فشار بر دوش مردم افتاده است
لذا اگر محققي بخواهد نظامهاي اقتصادي چپ و راست دنيا را آسيبشناسي كند، به نظرم بسياري از اين آسيبها را ميتواند در نحوه سياستگذاري دولت و مجلس فعلي جستوجو كند. بخش عمدهاي از مجلس يازدهم در نقش ماشين امضا قرار گرفتهاند. نه تنها به لوايح دولت بدون هيچ نقدي راي دادند، بلكه مسووليتهاي خود را نيز فراموش كردند. در دولت اما اين روند به صورت كاملا آگاهانه پيش ميرود و آنها ميدانند چه فشاري را متوجه مردم ميكنند. دولتي كه بر اساس ادعاي خودش درآمدهاي نفتياش به بيش از 6برابر رسيده است و اين 6برابر شدن درآمدهاي نفتي به همراه بازگشت درآمدهاي فراوان مسدودي ايران، هيچ تاثيري در زندگي روزمره مردمش نداشته، فضاي فكري متفاوت ميان دولت و مردم را نشان ميدهد. فضاي فكري متفاوتي كه نهايتا منجر به تعارضات بنيادين ميشود.