نشنال اينترست گزارش داد
آيا امريكاي لاتين خليجفارس نوين است؟
نشريه نشنالاينترست در گزارشي با اشاره به ويژگيهايي چون غناي امريكاي لاتين از مواد معدني حياتي، اينطور ارزيابي ميكند كه اهميت اين مواد ميتواند اين منطقه را به خليجفارس جديد تبديل كند.
در اين گزارش به قلم الكس النگدي اشاره به سابقه كشف نفت ايران در سال 1908 ميلادي و فعاليت شركت نفت انگليس و ايران كه اكنون با نام «بريتيش پتروليوم» فعاليت ميكند، آمده است: همين روند به سرعت در مورد مواد معدني مانند ليتيوم، مس، كبالت، نيكل و عناصر خاكي كمياب (مواد معدني حياتي) لازم براي فناوريهايي كه الكتريسيته را توليد، انتقال و ذخيره ميكنند، اتفاق افتاد. اين عناصر را ميتوان در سراسر جهان يافت، اما چين تقريبا تمام زنجيرههاي تامين مواد معدني حياتي را كنترل ميكند. امروزه، امريكا بيش از آنكه به نفت خارجي وابسته باشد، به دسترسي به مواد معدني حياتي نياز دارد. امروز دسترسي به ليتيوم امريكاي جنوبي، بزرگترين فرصت باقي مانده براي ايالاتمتحده براي استقلال معدني محسوب ميشود.
به گفته آژانس بينالمللي انرژي، مانند موتورهاي احتراق داخلي و نفت، باتريهاي ليتيوم يوني خودروهاي الكتريكي (EV)، «تقاضا براي باتريها و مواد معدني حياتي مرتبط را افزايش ميدهند.» ارزش بازار مواد معدني حياتي از ۱۶۰ ميليارد دلار در سال ۲۰۱۸ به ۳۲۰ ميليارد دلار در سال ۲۰۲۲ افزايش يافت كه دليل عمده اين امر، افزايش فروش خودروهاي برقي از ۲ ميليون به بيش از ۱۰ ميليون در طول مدت مشابه بود. حملونقل جادهاي براي مدت طولاني محور اصلي تقاضاي نفت در سطح جهان بوده است و اكنون، همين نياز براي مواد معدني حياتي در حال آشكار شدن است؛ مانند شوكهاي نفتي، مدرنسازي وسايل نقليه و شبكهها، امريكاييها را در برابر افزايش قيمت مواد معدني آسيبپذيرتر كرده است. ليتيوم در رقابت مواد اوليه براي باتريها پيشتاز است، زيرا فلزي است كه بيشترين نسبت انرژي به وزن را دارد. در اين باتريها، رقابت بين كاتدهاي نيكل-منگنز-كبالت (NMC) و ليتيوم- آهن- فسفات (LFP) وجود دارد كه هر دو از ليتيوم براي ذخيره و آزادسازي الكتريسيته استفاده ميكنند. به گزارش ايرنا در ادامه اين مطلب آمده است: همانطور كه در ۱۹۴۵ به نفع امريكا بود كه روابط بهتري با عربستان سعودي برقرار سازد تا جريان دايمي نفت را تضمين كند، اكنون نيز به نفع واشنگتن است كه روابط باثبات لازم براي حمايت از واردات ليتيوم را ايجاد كند كه امنيت ملي و اقتصادي متكي به آن است. تامين بيشتر تقاضاي باتري داخلي، امريكا را ملزم ميكند تا از ۵۴درصد ذخاير اثبات شده جهاني ليتيوم در «مثلث ليتيوم» بين شيلي، آرژانتين و بوليوي و ۲۴درصد از ذخاير جهاني در استراليا استفاده كند. مكزيك همچنين در جستوجوي تشكيل بازار ليتيوم با همكاري آرژانتين، بوليوي و شيلي است كه شباهتهايي با اوپك دارد. اكتشافات ليتيوم در ايالت مين در جولاي (تير/ مرداد) و «نوادا» در سپتامبر (شهريور/ مهر) به اين معنا نيست كه استقلال ليتيوم امريكا به اين زوديها محقق ميشود. نفت امريكا براي تامين تقاضاي اين كشور در قرن بيستم كافي نبود همچنان كه امروز ليتيوم داخلي، نياز ايالاتمتحده را كوتاه و ميانمدت برآورده نخواهد كرد.
نويسنده اين گزارش معتقد است: به همين دليل است كه تامين يك منبع ليتيوم باثبات و كافي براي امريكاييها به اين بستگي دارد كه امريكا خود را با ميراث بهرهبرداري از منابع و مداخله سياسي در امريكاي لاتين آشتي دهد.
در ماه جولاي، چين ۶۲۰ ميليون دلار براي ايجاد يك كارخانه خودروهاي الكتريكي در برزيل در تاسيساتي كه كارخانه فورد به تازگي آنجا را رها كرده بود، سرمايهگذاري كرد. از سال ۲۰۱۸، چين سهم ۸۸درصدي در كل پولي دارد كه براي ادغام و خريد ليتيوم در امريكاي لاتين خرج شده است.
براي فناوري آينده و كربنزدايي، انتظار ميرود مواد معدني حياتي بيشترين تقاضا را -پس از اينكه سوختهاي فسيلي به آخر برسند- داشته باشند.
در اين ميان، مساله جغرافياي سياسي در زمينه تامين امنيت منابع بين اهميت فعلي تامين نفت از يكسو و افزايش فزاينده اهميت مواد معدني حياتي ازسوي ديگر مطرح خواهد بود.