ياغي جديد فوتبال ايران در گفتوگوي اختصاصي با «اعتماد»:
آنقدر در استقلال خوب كار ميكنم تا مربي پرسپوليس عذاب وجدان بگيرد!
چون ميخواستند پسر مهدي تارتار و پسر باجناقش فيكس باشند من سكونشين شدم!
روزبه دلاور
به گزارش «اعتماد»، در فوتبال ايران اگر بازيكني پيراهن سرخ را با آبي يا برعكس عوض كند به او لقب ياغي ميدهند. بيشك جنجاليترين نقل و انتقالات بين دو تيم پرسپوليس و استقلال، پيوستن مهدي هاشمينسب از پرسپوليس به استقلال بود كه اصطلاح «ياغي» هم از آنجا و در روزنامهها روي كيوسكهاي مطبوعاتي قرار گرفت.
اتفاقي كه ليگ فوتبال ما را تحت تاثير قرار داد و البته حواشي آن انتقال جنجالي هنوز هم پابرجاست و مربي فعلي استقلال رها نكرده است! اما در جديدترين جابهجايي بازيكن بين اين دو تيم اين بار يكي از بازيكنان جوان و آيندهدار پرسپوليس در رده سني جوانان از پرسپوليس به استقلال پيوسته است. اميرحسين لاهوتي، بازيكن جوانان پرسپوليس كه سابقه بستن بازوبند كاپيتاني اين تيم در ردههاي نونهالان و نوجوانان و جوانان پرسپوليس را دارد در خصوص انتقالش به استقلال صحبتهاي جنجالي را مطرح كرده كه در ادامه ميخوانيد.
چند سال بود كه در پايههاي پرسپوليس بازي ميكردي؟
از سال ۹۶. من با سهميه نوباوگان در نونهالان پرسپوليس كارم را شروع كردم و در همان سال گل دربي را هم به ثمر رساندم . البته در رده سني نوجوانان هم به استقلال گل زدم و پاس گل دادم. وارد هفتمين سال همراهي در پرسپوليس كه شدم ديگر من را نخواستند تا اين بار افتخار اين را داشته باشم كه پيراهن يك تيم پرافتخار ديگر كشورمان را بر تن كنم.
گفتي تو را نخواستند كه به استقلال رفتي؟
خب من از سن خيلي كم به تهران آمدم و در پرسپوليس بازي ميكردم و سالها در آنجا حضور داشتم. در ابتداي فصل هم عزمم را جزم كردم تا من هم بتوانم با انجام بازيهاي خوب به تمرينات بزرگسالان راه پيدا كنم . قبل از شروع فصل در بازيهاي دوستانه مقابل تيمهاي اميد نساجي و نيروي زميني گل زدم اما با حضور پسر آقاي تارتار شرايطم تغيير كرد و اول بازوبند را از من گرفتند و به او دادند و بعد نيمكتنشين شدم و بعد رفتم روي سكو. مربي تيم به من گفت تو را زمين ميزنم و بعد خودم هم تو را بلند ميكنم! حتي دليلش را هم به من نگفت كه چرا اين حرف را زده! روز فسخ فقط به من گفت ميخواستم بلندت كنم اما تو دست من را پس زدي! نميدانم چرا ايشان ميخواست زمينم بزند تا بعد بلندم كند.
ميخواهي بگويي بازيكن سفارشي به جايت آمد؟
من درباره ديگران حرف نميزنم. شما برويد كارنامه من را ببينيد. نميگويم سفارشي اما با آمدن پسر آقاي تارتار شرايطم به طور كلي تغيير كرد. ضمن اينكه پسر باجناق آقاي تارتار هم الان در تيم بازي ميكند! به من به عنوان كاپيتان تيم هفت يا هشت دقيقه در پست غيرتخصصي بازي ميداد.
با مدير آكادمي پرسپوليس در اين باره صحبتي نكردي؟
درباره ايشان دوست ندارم زياد صحبت كنم. فقط اينكه بعد از اينكه فصل پيش تمام شد با من تماس گرفتند و گفتند بيا قرارداد ببند. يك برگه زير برگه قرارداد گذاشتند كه متفاوت با برگه رويي بود. زير برگه دوم امضا كرديم كه در آنجا قيد كردند فسخ دوطرفه تا خيلي راحت بتوانند با من فسخ كنند. اين كار درست نيست.
صحبت ديگري داري؟
همدورههاي من الان كجا هستند؟ بهترين دفاع و هافبك و مهاجم از نونهالان كنار من بودند اما الان فقط از آن نسل يك دروازهبان در جوانان بازي ميكند چون پدرش در تمام ردههاي پايه عكاسي باشگاه را انجام ميدهد. او را نگه داشتند چون پدرش رايگان براي تيم عكاسي ميكند. البته قصد ندارم زحماتش را انكار كنم اما آن بنده خدا راهم كنار گذاشتند اما به خاطر عكاسي پدرش دوباره او را آوردند! اين را هم لطفا بنويسيد ميخواهم طوري كار كنم و به جايي برسم كه آقاي آشوبي از كارش پشيمان شود و عذاب وجدان بگيرد!