بدرقه دلسوخته ايران؛ هرميداس باوند
ماهرخ ابراهيمپور
چهارشنبه، بيست و چهارم آبان ۱۴۰۲ دكتر داوود هرميداس باوند، استاد روابط بينالملل و حقوقدان در مقابل درب دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران بدرقه شد؛ بدرقهاي كه با بينظمترين شكل ممكن انجام شد، پيكر باوند با يك ساعت تاخير به دانشكده رسيد و پس از آن چند نفر سخناني درباره او كنار ديوارهاي سيماني دانشكده گفتند، بدون اينكه جايگاهي تدارك ببينند و بلندگويي براي شنيدن سخنان ابراهيم متقي، رييس دانشكده حقوق و علوم سياسي، فريدون مجلسي، ديپلمات سابق و دوست نزديكش و محمدجواد حقشناس، نماينده سابق شوراي شهر تهران فراهم كنند، تابوتش روي دست نزديكان، دوستداران و دانشجويان سابق و استادان امروز حقوق و علوم سياسي با زمزمه سرود «اي ايران» به سمت «بهشت سكينه» در كرج بدرقه شد. در يك ساعتي كه جمعيت منتظر ورود پيكر او بودند، برخي استادان سر كلاس رفتند و بعضي دانشجويان سر در گريبان خود داشتند بيتوجه به اينكه بدانند جمعيت براي چه در كنار درب دانشكده جمع شدند، به سمت كلاسهاي خود رفتند! من در ميان جمعيت دوستداران، ياران و دانشجويان سابق و استادان امروز دانشكده حقوق و علوم سياسي ايستاده بودم و در ذهنم مرور ميكردم كه چقدر حضور چهرههاي جوان و دانشجويان امروز در ميان جمعيت اندك است، حق هم داشتند آنها نميدانستند فردي كه قرار است مقابل دانشكده آنها بدرقه شود، چه كسي است و چه نسبتي با آنها و اين دانشكده دارد؟ داوود هرميداس باوند، علاوه بر آنچه بر بنر روي ديوار دانشكده نوشته بودند؛ استاد مدعو دانشگاه امام صادق(ع)، در دانشگاه تهران هم تدريس كرد و امروز بعضي از شاگردان او استادان اين دانشكده هستند! دانشكدهاي كه سهم او از آن بدرقهاي خشك و خالي بدون تشريفات حداقلي است و البته فاقد نظم كه براي استاد باوند بسيار اهميت داشت. يادش مانا و روحش شاد.