واكنش فعالان سياسي به ردصلاحيتها
علي ربيعي|
اي كاش رك و راست گفته شود ديگران نيايند و بندي گذاشته شود كه «ما نميخواهيم ديگران باشند» ولي اينچنين از التزام به نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران، ابزار ساخته نشود!
حسامالدين آشنا |
به دوره جديد خوش آمديد؛ از هيات اجرايي به هيات نظارت پناه ببريد.
رسيدن از مجلس انقلابي به مجلس انقلابيتر دور و دشوار نيست. يك جبهه جديد، يك همايش جديد، يك نام اختصاري جديد، چند چهره صف اولي، چند صد عاشق خدمت اولي و چند ميليون راي اولي.
افشين حبيبزاده|
ما روند كاهش مشاركت را در دو انتخابات اخير داشتهايم كه آمار هم گوياي همين مورد است. اگر اين روند بخواهد ادامه پيدا كند و شاهد ميزان مشاركت كمتري در مقايسه با دورههاي گذشته باشيم، بايد بسيار نگران آينده شويم.
سعيد نورمحمدي|
رفتارها با آنچه تلاش براي مشاركت بالا بود، تناقض جدي دارد. دور از ذهن هم نبود دولت و مجلسي كه خودش با راي اقليت روي كار آمده است، از مشاركت بالاي مردم در انتخابات نگران باشد و از تمام ابزارهاي قانوني و غيرقانوني براي كاهش مشاركت و حذف رقبا استفاده كند.
عليرضا معزي |
جوري حضرات داس به دست گرفتهاند كه تاييد صلاحيت محمدرضا باهنر هم ارزش خبري پيدا ميكند.
سعيد شريعتي |
تصور اينكه اينها دنبال اين باشند كه فضا براي رقابت و مشاركت بالا فراهم شود، وجود ندارد و اين حرفها اصلا در تفكرشان جايگاهي ندارد.
اين هم كه ميگفتند مشاركت ۶۰درصدي را درنظر دارند، بايد گفت اينها مطلقا دنبال مشاركت ۶۰درصدي كه شعارش را ميدادند، نيستند، براي رسيدن به اين عدد راهكارهاي ديگري هم وجود دارد.
رسول جعفريان|
فشارهايي كه براي يكدست كردن جهتگيري و بهكارگيري نيروهاي خاص و رواج انديشههاي يكطرفه صورت ميگيرد ممكن است در كوتاهمدت نتيجه اندكي بدهد اما در درازمدت نتيجه عكس ميدهد، آنوقت بايد دنبال مقصر بگرديد و تاسف بخوريد.
عبدالرضا داوري|
ردصلاحيت نمايندگان كنوني مجلس، داراي يك تناقض حقوقي است. نمايندهاي كه فاقد صلاحيت اعلام شده تا پايان دوره مجلس كنوني، چگونه ميتواند به وظايف تقنيني و نظارتي خود عمل كند؟ از يك سو او اكنون نماينده است و از سوي ديگر او را فاقد صلاحيت اعلام كردهاند؟