• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۸ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5635 -
  • ۱۴۰۲ چهارشنبه ۱ آذر

شب‌مردگي‌هاي تهران، ميدان راه‌آهن

مرجان يشايايي

بارها در جلساتي با مسوولان شهرداري و مردم و نهادهاي مدني درباره شب‌مردگي‌هاي تهران صحبت شده است و اينكه بسياري از مناطق پايتخت زندگي شبانه ندارند، هرچند هم لزوم آن احساس مي‌شود و هم زمينه‌هاي آن وجود دارد. زندگي در روز تلاش و كار است و زندگي شبانه تفريح و موسيقي و رستوران و خريد و در واقع مجالي براي با هم بودن و فرار از تنش‌هاي روزهاي شهر. گذشته از آن، زندگي شبانه يكي از جاذبه‌هاي گردشگري مهم براي شهرهاي بزرگ است. در تهران اولين خياباني كه فرهنگ زندگي شبانه را به ميان مردم برد، خيابان لاله‌زار بود كه سبب شد چندين نسل تا امروز خاطرات خوشي از كافه‌ها و تئاترهاي آن را هنوز با خود مزه‌مزه كند و با آنها خوش باشد و نسلي از موسيقي و اجراهاي اغلب مردم‌پسند را به بار آورد. در تهران امروز اما براي شب‌مردگي‌ها توجيهاتي به گوش‌تان مي‌خورد كه مثلا امنيت شبانه دشوار است. تكليف تردد وسايل نقليه عمومي در ساعات شبانه چيست؟ و اصلا چرا بايد مردم در ساعاتي در شب تفريح كنند!
هرچند نهادهاي مدني راه‌حل‌هاي عملي زيادي براي اين موارد دارند و تجربه كلان‌شهرهاي ديگر حتي در خاورميانه نشان مي‌دهد با كمك مردم و فناوري‌هاي نظارتي جديد مي‌شود بدون صرف هزينه بيشتر به شب‌هاي شهر جان بخشيد، اما شايد بعضي جاها بشود اين بهانه‌ها را شنيد و به منطق آن فكر كرد، اما شب‌مردگي در ميدان راه‌آهن تهران توجيهي ندارد. غروب پنجشنبه‌اي به ميدان راه آهن رفتيم. ميدان چمن‌كاري و گل‌كاري شده و آراسته بود، اما آنچه از فضايي مانند ميدان راه آهن انتظار داري، هيچ وجود نداشت. ميدان‌هايي كه راه‌آهن در آنجاها ايستگاه دارد، بايد محلي براي خريد و گشت و گذار و خوردن و نوشيدن و وقت‌گذراني‌هاي شايسته مردم باشد؛ دروازه‌اي جذاب براي ورود به پايتخت كه مسافر را دلگرم كند و به خود بخواند، اما آنچه دور و بر ميدان مي‌بينيد، چندين ساختمان قديمي و زيباي رهاشده است كه زماني ادارات راه‌آهن بودند و امروز پنجره‌هاي يكي درميان شكسته و ظاهر فرسوده‌شان خوشايند كه نيست هيچ، به شما دهن‌كجي مي‌كند. چند غذاخوري با مشتري‌هايي اندك در اطراف ميدان هم فراخور تنها ايستگاه راه‌آهن پايتخت يك كشور 85ميليوني نيست. ظاهر كم‌رمق ميدان ما را به صحبت با كسبه كشاند. با اولين پرسش ما سر درد دل كسبه باز شد كه «شهرداري مي‌خواهد اين اطراف را پارك كند و هنوز تكليف ما روشن نيست. خيلي‌ها فروخته و رفته‌اند و خيلي‌ها هم مغازه‌ها را رها كرده‌اند و به انتظار تصميم‌هاي آينده نشسته‌اند. ما هم درواقع داريم اينجا دست و پا مي‌زنيم.» حالا ديگر شب شده بود و باز هم ما مي‌پرسيديم: «اين ساختمان‌ها چرا به حال خود رها شده‌اند؟» كسي جواب را نمي‌دانست، فقط اينكه چندين سال قبل گروهي به قصد مرمت آمدند و كارهايي هم در داخل ساختمان‌ها انجام دادند و بعد هم رفتند! با تاريك شدن هوا، كسبه دسته‌هاي معتادان را نشان‌مان دادند كه بي‌پروا در كنار پياده‌روها جمع شده و مواد مخدر مصرف مي‌كنند. ظاهرا اين هم يكي از دلايل شب‌مردگي ميدان راه‌آهن است كه مردم را از آنجا مي‌تاراند. شايد بهتر باشد مديران شهري كمي تفكر ساخت و سازمحور را كنار بگذارند و به جاي ساختن پارك كه در ميدان راه آهن محلي از اعراب ندارد، با كمك مردم و سرمايه‌گذاري بخش خصوصي رونق و شب‌هاي زنده را به اين مهم‌ترين ميدان ورودي تهران بازگردانند. در هر جايي مشاركت و مديريت مردمي مهم‌ترين عنصر زيست شبانه شهرهاست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون