خبرنگار «اعتماد» با مرحومه وحيده محمديفر گفتوگو كند. مرحومه نيز طي مصاحبهاي كه داشتيم، عنوان ميكند كه هفته گذشته توسط فردي ناشناس با چاقو تهديد شدند و پس از اينكه مرحومه به صورت صوري اعلام ميكند كه با 110 تماس گرفته برخي افراد پس از پستي كه وحيده محمديفر در صفحه اينستاگرام خود منتشر ميكنداز او خواستند آن پست را حذف كند. گفتوگويم با مرحومه محمديفر دو روز پيش از انتشار انجام و روز شنبه در صفحه حوادث اين روزنامه تنظيم ميشود. «اعتماد» صرفا به پستي كه در صفحه اينستاگرام مرحومه توسط شخص او گذاشته شده بود، اكتفا نكرد و تلاش كرد با خود مرحومه در مورد تهديد آنها با سلاح سرد گفتوگويي داشته باشد كه بر اساس همان گفتوگو هم گزارش تنظيم ميشود. همانطور كه در توضيح «اعتماد» ذكر شده ويس مرحومه در صورت نياز به مراجع ذيربط انتقال داده ميشود.
ماجراي قتل داريوش مهرجويي و همسرش و توضيح پليس
داريوش مهرجويي و همسرش در زيبادشت كرج زندگي ميكردند تا اينكه بامداد شنبه 23 مهر ماه خبر به قتل رسيدن او و همسرش در فضاي مجازي و رسانهها افكار عمومي را شوكه كرد. پس از اينكه اين دو در خانهشان به قتل رسيدند، فرمانده انتظامي استان البرز جزيياتي از قتل داريوش مهرجويي و همسرش را تشريح كرد و گفت: «اين حادثه در ساعات پاياني شنبهشب از طريق تماس با مركز فوريتهاي پليسي ۱۱۰ اطلاع داده شد كه با حضور ماموران در محل مشاهده شد كه داريوش مهرجويي و همسرش در ويلاي شخصياش واقع در زيبادشت كرج به قتل رسيدهاند.» او با بيان اينكه اين حادثه از سوي دختر مرحوم مهرجويي به پليس اطلاع داده شد، گفت: «تيمهاي تخصصي پليس آگاهي در محل حاضر شده و تحقيقات خود را آغاز كردهاند.»
هداوند در اين باره گفت: «اين حادثه به علت نامعلوم توسط فرد يا افراد ناشناس رخ داده و هنوز انگيزه قتل مشخص نيست. شواهد حاكي از آن است كه اين قتل بر اثر جراحت ناشي از ضربات سلاح سرد از ناحيه گردن و اعضاي بدن انجام شده است.»
به گفته فرمانده انتظامي استان البرز جزييات اين پرونده با حضور تيم تخصصي پليس تحت پيگيري است. سايت جنايي نيز ديروز در گزارشي نوشت: دختر داريوش مهرجويي شب گذشته (شنبهشب) سركلاس آموزشي حضور داشت و از ساعت 8 و نيم شب به صورت پيامكي با پدرش در ارتباط بود. اين پيامكها تا ساعت 10 شب ادامه داشت. اين دختر نوجوان به بازپرس گفته من از پدرم پرسيدم شام چي داريم كه پدر گفت: آش دوغ داريم. وقتي دختر نوجوان داريوش مهرجويي به مقابل خانه رسيد، متوجه وضعيت غيرعادي شد. او با يكي از اقوامش در مهرشهر كرج تماس گرفته و به او گفته ميترسد به تنهايي وارد خانه شود. در اين مدت اين دختر با پدر و مادرش تماس گرفته كه كسي پاسخگوي تلفن نبوده است. در نهايت دختر نوجوان به پيشنهاد فاميلي كه با او تماس گرفته صبر ميكند كه فاميلش برسد و سپس با هم وارد خانه ميشوند. وقتي دختر نوجوان و فاميلش وارد خانه ميشوند جسد داريوش مهرجويي و همسرش را پيدا ميكنند و با پليس تماس ميگيرند. وضعيت دلخراش اجساد نشان ميداد آنها احتمالا ابتدا غافلگير شدهاند. بر اساس اطلاعات به دست آمده وضعيت اجساد نشان ميداد ابتدا داريوش مهرجويي به قتل رسيده است. عاملان قتل با چوب كه به نظر ميرسد مربوط به درخت آلبالو است به سر او كوبيده شده و لكههاي خون روي اين چوب ديده شده است. بعد از اينكه داريوش مهرجويي گيج شده شاهرگ او را قطع كرده و جسدش را مقابل آشپزخانه رها كردهاند. جسد همسرش وحيده محمديفر در يكي از اتاق خوابها پيدا شده است. گلوي او هم بريده شده اما آثار برجاي مانده روي بدن اين زن نشان ميدهد او با عاملان قتل درگير شده و شكستگيهايي نيز روي دست و پاي او وجود داشته است. احتمال داده ميشود او با صداي درگيري كه عاملان قتل با شوهرش داشتهاند هوشيار شده و حالت تدافعي به خود گرفته است. همچنين وضعيت خانه بعد از حضور ماموران در خانه نشان ميداد احتمالا زماني كه دختر نوجوان به خانه رسيده احتمالا عاملان قتل در خانه بودند، چراكه اولا او تا ساعت 10 با پدرش پيامكي تماس داشته و قتل بعد از اين ساعت رخ داده و دوم اينكه وضعيت جسدها و خانه نشان ميداد كه قتلها بسيار تازه اتفاق افتاده است. گفته ميشود دختر نوجوان به شدت شوكه شده و فعلا نزد يكي از اقوام خود است.
وضعيت جغرافيايي خانه مهرجويي
خانه داريوش مهرجويي در يك شهرك بزرگ كه خانهها همگي باغ ويلا هستند، قرار دارد. باغ داريوش مهرجويي حدود دو هزار مترمربع است كه بنايي 200 متري در آن ساخته شده و سه اتاق خواب دارد. اهالي گفتهاند كه به دليل باغ ويلا بودن خانهها و امنيتي بسيار عالي كه اين شهرك داشته هيچ وقت در ورودي باغها بسته نبوده و همه اهالي در ورودي را باز ميگذاشتهاند. شهرك محافظت ميشود و نگهبان دارد. پشت خانه باغ داريوش مهرجويي يك زمين باير است كه به نظر ميرسد عاملان قتل از آنجا وارد شدهاند. همچنين دو دوربين مداربسته در باغ مجاور وجود دارد كه پليس دوربينها را ضبط و براي تجزيه و تحليل با خود برده است. خانه داريوش مهرجويي آخرين خانه شهرك ويلايي است و بعد از آن ديگر خانهاي وجود ندارد.
خانواده داريوش مهرجويي چطور از قتل او باخبر شدند
خواهر داريوش مهرجويي كه زني حدود 90 ساله است صبح بسيار زود در محل حادثه حاضر شد. او گفته از طريق پيامهاي تسليت كه برايش فرستادهاند در جريان قتل برادر و همسر برادرش قرار گرفته است. پسر بزرگ داريوش مهرجويي نيز صبح ديروز به اتفاق ماموران آگاهي در محل حاضر شد و با آنها گفتوگو كرد.
(تنظيم اين گزارش در ساعت 3 بعدازظهر صورت گرفته است.)