• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5603 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۴ مهر

يادداشتي بر «كتاب‎سوزي و چشم‎انداز گذرگاه خيالي» نمايشنامه پيتر دبويسر

آفريدن با موادِ خيال

مريم حاج‎بابايي

گاهي اوقات نويسنده مي‎خواهد با نام‎گذاري اثرش، ذهن مخاطب را براي مواجهه با جهان درون متن آماده كند. دبويسر نيز در اثر تازه ترجمه شده‎اش اين كار را انجام داده است. سوختن، خيال، كتاب، هرسه نويد پرسه زدن در جهاني انتزاعي را به بيننده مي‎دهند. در هردوي اين نمايشنامه‎ها مطلقا با جهان واقعي روبه‎رو نيستيم. روايت از زبان يك گربه آغاز مي‎شود. در همين بدو ورود از جهان رئال دور مي‎‏شويم و هرچه‎ پيش‎تر مي‎رويم اين روند دور شدن شدت مي‎يابد. فرم روايت اثر نيز در خدمت محتواست. از نام‎گذاري كتاب گرفته تا كاراكترها. «هيچ‎كس» نام كاراكتري است كه در نمايشنامه‎ كتاب‎سوزي با تيلدا در ارتباط است. تا اينجاي امر ممكن است صرفا با يك نام‎گذاري عجيب از طرف والدين مواجه باشيم اما كمي بعد اين نام جمع بسته و به جمعيت بيشتري اطلاق مي‎شود. اين عموميت بخشيدن به نام كاراكتر و يكي كردن چندين نفر به واسطه‎ شباهت‎هايي كه احتمالا با هم دارند، نشانه‎ بي‎اهميت بودن هويت اسمي در مقابل كنش‎هايي است كه فرد به آن دست مي‎زند. اين كثرت نام، ما را ياد نمايشنامه سوءقصدهايي به زندگي آن زن اثر مارتين كريمپ مي‎اندازد. در نمايشنامه‎ كريمپ، آن، نام زنان زيادي در جايگاه‎هاي اجتماعي متفاوتي است كه وجه مشتركشان زن بودن است. هيچ‎كس‎ها هم مرد هستند. نكته‎ ديگري كه در مورد فرم اثر مي‎توان به آن اشاره كرد، ساختار ضد پيرنگ آن است. بازهم شبيه كاري كه كريمپ كرده اما اين‎بار كمي متفاوت‎تر. دبويسر هدف دروني‎اش را از طريق جهاني فانتزي‎تر به نمايش گذاشته است. چراكه جهان فانتزي امكان تخيل‎كردن بيشتري را در اختيار مخاطب قرار مي‎دهد. كتاب‎ها مي‎سوزند و با سوختن‌شان كلمه‎ها كه حاصل تخيل خالق‎شان بوده، آزاد مي‎شود. كلمه‎ها رها مي‎مانند تا هركدام در ذهن كس ديگري جاي بگيرند و جهان داستاني ديگري خلق كنند. هر كلمه مي‎تواند مبدع خلق اثري تازه شود و اين‎چنين مي‎شود كه نه‎تنها كتاب از بين نمي‎رود بلكه با سوختن، تكثير مي‎شود. اين نگاه فانتزي به رويدادي تلخ و سياه كه بارها در تاريخ در نقاط مختلف جهان تكرار شده، در عين پارادوكسي كه دارد، قابل درك است و باهم هم‎راستا شده‎اند. اين جهان فانتزي در گذرگاه خيالي نيز وجود دارد. اما به شكلي ديگر. اين‎بار يك شيء كه در اين متن يك جعبه است، دستاويز رسيدن به تخيل شده. نمايش با يك جعبه شروع مي‎شود. جعبه، همان شيء نام‌آشنا كه در دنياي شعبده‎بازها نقشي پررنگ داشته و مخاطب انتظار دارد چيز شگفتي از آن ظاهر شود. در گذرگاه خيالي نيز اين امر رخ مي‎دهد. جعبه‎اي كه بين اسامي آشنا دست به دست شده، بدون اينكه باز شود و كاربردي داشته باشد، حالا به دست راوي رسيده و او از قضا آن را باز كرده و به اين شكل جريان‎هاي نمايشنامه را ايجاد كرده است. در پايان نيز شايد مخاطب متوجه نشود كدام اتفاق واقعي بوده و كدام خيالي اما آنچه مهم است همين استفاده‎ هدفمند از يك شيء بي‎جان است. نه تنها جعبه بلكه اشياي ديگري نظير دستكش در حكم پراپ* (prop) عمل كرده‎اند و با همين شگفتي كوچك، مخاطب را براي ديدن چگونگي اين نقش‌آفريني همراه كرده و او را به يك جهان خيالي دعوت مي‎كنند.  وجه اشتراكي كه هردو نمايشنامه دارد، شروع‌شان در صحنه اجراست. اتفاق‎ها بدون اينكه منتظر درك يا تفسير مخاطب بمانند، پشت هم رخ مي‌دهند و اين مخاطب است كه بايد سعي كند با اين جريان همراه شود. در اين دو متن هم اين اتفاق رخ مي‎دهد. ممكن است در آغاز، مخاطب گيج و مغشوش شود و هيچ توالي منطقي بين رويدادها پيدا نكند ولي جريان حاكم بر اثر به مرور او را همراه مي‎كند .

* شيئي كه نقش مهمي در روند روايت ايفا مي‌كند‎.

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون