• ۱۴۰۳ جمعه ۱۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5613 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۶ آبان

دو نامه به يك دوست مستندساز

از يك ما

روزبه صدرآرا

1.دوست عزيز سلام. في‌البداهه بگويم كه من و تو  به امكان و حدوث (يا پيشامد) مي‌انديشيم. اين را از گفت‌وگوهامان دريافتم، فرمي سيال و قطعه‌وار... ايده‌هايي كه چون اخگر پرتاب مي‌شود از كانون گرم همان امكان و حدوث. ايندو خطوط رابط ماست به نظرم. ايده‌هايي كه در قالب كلمات و اصطلاحات چون تصوير آني انديشه پديدار مي‌شوند چونان حيات آدمي و خرد چون قلوه‌سنگ. مي‌گوييم فيلمفارسي- نه! خيلي گل و گشاد است، پيكارو-يك سلوك شهري زيرزميني كه شايد بتوان گفت همو قلاش و طرار- بله! وثوقي و رشيدي در فرار از تله و كندو، يا قادري و آرمان در جان‌سخت، يا راد در تنگنا يا زكريا هاشمي و مفيد در طوطي... مي‌توان اين نهر كوچك نقره‌اي كلمات را برگرفت و بسط داد. مي‌گوييم شبح‌نگاري- بد نيست! اما خب... جستارهاي تغزلي و به همان اندازه دقيق براهني در باب ساعدي و آل‌احمد و چوبك و كمي عقب‌تر كيميا و خاك چون ديباچه‌اي و كمي و فقط كمي جلوتر تك‌نگاري آسد محمود گلابدره‌اي در باب «آقا جلال»‌اش. مونوگرافي‌ها از جغرافياهاي ادبي-پربدك نيست! چه به ذهنم خطور مي‌كند؟... از حاشيه به قلم حسين رسايل كه كندوكاوي قصوي است در سفرنامه‌نويسي، بازنوشت هانري كربن از ارض و جغرافياهاي ملكوت-توگويي عالم مثال. اين ايده‌ها و كلمات و مفاهيم هر يك تك به تك فرمي را پيش مي‌نهند يكي گفت‌وگوي دو نفره، ديگري قطعه گفتاري بليغ به رنگ شعر، باز (سومي) مداخله سومي در گفت‌وگوي درازآهنگ من و تو يا في‌المثل فتو-رمان از لحظه‌اي كش‌آمده... تصوير و رنگ كلمات-يك ابداع راديكال و گشوده-يك ديكشنري شخصي من و تو-يك ما.
يك ايضاح: اينجا بايد دري گشود به دنياي اشباح؛ مساله شبح‌نگاري يا شبح‌شناسي به تأسي از ژاك دريدا، احضار روح مغفول تاريخ يا روح مغفول زمانه به قلب اكنون است؛ اشباحي كه زير سم ستوران تاريخ سلاطين و پادشاهان و فاتحان، لگدكوب شده‌اند و منتقد و نويسنده و شاعر امروز و اكنون، چهره مغفول و به حاشيه رانده و مخدوش همين اشباح را از طريق ادبيات بار ديگر احضار مي‌كند و به عبارت ديگر، تاريخ مغلوبان و دوزخيان روي زمين را از نو مي‌نويسد بمانند كاري كه دريدا به مدد احضار شبح سبك نوشتاري والتر بنيامين، با احضار روح هملت شكسپير مي‌كند تا فصلي از تاريخ را بپردازد كه از آن اشباح است و نيز به تأسي از دريدا، مارك فيشر فقيد در رساله «اشباح زندگي من» پرده از رئاليسم افسرده خود برمي‌دارد- با نقب به دهه هفتاد ميلادي. در دهه هفتاد خودمان گلابدره‌اي در رمان «آقا جلال» با احضار شبح جلال آل‌احمد و در توارد با واپسين كتاب او «سنگي بر گوري» علاوه بر اينكه به استادش جلال اداي دين مي‌كند، او را از تل و توده تفاسيري كه موافقان و مخالفان جلال بر نعش او انباشته‌اند، آزاد مي‌كند و به اقتفاي نثر او، روح نوشتار جلال را به پيكر نثر خويش مي‌دمد تا ميراث مغفول و فراموش شده نثر او را در قصه‌اش از نو بيازمايد. در همين زمان، براهني چهره مخدوش و پس‌زده زن اثيري-لكاته «بوف كور» هدايت را از لابه‌لاي متن هدايت برمي‌كشد تا زن، خود قلم به دست گيرد و بوف كور خود را بنويسد و اين پروژه‌اي بود كه در دهه هفتاد، براهني در مقالات و مباحثش پيوسته پي گرفت. رويايي در اواخر دهه هفتاد با منشي پديدارشناختي با انتشار مجموعه شعر «هفتاد سنگ قبر» به گورنگاري مي‌پردازد و شبح مردگان را در هفتاد كتيبه احضار مي‌كند و با نقب به متون ادبي كهن ما - بالاخص متون صوفيانه- با شامه‌اي مدرنيستي، بار ديگر مساله مرگ و اشباح و ادبيات را در فرم سنگ قبرنويسي مي‌آزمايد.  
2. دوست عزيز! به واقع دو كتاب در كار است. يكي همين كه به‌لطف برايم فرستاده‌اي در احوالات مستندي‌ات و دومي فيلم همكوشانه‌اي است كه قرار است بپردازيمش به نسق فيلم-مقاله و چيزي شبيه به آن- مقصود پتانسيل است در پس فرم. اولي پرسه‌جويانه است با قلمي كه به شعر مي‌زند و نثري با گام‌هاي مينور خودت. دومي بلاشك كتابي است كه از تداعي آزاد ايده‌ها ميان دو تن برمي‌خيزد چون كتابي دو ستوني و نمونه اعلاي كلاسيكش «زنگ عزا»ست به قلم دريدا كه ديالوگ هگل و ژنه (تئاتر و فلسفه چونان دو همزاد؟) را ميسر مي‌كند. اولي شتاب دارد اما چه شتابي؟ منظورم سرعت و اين حرف‌ها نيست يقينا، بلكه سبك باطني توست كه بهش ميدان داده‌اي: حافظه سخن بگو! بركشيدن تن روانشناختي و يادماني (در برابر تن فيزيولوژيك و ميرنده‌ي) يك مستندنگار و نيز مستندنگر از پس سال‌هاي دور تا به امروز. اين مرا به سر شوق مي‌آورد چون تو تني، پيكره‌اي را به ميان كشيده‌اي كه ضرورت داشت كتابت شود و البته شد- اين تن چه بصري و چه كتبي، دارد به ياد مي‌آورد تمام خرده‌ريزها را و اين منش تجربي توست: يك كتاب-تجربه؛ كتاب يا تجربه‌اي دو لايه و انباشته از تصوير و كلام- مشاهده و تامل. اين كتاب قرار نيست پيشاپيش به تعين تن دردهد و چه بهتر! چون فرم‌هاي كثير حيات كه شتاب (توگويي ريتم) خودش را دارد و دم و بازدم خودش را و ابژه‌هاي خرد خودش را به طريق اولي. تو بخشي از اين فرم‌ها را قلمي كرده‌اي با گام‌هاي مينور خودت. نهايتا هر كتابي، درونه‌اش كتاب ديگري است خواه اولي باشد خواه دومي.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون