علي ولياللهي
امير حاجرضايي ميگويد انتخاب مسي به عنوان برنده توپ طلاي 2023 عادلانهترين انتخاب ممكن بوده هر چند اهداي دو توپ طلاي قبلي به اين فوقستاره آلوده به سياسيكاري بود. ليونل مسي بامداد سهشنبه براي هشتمينبار برنده توپ طلا شد و به جاودانگي پيوست. هر چند او پيش از اين و با كسب 7 توپ طلا هم دستنيافتني به نظر ميرسيد اما اين توپ طلا آن هم در اين سن و سال و درحالي كه او از سطح اول فوتبال باشگاهي اروپا دور شده بود معناي ديگري پيدا كرد. توپ طلايي كه خيليها معتقدند به واسطه درخشش او در جام جهاني 2022 قطر به ويترين افتخارات اين ابرستاره اضافه شد.
وقتي با امير حاجرضايي مفسر و كارشناس باسابقه فوتبال تماس گرفتيم تا در مورد مسي و توپ طلاي هشتم او گفتوگو كنيم ايشان با وجود بيش از يك سال كنارهگيري خودخواسته از رسانهها با بزرگواري دعوت ما را پذيرفت.
كارشناس فوتبال كشورمان با بيان اينكه از قبل فكر ميكرد مسي برنده اين جايزه خواهد شد در پاسخ به اين سوال كه آيا اين توپ طلا صرفا پاداش قهرماني او در جام جهاني قطر است به روزنامه اعتماد گفت: نبايد به صورت انتزاعي و جزء به جزء به كارنامه ليونل مسي نگاه كرد. ليونل مسي يك مجموعه است. چيزي كه در زندگي پرافتخار فوتبالياش خالي بود قهرماني با تيم ملي كشورش در جام جهاني بود. اين يك هپياند يا همان پايان خوش بود بر زندگي حرفهاي فوتبال او.
حاجرضايي ادامه داد: او در دو سال گذشته در پاريسنژرمن در دوراني قرار داشت كه شايد كلمه افول برايش زياد باشد اما در دوران تاريك زندگي فوتبالي خودش قرار داشت كه آن هم بستگي به خودش نداشت. شرايطي كه در پاريس وجود داشت و دارد و ميبينيم با وجود آن سرمايهگذاري بالا و حضور ستارگان و تغييرات پيدرپي مربيان نميتواند به خودش جايگاه رفيع در فوتبال اروپا به دست بياورد. اين روي مسي هم تاثير گذاشت. در اين هنگام بود كه جام جهاني از راه رسيد و مسي درخشانترين يا بهتر بگوييم يكي از درخشانترين دورههاي زندگي خودش را در آن گذراند. مسي در سخنراني بعد از دريافت توپ طلا گفت بهترين دورانم دوران مربيگري گوارديولا در بارسلونا بود. اين ديدگاه شخصي ايشان است. او افزود: ولي جام جهاني چيزي بود كه جايش در ويترين شخصي اين بازيكن خالي بود و برنده شدن اين جام او را بسيار بسيار به مارادونا نزديك كرد. البته در مورد اين مقايسه بگويم من نسبت به مارادونا ديدگاهي دارم كه الان بحثش نيست ولي به هر حال در قطر با بازيهاي درخشان و در آن فينال افسانهاي و در جايي كه از طرف يك رقيب جوان به نام امباپه تهديد ميشد توانست جام قهرماني را ببرد و كارنامه خودش را تكميل كند و به زندگي حرفهاي خودش پايان بدهد. گو اينكه حالا در امريكا بازي ميكند، ولي اين ليگ براي مسي به نظرم يك ماه عسل است. ظاهرا ماه عسل بايد ابتدا باشد ولي براي مسي آخر كارش است.
از امير حاجرضايي سوال كرديم نظرش در مورد رقيب اصلي مسي يعني ارلينگ هالند چيست؟ او پاسخ داد: من قبل از برگزاري مراسم ميدانستم كه مسي برنده خواهد شد. اصلا چيز پيچيدهاي نبود كه بگويم من ميدانستم. خيليهاي ديگر هم ميدانستند. برخي ميخواستند ارلينگ هالند را با مسي مقايسه كنند و اينكه ايشان سهگانه را برده و گلزن است. ولي ايشان ابتداي راه است. من در زمينه كار ايشان نميخواهم اظهارنظري كنم ولي تا افتخارات مسي خيلي خيلي فاصله دارد. نه فقط او كه همه فوتباليستها فاصله دارند. مطمئن بودم اين جايزه به مسي ميرسد و جايزه هم بهحق بود. برخلاف اين سالهاي اخير كه فرانس فوتبال به نظرم با سياسيكاري دو توپ طلا به مسي داد كه استحقاقش را نداشت. يكبارش بايد به لواندوفسكي ميرسيد.
اين مفسر فوتبال كه به حوزه سينما و ادبيات هم تسلط دارد با مقايسه جايزه بالوندور و جايزه سينمايي اسكار اظهار داشت: اين توپ طلايي كه فرانس فوتبال ميدهد شباهتهايي به اسكار دارد. يعني اگر به تاريخچه اسكار هم نگاه كنيم ميبينيم خيلي اوقات بوده كه برنده جايزه اسكار اصلا استحقاقش را نداشته. ولي مسائل سياسي، اقتصادي و فشارهاي ديپلماتيك نتايج را تغيير داده است. يا اتفاقات سياسي در دنيا باعث شده كه اسكار به فيلمي برسد كه استحقاق ندارد يا شايسته نيست. در زمينه فوتبال و فرانسفوتبال همين مسائل و ابهامات وجود دارد. اين اواخر يكي، دو دوره خيلي پررنگ شد كه جامعه فوتبال را معترض كرد. ولي مسي امسال كاملا استحقاقش را داشت.
مربي سابق تيمهاي ملي و باشگاهي ايران در ادامه به دوران مسي-رونالدو اشاره كرد و گفت: ما شاهد يك دوران طلايي بوديم كه 13 توپ طلا را دو نفر بردند. 15 سال جهان فوتبال در سيطره اين دو نام بود. اين دو نفر به ما لذت بخشيدند. اينها يعني مسي و رونالدو تكنوازاني بودند كه فوتبال را براي ما جذابتر و زيباتر كردند، به ويژه زماني كه هر دو در اسپانيا و لاليگا بودند و تقابل رئال مادريد و بارسلونا و بازيهاي اين دو بازيكن براي ما ماندگار شد. حاجرضايي در پاسخ به اين سوال كه آيا ستارههاي جوان فوتبال ميتوانند جانشين اين دو نفر بشوند، توضيح داد: ساليان دراز طول ميكشد تا اين جايگزينيها به وجود بيايد. در سال 2024 توپ طلا به يك نفر ديگر داده ميشود ولي من از همين حالا به شما بگويم هر كس كه بگيرد با اين دو نفر فاصله دارد. من آن حرفي كه در مورد مسي زدم يعني اطمينان از برندهشدنش ناظر بر اين است كه او يك فرآيند طولاني را طي كرده است. اينكه او چهها كرده و چه تاريخچه غني پشت سرش دارد. بنابراين راحت بود حدس زدن برنده امسال. من هيجاني نداشتم در مورد انتخابها و اينكه آيا اين ميشود يا آن. اطمينان كامل داشتم كه جايزه به مسي ميرسد و بايد هم چنين ميشد. اين عادلانهترين رايي بود كه داده شد. همانطوري كه نگاهم قبل از مراسم دوشنبه شب اين بود كه مسي فاصله دارد با هالند. درست است بردن سهگانه خيلي خيلي اهميت دارد ولي حالا كو تا آن مجمعالجزاير افتخارات مسي؟ كو تا آن راه طولاني كه مسي طي كرده است؟ آنها متعلق به آينده است و در همان آينده ميتوان قضاوت بهتري در مورد آنها داشت.
از امير حاجرضايي خواستيم در ادامه به بحث مقايسه مارادونا و مسي كه يكي از بحثهاي داغ اهالي فوتبال است، ورود كنيم. اينكه خيليها ميگويند حالا با جام جهاني و توپ طلاي هشتم مسي جايگاه مارادونا را به دست آورده. امير حاجرضايي در اين رابطه گفت: ما يك بحثي داريم در زمينههاي مختلف اجتماعي. فرض كنيد در عالم نويسندگي و كتاب شما ميبينيد كه يك نويسنده شاهكاري را خلق ميكند ولي در عرصه زندگي اجتماعي انحرافاتي داشته يا مسائل غيراخلاقي داشته يا موضعگيريهاي بدي داشته. اما خيليها معتقدند حساب مولف از تاليف جداست. ما فوتباليستهاي بزرگي داشتيم كه در زندگي حقيقيشان مرتكب اشتباهاتي شدند يا مسائلي داشتند ولي درون زمين عين يك ستاره ميدرخشيدند.
او ادامه داد: پس اينجا همان بحث مولف و تاليف مارادونا را از نظر من جلوتر از مسي قرار ميدهد. يعني ديهگو مارادونا در مقطعي مقابل تاريخ كشورش قرار بگيرد. منظورم همان جنگ مالويناس و جزاير فالكلند است كه انگلستان آمد و اين جزاير را تصرف كرد. در زمان خانم تاچر ارتش بريتانيا آمد و ارتش آرژانتين را شكست داد و يك تحقير عمومي ايجاد كرد. بعدش مارادونا در سال 1986 آن بازي كه همه از آن اطلاع داريم را به نمايش ميگذارد. بازي مقابل انگليس و گل قرن و دست خدا و... او يك تنه 60 متر توپ را حمل ميكند و بدون هيچ نيرويي وارد قلعه انگلستان ميشود و از كشورش اعاده حيثيت ميكند. اين در تاريخ آرژانتين باقي ميماند. آرژانتينيها در يك جاي ديگر، در يك جغرافياي ديگر، در يك حيطه ديگر تلافي شكست كرده و از كشورشان اعاده حيثيت ميكنند. اين كار را فقط مارادونا ميكند. بعد موضعگيري اجتماعي او هم هست. شما هيچوقت مارادونا را با كت و شلوار و كراوات كنار اعضاي فيفا نديديد. هرگز! هيچوقت! ولي مثلا پله را همواره آنجا ديديد.
حاجرضايي تصريح كرد: من شخصا نگاهم به هر دو منظر است. يعني اينكه هم يك نگاه اجتماعي دارم به يك ستاره و يك چهره ماندگار ورزشي در هر رشتهاي هم بحث كيفيت فني اوست. يادم هست در زمان جواني و زماني كه محمدعلي به جنگ ويتنام نرفت و براي او مشكلات بزرگي درست كردند او يك حرف ماندگار زد. او به هيات منصفه كه البته لغت مناسبي هم براي آن هيات نيست گفت تا به حال هيچ ويتكنگي به من نگفته كاكاسياه، فقط شما به من گفتيد كاكاسياه! او گفت من هيچ منطقي در اين نميبينيم كه ده هزار كيلومتر از امريكا بروم به ويتنام و در آنجا آدمهايي را بكشم كه اصلا نميشناسم. تقابل او در ارتباط با ميليتاريسم امريكا براي من يك ارزش بود. براي من خيلي جالب بود. شايد بالاتر از پيروزيهاي درخشاني كه در رينگ به دست آورده بود. در واقع شخصيت افراد براي من خيلي اهميت دارد.
پيشكسوت فوتبال ايران افزود: ما خيليها را ميبينيم كه ميآيند و ميروند و مواضع خنثي دارند. يا گردش روزگار آنها را در يك مسير تاريخي سياسي قرار نميدهد كه بتوانند چهره شوند. مسي همواره آدم محترم و بااخلاقي بوده است. جدا از ارزشهاي فنياش كه بحثي در آن نيست چهرهاي بوده كه هيچوقت ما از او حركات و مواضع نسنجيده نديديم. اما من ديهگو مارادونا را از اين منظر برتر ميدانم كه او وراي افتخارات ورزشي كه خيلي ارزش هم دارند، اينكه يك نفر بتواند كشورش را قهرمان جهان كند، او ميآيد و از كشورش اعاده حيثيت ميكند. توهيني كه به كشورش شده را پاك ميكند و غرور جريحهدار ملتش را التيام ميبخشد و به عزت نفس را به آنها برميگرداند. تمام اينها ديدگاه شخصي من است و ممكن است دوستان ديگر مخالف نظر من باشند. من فقط به رقابت اينها در زمين فوتبال و اينكه كدام بهترند نگاه نميكنم. مجموعه را نگاه ميكنم.
از امير حاجرضايي سوال كرديم فارغ از مسائل خارج از زمين چه؟ از لحاظ فوتبالي مارادونا بهتر بود يا مسي؟ ايشان جواب داد: من اصولا چندان با مقايسه فوتبالي موافق نيستم. توضيح هم دادم در اين مورد. اعترافي هم همينجا بكنم. من دوستدار كريستيانو رونالدو هستم. مفهوم جملهام اين نيست كه رونالدو بهتر از مسي است يا فلاني برتر از فلاني است. نوع بازي او، ارادهاي كه در او وجود دارد، اينكه اعتقاد دارد هميشه بايد برنده باشد، انگيزههايي كه دارد و مسائلي از اين دست باعث ميشود رونالدو را بيشتر از مسي دوست داشته باشم. ولي باز تاكيد ميكنم اين دوست داشتن نشاندهنده برتري او بر مسي يا مارادونا و ديگران باشد. اين دو آرژانتيني يعني مسي و مارادونا در فوتبال دنيا بدعتگذار بودند. در فوتبال دنيا زيبايي آفريدند.
حاجرضايي در پايان گفت: فوتبال جهان ممكن است به خيلي از فوتباليستها و مربيان مديون باشد ولي من فكر ميكنم اين دو نفر دين زيادي به گردن فوتبال دارند. اين دو به فوتبال طراوت ديگري بخشيدند. تلاششان براي رسيدن به قله خيلي اهميت داشتند. هر كدام در زمان خودشان واجد ارزشهايي بودند كه منحصر به فرد بوده است.
ما شاهد يك دوران طلايي بوديم كه 13 توپ طلا را دو نفر بردند. 15 سال جهان فوتبال در سيطره اين دو نام بود. اين دو نفر به ما لذت بخشيدند. اينها يعني مسي و رونالدو تكنوازاني بودند كه فوتبال را براي ما جذابتر و زيباتر كردند. ساليان دراز طول ميكشد تا اين جايگزينيها به وجود بيايد. در سال 2024 توپ طلا به يك نفر ديگر داده ميشود ولي من از همين حالا به شما بگويم هر كس كه بگيرد با اين دو نفر فاصله دارد. كو تا آن مجمعالجزاير افتخارات مسي؟ كو تا آن راه طولاني كه مسي طي كرده است؟ ستارههاي جديد متعلق به آينده است و در همان آينده ميتوان قضاوت بهتري در مورد آنها داشت.
ما خيليها را ميبينيم كه ميآيند و ميروند و مواضع خنثي دارند. يا گردش روزگار آنها را در يك مسير تاريخي سياسي قرار نميدهد كه بتوانند چهره شوند. مسي همواره آدم محترم و بااخلاقي بوده است. جدا از ارزشهاي فنياش كه بحثي در آن نيست چهرهاي بوده كه هيچوقت از او ما حركات و مواضع نسنجيده نديديم. اما من ديهگو مارادونا را از اين منظر برتر ميدانم كه او وراي افتخارات ورزشي كه خيلي ارزش هم دارند، اينكه يك نفر بتواند از كشورش اعاده حيثيت كند. توهيني كه به كشورش شده را پاك كند و غرور جريحهدار ملتش را التيام ببخشد و عزت نفس را به آنها برگرداند. اينها مارادونا را از نظر من جلوتر از مسي قرار ميدهد.