• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5617 -
  • ۱۴۰۲ چهارشنبه ۱۰ آبان

گفت‌وگو با مسعود اطيابي، كارگردان فيلم «هتل»

فيلم‌هاي كمدي را با برنامه‌ريزي مي‌كوبند!

ده فيلم جنگي در يك‌سال مي‌توانم بسازم، اما دو فيلم كمدي نمي‌توانم

تينا جلالي 

 

در حالي كه ژانر كمدي در كشورهاي صاحب سينما از مهم‌ترين گونه‌هاي سينمايي به شمار مي‌آيد و اساسا فيلمسازان بزرگي نام‌شان با فيلم‌هاي كمدي گره خورده، اما در ايران اين فيلم‌ها در ميان منتقدان و بعضي از اهالي سينما از كمترين شأن و جايگاهي برخوردار نيستند و به ديده احترام به اين فيلم‌ها نگاه نمي‌شود، حتي بعضي از اين فيلم‌هاي كمدي كيفيت بدي ندارند، چراغ سينماهاي ايران را روشن نگاه مي‌دارند، باعث حيات سينما هستند و مخاطبان زيادي را به سينما دعوت مي‌كنند، اما از اساس جور ديگري به اين فيلم‌ها نگاه مي‌شود. يك نمونه از فيلم كمدي كه اين روزها در سينماها اكران است، فيلم «هتل» به كارگرداني مسعود اطيابي است، فيلمي شاد با بازي محسن كيايي و پژمان جمشيدي و صدف اسپهبدي و ريما رامين‌فر كه تلاش مي‌كند بي‌بندوباري ميان جوانان را گوشزد كند. با مسعود اطيابي، كارگردان اين فيلم گفت‌وگويي انجام داديم و نظرش را در مورد جايگاه فيلم‌هاي كمدي در ايران جويا شديم، او ضمن گلايه از برخي منتقدان معتقد است نبايد در مورد همه فيلم‌هاي كمدي روي پرده قضاوت يكسان داشت.

 

‌با توجه به اينكه سال‌هاست كمدي كار مي‌كنيد و اتفاقا فيلم‌هاي شما مورد استقبال عموم مخاطبان قرار مي‌گيرد، اگر موافق باشيد در ابتدا كمي درباره وضعيت سينماي كمدي در ايران با هم گفت‌وگو كنيم، به نظر شما با تمام پتانسيلي كه اين‌گونه سينمايي در بيان موضوعات محتلف دارد چرا اين نوع فيلم‌ها در ايران جدي گرفته نمي‌شود؟

چه كسي گفته جدي گرفته نمي‌شود؟ تقريبا بيشتر اهالي سينما در فيلم‌هاي كمدي بازي مي‌كنند، بعضي‌ها در اين نوع سينما فيلم مي‌سازند، اينكه شما مي‌گوييد جدي گرفته نمي‌شود، برايم عجيب است.

‌منظور اين است كه به ديد احترام به فيلم‌هاي كمدي نگاه نمي‌شود و اغلب فيلم‌هاي كمدي هم در برگيرنده نكات مهم و موضوعات انتقادي نيست.ضمن اينكه اين فيلم‌ها نظر منتقدان را هم جلب نمي‌كند.

كاملا با شما مخالفم؛ به نظر من ژانر كمدي بسيار ژانر جدي در سينماي ايران است. وقتي مخاطب از تماشاي فيلم كمدي استقبال مي‌كند، وقتي مخاطب خودش تبليغ فيلم را مي‌كند و آن را به ديگران معرفي مي‌كند و چنين تعريف‌هايي دهان به دهان مي‌چرخد تا ديگران هم فيلم را ببينند اين يعني سينماي كمدي در ايران جدي است. به نظر من سينماي كمدي از مهم‌ترين گونه‌هاي سينمايي در ايران است كه روي نكات و موضوعات ناگفته‌اي دست مي‌گذارد و با آسيب كمتري مي‌تواند موضوع قصه‌اش را روايت ‌كند. اما اينكه مي‌گوييد فيلم‌هاي كمدي نظر منتقدان را جلب نمي‌كند، كدام منتقد؟ كدام نقد؟ بر اساس دو كانال و چهار تا متن كه نبايد فيلم‌ها را قضاوت كرد.اصلا مگر اين چند كانال و چند نوشته نقد به شمار مي‌رود؟ چطور به شما بگويم كه افراد فيلم را نديده درباره‌اش مي‌نويسند؟ چطور بگويم كه فيلم را نديده از كمدي بد مي‌گويند؟ با احترام به منتقدان، من اين افراد را منتقد نمي‌دانم. به اسم نقد هر حرفي كه مي‌خواهند مي‌گويند هر نظري كه نقد نشد! البته اين وسط يك‌سري هم هستند كه بدخواه مردمند و مدام سينماي كمدي را مي‌كوبند.آخر براي چه؟ من كه اصلا به هيچ كدام از اين حرف‌ها توجه نمي‌كنم. براي من نظر مردم مهم است.

‌به عبارتي شما معتقديد فيلم كمدي بد نداريم؟

قطعا داريم ولي اين بد بودن را نبايد به همه فيلم‌هاي كمدي تعميم داد. از صد درصد فيلم‌هاي كمدي كه در ايران ساخته مي‌شود 10 درصد آن خوب و باكيفيت هستند، اما نبايد همه كمدي‌ها را با يك چوب راند. نظر من اين است مردم را نمي‌توان گول زد، امكان ندارد از فيلمي كه خوش‌شان نمي‌آيد، استقبال كنند. مردم امروز كفش بد نمي‌خرند، جنس بنجول را نمي‌خواهند، بعد بروند فيلم بد ببينند؟

‌منظور ابتذالي است كه به فيلم‌هاي كمدي راه يافته است.

قطعا خطر ابتذال در سينماي كمدي وجود دارد؛ اصلا در سينماي اجتماعي هم ابتذال هست.

‌مثال مي‌زنيد؟

نمونه فيلم‌هاي تلخي كه از ابتدا تا انتها موضوعات و مسائل جامعه ما را تماما سياه نشان مي‌دهند. طرح اين نكات هم نمونه‌اي از ابتذال است، حالا شما مي‌گوييد فيلم اجتماعي خوش‌ساخت، اما من مي‌گويم سينماي اجتماعي مبتذل كه سراسر نااميدي و تلخي است. الان بحث من چيز ديگري است .آنچه اهميت دارد و كسي به آن اشاره نمي‌كند، ابتذال در نقدنويسي است. ابتذال در نوشته‌هايي است كه نويسنده فرقي بين نقد و گزارش نمي‌بيند. نويسنده روزنامه محترم جوان درباره فيلم من نقد نوشت، اما خلاصه داستان را اشتباه نوشته بود! اين مي‌شود نقد؟ من اينجا بگويم واقعا از منتقدان بزرگ و نام آشناي سينماي ايران گلايه دارم كه ديگر نقد نمي‌نويسند و فرصت را براي هر كسي و هر كانال فيكي فراهم مي‌كنند. به هيچ عنوان قصد توهين ندارم، اما وقتي شما از كيفيت فيلم‌هاي كمدي انتقاد مي‌كنيد اجازه بدهيد من فيلمساز هم از نوشته‌هايي كه درباره فيلم من مي‌شود، گلايه مي‌كنم . باور كنيد ابتذال اصلي در نوشته‌هاي اين افراد است كه نمي‌دانند چه مي‌نويسند. كاملا هم مشخص است از روي غرض و دشمني مي‌نويسند و اصلا قصد اصلاحگري ندارند. نه فقط در بخش نقدنويسي كه اساسا ابتذال به رسانه‌ها كشيده شده است. شما آنجا چرا نمي‌بينيد. امروز هر مجري هر جسارت و هر توهيني كه به نظرش مي‌رسد روي آنتن زنده مي‌گويد، به هر كسي كه دلش مي‌خواهد فحش مي‌دهد، درست است كه شرايط تغيير كرده اما نبايد بي‌ادبي‌سالاري جايگزين كيفيت‌سالاري شود.

‌يك نمونه از نقدهايي كه درباره فيلم شما بي‌جهت نوشته شده، نام مي‌بريد؟

شما در فيلم «هتل» شوخي جنسي ديديد؟

‌در فيلم «هتل» با نكات مختلف شوخي مي‌شود، اما شوخي جنسي حقيقتا خير. اصلا مگر در اين دولت مي‌توانستيد با شوخي جنسي فيلم بسازيد يا اكران كنيد؟

ولي باور كنيد حاضر نيستيد همين نظر مثبت را در مصاحبه‌تان بياوريد. شخص شما منظورم نيست، من معتقدم به صورت سيستماتيك دارند كمدي را مي‌كوبند. كاملا با برنامه‌ريزي و حساب شده به اين ژانر حمله مي‌كنند. چرا؟ چرا نمي‌خواهند مردم شاد شوند؟

‌ ابتداي صحبت هم به اين نكته اشاره كردم كه اين ژانر با وجود اينكه در تمام دنيا جدي گرفته مي‌شود، اما در ايران به آن بي‌محلي مي‌شود، حتي اگر منتقدي از فيلم خوشش بيايد در بيان آن انگار شرمسار است و سطح نوشتار آنها پايين مي‌آيد.

براي من مردم مهم هستند.

‌چند وقت پيش فيلم را در سينما ديدم، مردم در سالن واقعا خوشحال بودند و مي‌خنديدند، دختر و پسر و مرد و زن و حتي پيرمردي هم ميان آنها بود. لحظاتي به جاي تماشاي فيلم به خنده‌هاي آنها نگاه مي‌كردم.

براي من همين شادي مردم مهم است.

‌شما خودتان با مردم فيلم را ديديد؟

يك‌بار در سالن حضور داشتم.اينكه مي‌بينم خانواده‌ها به تماشاي فيلم مي‌نشينند و شاد مي‌شوند براي من كافي است.باور كنيد اين شادي خانواده‌ها انرژي را به جامعه منتقل و از آسيب‌هاي رواني و روحي كمي كم مي‌كند. در اين شرايط واقعا مردم ما نياز به شادي دارند. اما خب بعضي‌‌ها هم هستند كه انگار شادي مردم را نمي‌خواهند و مدام اين فيلم‌ها را مي‌كوبند.

‌اجازه بدهيد اينجا نكته‌اي كه از خود همكاران شما روايت شده را بگويم؛ اينكه مي‌گويند فيلم‌هاي كمدي در 20 روز ساخته مي‌شوند و به سرعت روانه اكران مي‌شوند آيا شامل فيلم «هتل» مي‌شود؟

اينكه مي‌گوييد همكار، شامل همه كارگردان‌ها نيست، كارگردان‌ها و همكاراني داريم كه به من زنگ مي‌زنند و براي موفقيت و فروش فيلم به من تبريك مي‌گويند و از موفقيت اين سينما خوشحال هستند . به نظرم همكاران خودشان شرايط فيلمسازي در ايران را مي‌دانند.

‌يعني فيلم شما در 20 روز ساخته نشده؟

اصلا و ابدا! من كه نمي‌توانم بسازم. فيلمنامه «هتل» متعلق به شش سال گذشته است. شش سال نتوانستم اين فيلمنامه را بسازم. شش سال پيش تهيه‌كننده اين فيلم را براي ساخت به من پيشنهاد داد، فرصت فراهم نشد، چهار سال پيش دوباره بحث ساخت فيلم مطرح شد، اما شرايط ساخت باز مهيا نبود تا اينكه اجازه ساخت داده شد، حالا بايد فيلمنامه شش سال گذشته را به‌روز مي‌كرديم تا بتوانيم پروانه ساخت بگيريم.

‌وقتي فيلمنامه هتل را براي دريافت پروانه ساخت به شورا ارائه داديد با مخالفت مواجه شد؟

بله؛ يكي، دوبار فيلمنامه رد شد، ولي مي‌خواهم بگويم به نظر من سخت‌ترين ژانر سينمايي، سينماي كمدي است. من مي‌توانم 10 فيلم جنگي- اجتماعي در يك‌سال بسازم، اما دو فيلم كمدي نمي‌توانم در يك‌سال بسازم. همكاران من بايد فيلم كمدي بسازند تا به سختي آن واقف شوند تازه وقتي فيلم كمدي مي‌سازيم سختي شروع مي‌شود و آن اينكه خروجي آن هم مشخص نيست. يعني نمي‌داني نتيجه كار چه مي‌شود، چون خنداندن مخاطب كار سختي است. نمي‌دانيم اين صحنه‌ها براي مخاطب جذاب است يا نه؟

‌نكته ديگري كه زياد در باب سازنده فيلم‌هاي كمدي گفته مي‌شود اينكه آنها براي تجارت و به عبارتي بيزينس در اين سينما كار مي‌كنند. نظر شما چيست؟

سوال بسيار خوبي پرسيديد. هدفم شايد بيزينس باشد، اما صريح مي‌گويم درآمدم بسيار بسيار پايين‌تر است از فيلمسازاني كه فيلم ارگاني مي‌سازند. من حتي 50 درصد درآمد فيلمسازان ارگاني را ندارم. دوستان خانه‌هاي ويلايي، اقامت اروپا و... نه كه نخواهم اين امكانات را داشته باشم، توانش را ندارم. مگر اينكه فيلم بفروشد و امرار معاش داشته باشيم. وگرنه هشت ما گروی نه است. چشم‌مان بعد از خدا به اقبال مردم است.

‌اينكه مي‌گويند رانت در فيلمسازي يا اكران داريد را هم رد مي‌كنيد؟ رانتي كه برآمده از ماحصل و نتيجه كارتان است. وقتي فيلم‌هاي شما با استقبال مخاطب مواجه مي‌شود، اين ناخودآگاه توجه‌ها را به سمت شما جلب مي‌كند.

چه رانتي؟ يك مثال براي شما مي‌زنم. شما سه‌شنبه‌ها به سينماهايي كه فيلم هتل اكران مي‌شود سر بزنيد، اگر مخاطب و فيلم‌بين باشيد سه‌شنبه‌ها را رزرو نكنيد صندلي گير نمي‌آوريد و نمي‌توانيد هتل ببينيد. مي‌خواهم بگويم شما از چه رانتي صحبت مي‌كنيد كه حتي سانس اضافه به فيلم پرفروش نمي‌دهند؟

‌سانس فوق‌العاده تشكيل نمي‌شود؟

براي تشكيل سانس فوق‌العاده قوانين وجود دارد، همين‌طوري كه نمي‌شود سانس تشكيل داد، فيلم‌هاي ديگر هم بايد اكران شود، من هم واقعا توقع ندارم، مي‌خواهم بگويم كه نه تنها رانت ندارم كه حتي براي گرفتن سانس براي فيلمم كه پرفروش هم هست بايد دوندگي بكنم. نه خانم، من هيچ فرقي با ديگر فيلمسازان در سينماي ايران نه تنها ندارم كه با در آمد كم بايد براي فيلم ساختن دوندگي كنم. باور كنيد اگر براي ارگان‌ها فيلم مي‌ساختم اوضاع مالي بسيار خوبي داشتم.

‌درباره فيلم «هتل» صحبت كنيم؛ نكته مهم اين است كه قصه اين فيلم بر بستر خانواده تعريف مي‌شود، اما با زبان كمدي موضوع مهم بي‌بندوباري را يادآوري مي‌كند.

بله، تلاشم اين بود كه نكاتي را گوشزد كنم. اتفاقاتي كه در گوشه گوشه جامعه و در ميان بعضي افراد جامعه ديده مي‌شود واقعا تلخ است . قرار و مدارهاي بي‌حساب و كتاب، ارتباطات خطرناك، خصوصا اينكه چنين نكاتي را در شمال، جنوب كشور يا منطقه كيش زياد ديدم.

‌با اينكه از جنس مردها هستيد، در اين فيلم رفتار بعضي آقايان را مورد انتقاد قرار داديد.

همه مردها در اين فيلم بد نيستند، همان‌طور كه همه زن‌ها هم يك‌جور نيستند.

‌جناب اطيابي با موضوعي كه در فيلم مطرح كرديد، به لحاظ جامعه‌شناختي فكر مي‌كنيد چرا جامعه ما به اين سمت گرايش پيدا كرده است؟

نظرم اين است وقتي فضاي جامعه‌اي بسته باشد، چنين رفتارهاي بي‌بندوباري زياد ديده مي‌شود . وقتي زن‌ها اجازه نداشته باشند در چارچوب و با رعايت موازين كنسرت اجرا كنند، وقتي سختگيري براي جوانان زياد مي‌شود پيامد‌هاي آن از جايي ديگر بيرون مي‌زند.

الان در بحث حجاب نگاه كنيد، وقتي سر دخترهاي جوان داد مي‌زنند كه «خانم حجابت را رعايت كن» اين نه تنها امر به معروف و نهي از منكر نيست كه باعث شرمساري آن دختر جوان هم در ميان جمع مي‌شود. اجازه بدهيم خانواده‌ها خودشان مسووليت خوب و بد فرزندان‌شان را به عهده بگيرند. بايد خود افراد به اين نتيجه برسند كه حجاب براي‌شان خوب است، به زور كه نمي‌شود آنها را وادار به كاري كرد. من فكر مي‌كنم هم احكام شرعي مترقي داريم و هم احكام قرآن ما براي همه دوران‌ها نوشته شده، اما متاسفانه بدون رعايت نكات از آنها استفاده مي‌كنيم كه اين بيشتر به ضرر است.

‌بعضي نظرات هم درباره فيلم مطرح بود كه قصه فيلم «هتل» و ماجراي خيانتي كه در آن مطرح مي‌شود به قصه سريال‌هاي «شبكه جم » پهلو مي‌زند.

موافق نيستم، سريال‌هاي جم در قالب ملودرام بيان مي‌كنند و طرح قصه آنها بيشتر جنبه ترويج دارد، اما در فيلم هتل ما گوشزد مي‌كنيم.

‌اما از بازي‌هاي خوب فيلم هم بگوييم كه زوج محسن كيايي و پژمان جمشيدي در اين فيلم خوب كنار هم قرار گرفتند، البته اين دو بازيگر در فيلم «لونه زنبور» هم بازي خوبي ارايه داده بودند، ضمن اينكه صدف اسپهبدي و ريما رامين‌فر هم از عهده نقش‌ها خوب برآمدند.

فكر مي‌كنم من از كارگردان‌هاي خوش‌شانس هستم، چراكه به همان بازيگري كه فكر مي‌كردم رسيدم، ضمن اينكه بازيگران هم همه تلاش‌شان را كردند تا در نقش‌ها خوب قرار بگيرند.

سينماي كمدي از مهم‌ترين گونه‌هاي سينمايي در ايران است كه روي نكات و موضوعات ناگفته‌اي دست مي‌گذارد و با آسيب كمتري مي‌تواند موضوع قصه‌اش را روايت كند.

كدام منتقد؟ كدام نقد؟ بر اساس دو كانال و چهار تا متن كه نبايد فيلم‌ها را قضاوت كرد، اصلا مگر اين چند كانال و چند نوشته نقد به شمار مي‌رود؟ چطور به شما بگويم كه افراد فيلم را نديده درباره‌اش مي‌نويسند؟ چطور بگويم كه فيلم را نديده از كمدي بد مي‌گويند؟

شما مي‌گوييد فيلم اجتماعي خوش‌ساخت، اما من مي‌گويم سينماي اجتماعي مبتذل كه سراسر نااميدي و تلخي است.

آنچه اهميت دارد و كسي به آن اشاره نمي‌كند، ابتذال در نقدنويسي است. ابتذال در نوشته‌هايي است كه نويسنده فرقي بين نقد و گزارش نمي‌بيند. نويسنده محترم روزنامه جوان درباره فيلم من نقد نوشت، اما خلاصه داستان را اشتباه نوشته بود! اين مي‌شود نقد؟

به صورت سيستماتيك دارند كمدي را مي‌كوبند. كاملا با برنامه‌ريزي و حساب شده به اين ژانر حمله مي‌كنند.

كارگردان‌ها و همكاراني داريم كه به من زنگ مي‌زنند و براي موفقيت و فروش فيلم به من تبريك مي‌گويند.

هدفم شايد بيزينس باشد، اما صريح مي‌گويم درآمدم بسيار بسيار پايين‌تر است از فيلمسازاني كه فيلم ارگاني مي‌سازند. من حتي 50 درصد درآمد فيلمسازان ارگاني را ندارم. دوستان خانه‌هاي ويلايي، اقامت اروپا و...

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون