اخبار رسمي
مراسم خاكسپاري آرميتا برگزار شد
مشرق‌نيوز|مراسم خاكسپاري آرميتا گراوند پيش از ظهر ديروز در بهشت زهرا تهران با حضور خانواده و دوستانش برگزار شد.
صبح روز يكشنبه ۹ مهر ۱۴۰۲، «آرميتا گراوند»، دختر دانش‌آموزي كه از ايستگاه شهدا خط ۴ مترو تهران به سمت مدرسه خود مي‌رفت پس از ورود به واگن مترو دچار مشكلي شده و با بر هم خوردن تعادل، سرش به سكوي قطار مترو برخورد مي‌كند و دچار آسيب مي‌شود. بلافاصله توسط عوامل اورژانس به نزديك‌ترين بيمارستان منتقل مي‌شود و به‌‌رغم تلاش پزشكان پس از گذشت ۲۸ روز، در روز ۶ آبان ۱۴۰۲ جان خود را از دست مي‌دهد.
پدر و مادر آرميتا گفتند كه پس از بررسي و مشاهده تمام دوربين‌هاي مترو براي‌شان محرز شده كه «هيچ فردي در مترو با آرميتا برخورد نداشته است».
جزييات جديد از مرگ و آخرين روزهاي زندگي مسعود رجوي
تسنيم|مسعود رجوي در حالي در سال ۱۳۹۹ مُرده است كه پيش از آن به دليل پيشرفت بيماري ديابت مجبور به قطع پا شده و بينايي خود را نيز از دست داده بود. يك منبع آگاه امنيتي جزييات جديدي از سرنوشت مسعود رجوي سركرده گروهك تروريستي منافقين را مطرح كرد كه طبق آن، مسعود رجوي 3 سل قبل در سال 1399 بر اثر بيماري و سكته قلبي مرده است. بنا بر اين گزارش، مسعود رجوي پس از حمله امريكا به عراق در يكي از عمليات‌هاي نيروهاي امريكايي از ناحيه پا و صورت دچار جراحت شديد مي‌شود و به همين خاطر از حضور در انظار عمومي اجتناب مي‌كرده است. وي پس از مدتي به دليل وضعيت نامناسبي كه براي اختفا در كشور اردن (پس از فرار از عراق) داشت، به بيماري قند و فشار خون مبتلا شده بود و ترس ناشي از افشاي محل اختفاي او، مانع از درمان بيماري‌اش در مراكز درماني شده بود.با تشديد بيماري ديابت، مسعود رجوي بينايي خود را نيز از دست مي‌دهد و يكي از پاهاي او هم قطع مي‌شود. در اوايل دهه 90، به دنبال تلاش منافقين براي فرار از عراق (به دليل فشارهاي متعدد نيروهاي مردمي عراق و حملات ايران به مقر اشرف)، منافقين براي خروج از عراق و انتقال به آلباني، نيازمند خروج از ليست تروريستي وزارت خارجه امريكا و انگليس بودند و يكي از شروط امريكا براي خروج از ليست تروريستي، عدم حضور مسعود رجوي در هر برنامه، ديدار، ملاقات و حتي نشر تصوير او (همان‌طور كه از سال 81 صورت گرفت) بود. علاوه بر اين، نماينده امريكا در ملاقاتي محرمانه با سران اين گروهك، تحت‌اللحفظ بودن مسعود رجوي ذيل دستگاه امنيتي امريكا را با توجه به سابقه منافقين در عدم تعهد به توافقات، طرح و به عنوان شرط الزامي اين خروج عنوان مي‌كند و رسما به آنها گفته مي‌شود كه تمام مناسبات سازمان مجاهدين خلق بايد از كانال مريم رجوي دنبال و مديريت شود.
سران منافقين با توجه به شرايط به شدت بحراني خود در عراق - يكي از طرح‌هاي امريكا، تقسيم كردن حضور منافقين در چند كشور آسيايي، آفريقايي و اروپايي بود - شروط امريكا براي حضور متمركز در يك كشور اروپايي را قبول مي‌كنند و در نهايت به اين شرط تن مي‌دهند. بنا بر اين گزارش، مسعود رجوي تا آخرين لحظات زندگي (كه در سال 1399 بر اثر سكته قلبي مي‌ميرد) در اختيار و تحت حفاظت نيروهاي امريكايي در منطقه‌اي نامعلوم بوده است كه برخي اسناد مكان اختفاي وي را كشور امريكا مي‌دانند. عباس شاكري معروف به دكتر فاضل، تا قبل از انتقال رجوي به امريكا به عنوان دكتر شخصي او روند درمان وي را دنبال مي‌كرد. شاكري متولد خرم‌آباد و متخصص اورولوژي است كه مدتي را در بيمارستان شهداي تجريش تهران مشغول به كار بوده است و در سال 1365 به عراق فرار مي‌كند و به گروهك منافقين مي‌پيوندد. وي اكنون با پاسپورتي با هويت جعلي به نام ضياءالدين عبدالرزاق در كشور فرانسه اقامت دارد. علاوه بر شاكري، برخي ديگر از نزديكان وي مثل ماساژور و نيروهاي محافظ مورد اعتماد او نيز از سال 1400 در برخي كشورهاي اروپايي ساكن شده‌اند. به گفته اين منبع آگاه، اينكه هر از گاهي بيانيه‌اي به نام مسعود رجوي صادر مي‌شود، بيشتر به خاطر حفظ شخصيت نجات‌بخش او بين اعضاي گروهك است و براي همين كنار بيانيه‌هاي منافقين از تصاوير قديمي رجوي استفاده مي‌شود.
كيفرخواست استندآپ كمدين هتاك صادر شد
ميزان|كيفرخواست دختري كه در فضاي مجازي اقدام به توهين به مقدسات كرده بود از سوي دادستاني تهران صادر شد. به گزارش مركز رسانه قوه قضاييه، اخيرا يك خانم فعال در فضاي مجازي به دليل توليد و انتشار ويديويي از خود اقدام به توهين به مقدسات كرده بود كه در پي اين موضوع به دادسراي تهران احضار و عليه وي اعلام جرم شد. پس از بررسي موضوع در دادستاني تهران، كيفرخواست اين خانم با ۲ عنوان اتهامي صادر شد. با صدور قرار نهايي جلب به دادرسي و كيفرخواست، پرونده اين خانم به دليل تعدد اتهامات، در يك عنوان اتهامي به دادگاه انقلاب تهران و در عنوان اتهامي ديگر به دادگاه كيفري دو استان تهران، ارسال شد.
«حجاب» يك كار تربيتي و پرورشي است نه دستوري
ايلنا| نماينده مردم تبريز در مجلس معتقد است؛ اصولا كار تربيتي و تغيير رفتاري يك امر پرورشي است و از نوع كارهاي دستوري نيست اگر بخواهيد دستوري عمل كنيد، نتايجي كه مي‌گيريد خيلي وقت‌ها ممكن است حالت عنادي و عكس‌العملي پيدا كند و به جاي اينكه موضوع را به نتيجه برساند آن را بدتر كند.
مسعود پزشكيان در خصوص ايرادات وارده به لايحه حجاب و عفاف گفت: جزييات اين ايرادات هنوز به مجلس اعلام نشده، اما به صورت كلي تيمي در مجلس دارند روي لايحه حجاب و عفاف كار و بررسي مي‌كنند و اين موضوع در صحن مجلس مطرح نشد كه ما نظر بدهيم. نماينده اصلاح‌طلب مجلس يازدهم در ادامه در رابطه با تاثيرگذاري يا عدم اثر اين نوع قانونگذاري در امر حجاب ابراز داشت: ببينيد اصولا كار تربيتي و تغيير رفتاري يك امر پرورشي است و از نوع كارهاي دستوري نيست. اگر بخواهيد دستوري عمل كنيد، نتايجي كه مي‌گيريد خيلي وقت‌ها ممكن است حالت عنادي و عكس‌العملي پيدا كند و به جاي اينكه موضوع را به نتيجه برساند، آن را بدتر كند. اين كاري كه الان انجام دادند و آن چيزي كه نوشته شده بايد به گونه‌اي باشد كه جنبه تربيتي و پرورشي در آن پررنگ‌تر باشد. من اطلاع ندارم كه چه طرح و برنامه و ايده‌اي براي اجراي آن دارند، اما به صورت كلي در بحث تغيير رفتار به اين سادگي با يك قانون و دستور نمي‌شود مساله را حل كرد، خيلي چيزها بايد اصلاح شود تا من تغيير رفتار پيدا كنم.
نماينده مردم تبريز در مجلس با تاكيد بر اينكه جامعه مانند يك خانواده است، ابراز داشت: من بارها اين را گفتم، من اگر مي‌خواستم نوه‌ها و بچه‌هاي خودم را آن‌طور كه مي‌خواهم و مي‌پسندم و آن‌گونه كه خودم فكر مي‌كنم، سوق بدهم و گرايش پيدا كنند، خيلي وقت‌ها نمي‌پذيرفتند. من هم هيچ وقت دعوا نمي‌كردم كه شما ضد من هستيد؛ خب ذهنيتش نمي‌پذيرد، بايد طوري با او حرف مي‌زدم كه بپذيرد، با دعوا و توهين و زور كه نمي‌شد به پسر و دخترم حرفي را تحميل كنم. اگر مي‌گفتم و نمي‌پذيرفت بايد چه كار مي‌كردم؟ بايد كتك بزنم يا او را از خانه اخراج كنم؟ اعضاي جامعه هم مانند فرزندان ما هستند يعني بايد با مردم براساس زبان خوش صحبت كرد، آنها را هدايت كرد و با روش‌هايي كه بتواند او را اصلاح كند كار اصلاحي انجام داد با گرفتن و زدن و جريمه كردن فكر نمي‌كنم مشكلي حل شود. پزشكيان در ادامه با اشاره به نامه حضرت علي به مالك اشتر براي حكومت به مصر گفت: حضرت علي (ع) در اين نامه تكليف كار را مشخص كرده است، ايشان در اين نامه مي‌فرمايد كه زماني كه به آنجا رسيدي «و لا تقُولنّ: اِنّي مُومّرٌ آمُرُ فاُطاعُ» نگو من اميرم، دستور مي‌دهم و بقيه بايد از حرف من اطاعت كنند. چنين گفتماني كه متكي به زور و دستور باشد، سه پيامد به دنبال دارد؛ «فاِنّ ذلِك اِدْغالٌ فِي الْقلْبِ» قلب‌ها را سياه و فاسد مي‌كند، «نْهكةٌ لِلدّينِ» دين را سست و تضعيف مي‌كند و «تقرُّبٌ مِن الْغِيرِ» تغييرها و دگرگوني‌ها را نزديك مي‌كند.