دستاورد فراموششده
در كنار آن و به صورت مفصل شرح دادهاند كه: «در 6 ماهه اول امسال از تعداد نوزادان متولد شده 51.9 درصد نوزادان پسر و 48.1 درصد آنها دختر بوده است. ميانگين سن مادر در اولين فرزندآوري كل كشور در 6 ماهه اول امسال برابر با 27.4 سال بوده است.» ماجراي اصلي اين آماردهي جاي ديگر و در مقايسه است كه كلا به سكوت برگزار شده است. براي آگاهي خوانندگان متذكر بايد شد كه تعداد نوزادان در ۶ ماه اول سالهاي ۱۴۰۱ و ۱۴۰۰ به ترتيب برابر 127/537 و 088/533 نفر بوده است. يعني تعداد متولدين ۶ ماه اول امسال حدود 500/12 نفر كمتر از سال گذشته و 500/8 نفر نيز كمتر از سال ۱۴۰۰ بوده است. به عبارت ديگر اگر همين اندازه كاهش را براي شش ماه دوم سال نيز در نظر بگيريم، دولت و مجلس كنوني سالانه حداقل ۲۵ هزار ميليارد تومان هزينه كردهاند تا زاد و ولد را افزايش دهند، ولي در عمل حدود ۲۵ هزار كودك هم كمتر متولد شده است، هزينه آن نيز به ازاي كاهش تولد هر كودك، يك ميليارد تومان!! است. اين اگر دستاورد نيست پس چيست؟ اين دستاورد را نبايد منفرد ديد، بلكه همه دستاوردهاي ديگر كنوني كمابيش از همين نوع است. متوسط سن زنان در اولين زايمان نيز به نحو محسوسي نسبت به سال پيش بيشتر شده است. چرا با اين همه امكانات و توزيع پول و رانت و وام و هزار امكانات ديگر و نيز مقررات مجازاتي و سختگيرانه كه زندگي مردم را هم مختل كرد، زاد و ولد را نتوانستيد زياد كنيد بلكه كمتر هم كرديد؟ به علت اينكه سياستهاي تعيينشده در قانون افزايش جمعيت ربطي به مساله فرزندآوري ندارد. بيشتر از نوع رابطه فروش بند تنبان در مغازه تنباكو فروشي بود. مساله كاهش فرزندآوري مهم است و اتفاقا يكي از اولين موضوعاتي است كه بايد مورد توجه سياستگذاران قرار گيرد. ولي راهحلهاي اين دولت نه تنها آن را بهبود نبخشيده كه بدتر هم كرده و فاجعهبارتر اينكه، هزينههاي گزافي روي دست مردم گذاشته، ولي خروجي آنها كاملا منفي بوده و زاد و ولد را تا چند درصد هم كاهش داده است. راهحل دولت چه بود؟ توقف انتشار اطلاعات هفتگي سازمان ثبت احوال كشور كه در دولت روحاني و حتي در اوايل كار همين دولت نيز منتشر ميشد. سپس انتشار قطرهچكاني و گزينشي آمارها و بالاخره فراموشي مخاطبان تا ۶ ماه ديگر. ولي خب همين عدم انتشار آمار از ابتدا نشان ميدهد كه ماجرا چه خبر است و همين آمار جزيي و كوچك را هم ميتوان خواند و نشان داد كه اين دستاورد بزرگ و متاسفانه منفي چرا مسكوت گذاشته شده و به چه قيمتي براي كشور و مردم تمام شده است؟ مهمتر از اين دستاورد منفي اين است كه آيا كسي هست كه جرات اذعان به اين شكست را داشته باشد و از همين امروز، سياست را تغيير دهد؟ متاسفانه پاسخ خير است. خطر اصلي اينجاست. سياست غلط خطرناك هست ولي با اصلاح آن، ميتوان خطر را رفع كرد. در حالي كه اصرار به ادامه سياست غلط؛ ويرانگر است.