محک تدبیر و صداقت در مشکل نیروی انسانی آموزش و پرورش
اولين مشكلي كه امسال پيش آمده است به دليل جابهجاييهاي گسترده مديريتي، تغيير وزير و بدون مسوول بودن چندينماهه مركز نيروي انساني، فرآيند ساماندهي منابع انساني با تاخير بسيار زياد آغاز شده و زمان كافي براي بررسي دقيق موضوع و تدبير آن از دست رفته است. دومين مشكل در حالي كه سال قبل افرادي كه به سن بازنشستگي رسيدند به دليل برخورداري از امتيازات رتبهبندي تمايلي به بازنشستگي نداشتند امسال تعداد ۷۰ هزار نيرو كه در سن بازنشستگي بودند درخواست بازنشستگي دادند. اين پديده قابل پيشبيني و تدبير بوده است. از سوي ديگر همه ساله با عقد قرارداد تعدادي از بازنشستگان پس از بازنشستگي در چهارچوب قوانين جاري به صورت يكسوم زمان در ازاي يكسوم حقوق به همكاري با آموزش و پرورش ادامه ميدادند در حالي كه در سال جاري ضريب همكاري آنها كاهش يافته و به ۳۰درصد رسيده است و اين نيز ميتوانست پيشبيني و تدبير شود.
مشكل ديگر كاهش تمايل معلمان به كار اضافهتر از ساعات موظف است كه اين نيز دسترسي به معلم مورد نياز را با مشكل روبهرو كرده است و اين نيز قابل پيشبيني و تدبير بوده است. دلایلي كه براي كاهش تمايل بازنشستگان به ادامه خدمت پس از بازنشستگي يا معلمان براي كار اضافه برشمرده ميشود شامل عدم پرداخت پاداش پايان خدمت بازنشستگان و حقالزحمه ناشي از اضافه كار معلمان در سال قبل يا افزايش هزينههاي حمل و نقل و قابل اعتنا نبودن مبلغ اضافهكاري كه آن هم با تاخير بسيار پرداخت ميشود، است. براي اينكه معلمان به همكاري رغبت داشته باشند نيازمند اين هستيم كه آنان احساس خوبي از متوليان امر داشته باشند. مواجهه كريمانه و پرداخت به موقع مطالبات معلمان قطعا در افزايش اشتياق آنان به ادامه كار در شرایط نياز آموزش و پرورش موثر است و به نظر ميرسد به دليل محدوديت منابع يا ناآگاهي نسبت به تاثير آن بر سازماندهي نيروي انساني در بروز اين وضعيت نقش داشته است. حل بخشي از مشكل با استفاده از دو شيوه، بهكارگيري دانشجو معلمان و نيروهاي خريد خدمت آموزشي در اواخر مهرماه گواهي محكم بر عدم اشراف وزير و دستاندركاران مرتبط است زيرا در صورت تسلط، امكان بهرهگيري از اين شيوهها قبل از مهر ماه نيز وجود داشت. عليرغم صدور مجوز براي استخدام بيش از 200 هزار معلم از سال 1397 تا 1400 اكنون به نظر ميرسد كه سادهترين راه براي شانه خالي كردن از زير بار سنگين كلاسهاي بدون معلم، متهم كردن ديگران است و چه روش و رويه ناپسندي. اين روش از همه ناپسند است و از متوليان نظام آموزش و پرورش ناپسندتر. گام نخست در حل واقعي و پايدار مسائل پذيرش واقعيتها و تمركز بر نقش خود است، كساني كه همچنان در بروز مشكلات به عواملي بيرون از خود ميپردازند به هيچوجه صلاحيت كافي براي حل مشكلات ندارند.