ادامه از صفحه اول
دو بازنده تا اين لحظه
بازندگان اين جنگ در ايران نيز شناخته شده هستند. كساني كه خود را اكثريت ميپندارند ولي نمیتوانند يك تظاهرات بزرگ چند صدهزار يا حتي چند ميليوني برگزار کنند و حتی تظاهرات قبلی را هم که تحت تاثیر نشست خود قرار دادند. واقعيت اين است كه تفاوت بزرگ انسان با موجودات ديگر در عقل و فهم او است كه ميتواند واقعيت را درك و خود را با آن هماهنگ كند. ولي اين مساله در مورد برخي انسانها به جايي رسيده كه به قول قرآن دل دارند ولي ناتوان از فهميدن هستند، چشم دارند ولي قادر به ديدن نيستند، گوش هم دارند ولي نميشنوند.
اگر يك نيروي سياسي با شخصيت وجود ميداشت پس از اين شكست خفتبار كارنامه خود را ميبست و براي هميشه عطاي منافع سياست به لقاي چنين خفتي ميبخشيد در حالي كه در اغلب كشورهاي جهان به ويژه كشورهاي غربي و اسلامي اعتراضات مردمي به جنايات اسراييل انجام شده كه بعضا صدها هزار نفري بوده، ولي در اينجا گروههاي مدعي كه نان اين مبارزهطلبي صوري را ميخورند، نتوانستهاند حتي يك نشست چند صد نفري را برگزار كنند. اين فقط شكست نيست، يك اضمحلال كامل است. جالب اينكه در چنين شرايطي همچنان دنبال خالصسازي هستند و چهارنعل به خودشان هم رحم نميكنند، چه رسد به ديگران.
مشكل اين نيروهاي سياسي در ايران از آنجا آغاز ميشود كه بهطور كامل گلخانهاي هستند. در هيچ رقابت معناداري حاضر نميشوند، پاسخگويي در حد صفر است و اصولا خود را نيازمند آن نميدانند. هزينهاي براي هيچ يك از كارهايشان نميدهند، در نتيجه هر كاري برايشان سودآور است، حتي اگر يك نشست چند دهنفري را در حمايت از فلسطين برگزار كنند. رابطه آنان با واقعيت قطع است، چون نيازي به آن ندارند. ديري نخواهد پاييد كه تبعات اين وضع را خواهند چشيد.
توفان الاقصي (۴) محور شرارت!؟
اكنون نتانياهو ميگويد: ما نور هستيم و ايران و حماس ظلمت، ما متمدن هستيم و ايران و حماس وحشياند، ما دموكرات هستيم و ايران و حماس تروريست! اين روايتها در همان نگاه ايدئولوژيک افراطي صهيونيستي معني پيدا ميكند. با استفاده از ادبيات عهد عتيق، نتانياهو حماس را عماليق خوانده است. عماليق به روايت تورات در سفر خروج كساني بودند، بدوي و بيتمدن كه بر خداوند يهود يهوه شوريده بودند. و خداوند بنا را بر اين نهاد كه نسل پس از نسل و خانه به خانه از عماليق انتقام خواهد گرفت. (سفر خروج باب ۱۷ ايه ۱۶)
چگونگي انتقام در كتاب سموئيل، با صراحت و قساوت مطرح شده است. همين شيوه انتقام همواره مستند سخن و نوشتههاي صهيونيستهاي افراطي قرار گرفته است. همين روزها هم كه شاهد كشتار عمومي كودكان و زنان و ويراني بيمارستانها، مساجد، كليساها، مدارس و خانههاي مردم غزه هستيم. صهيونيستها به همين موارد استناد ميكنند و شاهد و توجيهكننده شيوه عمليات نابودي فلسطينيها و زمين سوخته ميدانند. در كتاب سموئيل اول سموئيل به شاوول ميگويد فرمان خدا را به او ابلاغ ميكند، در جنگ با عماليق: «ايشان را بالكل نابود ساز و بر ايشان شفقت مفرما بلكه مرد و زن و طفل شيرخواره و گاو و گوسفند و شتر و الاغ را بكش.» (سموئيل، كتاب اول، باب ۱۵آيه ۳۴ و ۳۵)
صهيونيسم مسيحي، به ويژه در شكل و شمايل امريكايياش، وقتي در كنار اسراييل ميايستد عملا در اتاق جنگ و فرماندهي تخريب غزه و نابودي فلسطينيها، با سلاح و مال و سياست و تبليغات و حضور فرماندهان نظامي و نيروهاي ويژه مشاركت ميكند. و حتي مايك جانسون، رييس جديد كنگره امريكا در نخستين نطقش ميگويد: «انجيل به ما ميگويد كه بايد كنار اسراييل بايستيم.» شاهد وحدت صهيونيسم و صهيونيسم مسيحي هستيم. آنچه در اين ميان قرباني ميشود، حقيقت آيين يهود و حقيقت آيين مسيحيت است. خوشبختانه به عنوان نشانههايي كه راه گم نشود، ارتدوكسهاي يهودي و كشيشها و رهبران مسيحي در فلسطين و لبنان و تركيه و ديگر نقاط جهان در كنار فلسطينيها ايستادهاند و به حمايت از كشتار فلسطينيها و ويرانسازي غزه آلوده نشدهاند. نتانياهو و ديگر مقامات نظامي و سياسي اسراييل كه به عهد عتيق استناد ميكنند، ميخواهند قتلعام فلسطينيها و نابودي غزه را به عنوان ماموريتي ديني و الهي و آخرالزماني وانمود كنند؛ آيا موفق ميشوند!؟ (ادامه دارد.)
سخنان سيدحسن نصرالله چه كسانی را غافلگير كرد؟
در حال حاضر گسترش جنگ اگرچه موجب گشايش جبهههای جديد به زيان اسراييل میشود اما ممكن است درنهايت فرصتی برای طيف نتانياهو و جريان افراطی اين رژيم برای رهايی از باتلاقی كه در آن گرفتار شدهاند، شود و علیالقاعده ايران و حزبالله به اين موضوع آگاهی يافتهاند و براساس اين درك عمل میكنند. بايد اميدوار بود رويكردهای احساسی و هزينهساز با نتايج موقت اما همراه با آسيبهای بلندمدت برخی جريانها و افراد كه حتی در برخی رسانههای رسمی نفوذ پيدا كردهاند [و اخيرا سه نمونه شاخص يافته] هرچه زودتر سايهشان از سر سياست داخلی و خارجی كشور كنار بروند.