روزبه دلاور
به گزارش «اعتماد» مدتي قبل ستاد كل نيروهاي مسلح با ارسال نامه مهم به وزارت ورزش و سازمان نظام وظيفه، طرح معافيت بازيكنان فوتبال را پايانيافته اعلام كرد. بر اساس طرحي كه در سال 1397 تصويب شد و به مدت پنج سال و بهطور آزمايشي قابل اجرا بود، بازيكنان فوتبال، واليبال و بسكتبال فرصت اين را داشتند كه در سطح ليگ برتر تا 28 سال و در سطح ملي تا 30 سال داراي معافيت از اعزام به خدمت سربازي باشند.
اين مصوبه از ليگ هجدهم اجرايي شد و از همان فصل تيم تراكتور از حالت يك باشگاه نظامي به خصوصي تغيير شكل داد! در شرايطي كه باشگاههايي چون ملوان و فجرسپاسي اميدوار بودند با كنار رفتن تراكتور از فهرست تيمهاي نظامي بتوانند بازيكنان تراز اول را جذب كنند اما با اين معافيت، عملا امتياز ويژه خود را از دست رفته ديدند يا حداقل بايد تا چند سال ديگر هم صبر ميكردند. هرچند در آن سال و در ليگ برتر هيچ تيم نظامي حضور نداشت و تقريبا بدون اجراي اين مصوبه معافيت، سر و شكل فوتبال ايران تغيير ميكرد و بازيكنان مهمي ملزم به بازي در ليگ دسته اول ميشدند اما حالا و پس از پايان دوره آزمايشي آن طرح، يك نامه از نيروهاي مسلح به نظام وظيفه، وزارت ورزش و فدراسيونهاي فوتبال، واليبال و بسكتبال ارسال و در آن قيد شده اين طرح متوقف اعلام ميشود.
اما در صورتي كه اين دستورالعمل از همين فصل اجرا شود بسياري از باشگاههاي ليگ برتري شرايط عجيبي را تجربه ميكنند و البته وضعيت تيمهاي نظامي فجر و ملوان بسيار خوب ميشود. اما آيا بهتر نيست براي جلوگيري از به هم خوردن وضعيت باشگاهها يك وقت تنفس به باشگاهها داده شود و مشموليت سربازان ورزشكار در موعد قانوني را مثلا از دو سال بعد اجرايي كرد؟ براي بررسي بيشتر با سيد مصطفي هاشمي طبا رييس اسبق ورزش و كميته ملي المپيك گفتوگويي ترتيب داديم كه در ادامه ميخوانيد.
در جريان نامه ستاد كل نيروهاي مسلح به وزارت ورزش هستيد؟ نامهاي در مورد پايان دوره آزمايشي طرح معافيت بازيكنان ليگ برتري تا سن ۲۸ سالگي و مليپوش تا ۳۰ سالگي.
اين استثناها پدر مملكت را در آورده. نه فقط در اين مورد، كلا ميگويم. خب اگر قرار است بروند سربازي بروند ۲ سال سربازي خود را به موقع انجام بدهند. من خودم زماني كه فارغالتحصيل شدم رفتم سربازي اما الان يكسريها را ميشناسم كه 10 سال است از سربازي فرار ميكنند و اين طرف و آن طرف ميزنند تا سربازي نروند. به نظر من اصل قضيه جالب نيست. دنيا كه بدون ورزشكار نميماند. ورزشكاران هم بروند سربازي خود را تمام كنند. نمدمالي كردن موضوع جالبي نيست! كلا استثناهايي كه در قانون ميگذارند به نفع مملكت نيست. ورزشكار ميتواند سربازي خودش را انجام بدهد و برود دنبال زندگي خودش. به نظرم اينها امتياز زيادي براي ورزشكاران نيست بلكه ناراحتي رواني برايشان ايجاد ميكند كه بشود يا نشود از اينجا به آنجا و از آنجا به جاي ديگر. بروند يك دفعه قضيه را خلاص كنند! نه فقط در اينجا بلكه استثناهاي ديگر را هم بردارند كه ديگر مشكلي نباشد. شخصا نگران اين موضوع نيستم.
پس موافقيد كه ورزشكاران در سن مشخص شده به سربازي بروند؟
هروقت مشموليت پيدا كردند، بروند سربازي تا تمام شود و برود. ورزشكاران هم يك چند ماه اوليه را سپري ميكنند بعد تقريبا آزاد ميشوند. بنابراين خيلي مساله مهمي نيست!
چون فصل شروع شده براي باشگاهها دردسرساز نيست؟
خب اين هم يك اشكالي است از طرف صادركننده اين بخشنامهها. بايد اينها را رعايت كنند. وقتي قانوني در جريان است، بگذارند در موعد مناسبش انجام دهند. بله اين اشكال است و تيمها دچار مشكل ميشوند. ميگويند يك نفر نشسته بود به خودش سوزن ميزد و داد ميزد به او گفتند آقا سوزن نزن داد هم نزن! اينجور برخوردها، برخوردهاي جالبي نيست. وقتي چنين استثنايي هست بايد رعايت كنند كه آن استثنا خوب انجام شود و خوب و در موقعيت مناسب لغو شود. بقيهاش مصلحت را خودشان ميدانند.
هفتاد، هشتاد درصد بازيكنان تيمها در صورت اجرايي شدن قانون مشمول ميشوند.
فكر نميكنم ۷۰، ۸۰ درصد باشد چرا كه فقط تيمهاي ملي ما فقط مشمول تاخير در سربازي هستند. با بستكبال و واليبال هم اين درصد نميشود. اما خب يك درصدي ميشود و اين خوب نبود. بايد ميگذاشتند فصل تمام شود و بعد يك جوري قضيه حل و فصل ميشد.
بهتر نبود در اين خصوص با مربيان يا ورزشكاران مشورتي ميكردند؟
چرا؛ شايد هم بگويند مشورت كرديم اما حرف شما درست است. اين كار را بايد با مشورت و تاني انجام ميدادند تا شوكي وارد نشود. چون شوك وارد كردن آدمها را عصبي ميكند. بايد يك مقداري نرمتر با قضيه برخورد ميشد!
راهي وجود دارد كه اجراي آن را به تاخير انداخت؟
همه كار ميشود كرد. چرا نشود؟ وقتي توانستند اين كار را انجام دهند آن كار را هم ميتوانند انجام دهند اما بهتر بود كه به قول شما رعايت فصل ورزشي را ميكردند. از نظر ما رعايت اين موضوع بايد اينطور باشد كه مردم حس نكنند تبعيضي وجود دارد. اين خيلي خيلي بهتر است. من ميگويم اين استثناهايي كه قائل ميشوند و امريه ميگيرند و كارهاي اينچنيني جالب نيست. بعد يك آدم معمولي ميرود سيستانوبلوچستان سربازي و شهيد هم ميشود و آدمهايي را ميشناسم كه امريه ميگيرند در ناف تهران سربازي هم نميروند! خب اين استثنا است ديگر و اين بد است. همه بايد يكسان نسبت به موضوع برخورد داشته باشند.
نميشود قانون سربازي براي ورزشكاران در ديگر كشورها را الگو قرار داد؟
فرق ميكند. بعضيها معاف ميكنند و بعضيها ميگويند حتما بايد سربازي بروند. در كشورهاي مختلف متفاوت است اما در خيلي جاها استثنايي قائل نميشوند بعضي جاها هم مثل سوييس اصلا سربازي اجباري ندارند.
از سوي ديگر مثلا فوتباليستهايي كه ميخواهند لژيونر شوند. آسيب نميبينند؟
اين هم درست است اما اگر دوران سربازي را به وقتش برود راحت ميشود و بعد ميتواند لژيونر شود. اينطور نيست در سن ۲۲ يا ۲۳ سالگي در ورزش بسوزند. خيليها آمدند و رفتند و در دورههاي مختلف در فجر يا ملوان هم بازي كردند و اين خيلي مشكلي نيست. مشكل استثناهايي است كه در زمينههاي مختلف وجود دارد. استثنا گذاشتن در قانون اصولا خوب نيست ايجاد نارضايتي عمومي ميكند اما اگر استثنا نباشد همه با هم زندگي خودشان را ميكنند. حالا يكي ميگويد بابام وزير است يا بابام فلان كاره است و نفوذ ميكنند اما همه بايد يكسان باشند. من خيلي خوشحالم كه همان موقع كه از دانشگاه فارغالتحصيل شدم، رفتم سربازي. ديگر خيالم راحت شد و نه در استخدام مشكلي داشتم و نه خارج رفتن. قانون مملكت را اگر همه اجرا كنند راحت ميشوند.
با اجراي اين قانونخيلي خوش به حال تيمهاي نظامي ميشود!
خيلي تاثير ندارد. مثلا فجر سپاسي شيراز كي توانست ليگ را ببرد؟ خوش به حالش هم شده باشد كه شده باشد! اينطور نيست كه تا اين حد تاثير داشته باشد كه به صدر جدول برسانند. حالا يك مقدار هم تقويت شوند چه اشكالي دارد!
زماني كه در حيطه ورزش بوديد حتما از اين چالش زياد داشتيد؟
بله. اينها هميشه بوده و سال به سال نظام وظيفه ديدگاههاي مختلفي داشته و با گفتوگو به يك نتيجه ميرسيديم اما پايدار نيست مثل همين بحث.
ناگهاني اعلام شدن لغو معافيت سربازي اشكالي است از طرف صادركننده اين بخشنامه. بايد اينها را رعايت كنند. وقتي قانوني در جريان است بگذارند در موعد مناسبش انجام دهند. اين اشكال است و تيمها دچار مشكل ميشوند. ميگويند يك نفر نشسته بود به خودش سوزن ميزد و داد ميزد به او گفتند آقا سوزن نزن داد هم نزن! اينجور برخوردها برخوردهاي جالبي نيست. بايد ميگذاشتند فصل تمام شود و بعد يك جوري قضيه حل و فصل ميشد. ضمن اينكه اين كار را بايد با مشورت و تاني انجام ميدادند تا شوكي وارد نشود. چون شوك وارد كردن آدمها را عصبي ميكند. بايد يك مقداري نرمتر با قضيه برخورد ميشد!