روز دانشجو در دانشگاهها مراسم و سخنرانيهاي زيادي برپا ميشود. معمولا هم در دانشگاههاي بزرگ و به نوعي دانشگاههاي مادر، مسوولان ارشد و سران قوا حاضر ميشوند و به سوالات دانشجويان پاسخ ميدهند. بعضا اين گونه مراسم با حاشيههاي زيادي همراه ميشود كه سالهاي گذشته موارد زيادي از آن ديده ميشود. حضور روساي جمهوري در دانشگاهها در طول سه دهه گذشته، يكي از مسائل چالشبرانگيز براي دولتها بوده است. به خصوص اگر آن رييسجمهوري ريسك كند به دانشگاههاي سياسي برود؛ دانشگاههايي كه در آن دانشجويان فعاليتهاي سياسي زيادي دارند و اين گونه مسائل برايشان دغدغه است.
در چند سال اخير بعضا روساي ديگر قوا يا برخي نمايندگان مجلس نيز راهي دانشگاهها ميشوند و دانشجويان با هيجان سخنان خود را بيان ميكنند.
دانشجويان كه غالبا نمايندگان تشكلهاي دانشجويي هستند، در حضور روساي قوا به ويژه روساي جمهوري مستقر، بعضا تند و گزنده است اما بعضي از روساي جمهوري علاقهاي به اين فضا ندارند. مانند سال گذشته كه وقتي ابراهيم رييسي در گرماگرم اعتراضات پاييز 1401، براي مراسم 16 آذر طي تدابير خاص راهي دانشگاه تهران شد، دانشجوياني كه در حضور او سخنراني كردند، همه همسو با نظرات دولت بود و دغدغه برخي از آنها چرايي نسپردن مسووليت به سعيد جليلي بود. همين امر باعث شد تا برخي تيم هماهنگكننده مراسم را به «دستچين» كردن تشكلهاي دانشجويي و دانشجويان سخنران در حضور رييسي متهم كردند.
اساسا حضور روساي جمهوري و كلا مسوولان در دانشگاه در اين روز خاص، اختصاص تريبوني به دانشجويان براي بيان مسائلشان بدون لكنت و آزادانه است، اما با محدود كردن حضور دانشجويان براي شنيدن سخناني مطلوب مسوولان به خصوص رده اولي، همين يك روز هم از دانشجويان دريغ ميشود.
طعنه و كنايه به قاليباف و اژهاي
اما در روزهاي اخير يك وبسايت تندرو، خبري منتشر كرد كه در آن از مقصد سه رييس قوه خبر داده بود. به نوشته رجانيوز، ابراهيم رييسي قرار است راهي دانشگاه شهيد بهشتي شود؛ محمدباقر قاليباف، رييس مجلس به دانشگاه آزاد واحد علوم تحقيقات ميرود و غلامحسين محسني اژهاي رييس قوه قضاييه نيز راهي دانشگاه محقق اردبيلي خواهد شد. اين وبسايت كه حامي پر و پا قرص دولت است، لحن تنظيم خبر از سوي رجانيوز باعث انتقادات تندي از سوي خبرگزاري ميزان متعلق به قوه قضاييه و افراد رسانهاي و رسانههاي نزديك به رييس مجلس شد.
اين وبسايت براي اعلام حضور ابراهيم رييسي نوشته: «همچون سالهاي گذشته، در روز دانشجو در يكي از دانشگاههاي مطرح كشور حاضر ميشود.»
براي خبر مربوط به دانشگاههاي مقصد محسني اژهاي و قاليباف اما با نيش و كنايه نوشته بود: «حجتالاسلام اژهاي كه در دو سال اخير ميزبان دانشجويان در ساختمان دستگاه قضا بوده، امسال احتمالا به دانشگاه محقق اردبيلي ميرود. در صورت حضور حجتالاسلام اژهاي در اين دانشگاه، وي براي اولين بار در دوران رياستش بر دستگاه قضا، براي گفتوگو با دانشجويان در يك دانشگاه حاضر ميشود. محمدباقر قاليباف، امسال همچون سال گذشته، يك دانشگاه نه چندان سياسي را براي حضور انتخاب كرده است. به نظر ميرسد دليل اصلي اين انتخاب ناتواني او در پاسخ دادن به انتقادات دانشجويان به عملكردش در مجلس است.»
طبق سنت مرسوم، اين رييسجمهوري مستقر است كه راهي جمعهاي دانشجويي در دانشگاهها ميشود؛ شايد ماندگارترين حضور يك رييسجمهوري در دانشگاه، آخرين مراسم روز دانشجو در دولت سيدمحمد خاتمي باشد كه جمله معروفش باعث ماندگاري آن مراسم در اذهان شد.
قبل از 1376؛ روز دانشجو؟
تا پيش از روي كار آمدن دولت محمد خاتمي، تشكلهاي دانشجويي آنچنان فرصت بروز و ظهور به شكل سخنراني در حضور مقامات را نداشتند. از بين مقامات برخي وزراي مربوط به دانشجويان به انتشار پيامهايي اقدام ميكردند و مانند اين گونه پيامها، موضوعات كلي در آن مطرح ميشد. به عبارت ديگر، تا زمان استقرار دولت اصلاحات، روساي جمهوري براي روز دانشجو به دانشگاهي نرفتند.
البته اكبر هاشميرفسنجاني در طول 8 سال رياستجمهوري تنها يك بار در جمع دانشجويان حضور يافت؛ 16 آذر 1373. اما اين حضور در دانشگاه نبود و در جريان اجتماعي بود كه در سالن ورزشگاه آزادي ترتيب داده شده بود و حضار نيز دانشجويان بسيجي دانشگاههاي علوم پزشكي سراسر كشور بودند.
هاشميرفسنجاني درباره اين تجمع در خاطراتش نوشته: «از منزل به ورزشگاه آزادي رفتيم. به مناسبت روز دانشجو، دانشجويان بسيجي علوم پزشكي اجتماع داشتند. حدود 10 هزار نفر بودند و اجتماع با شكوهي بود. نصف آنها را دختران تشكيل ميدادند. آقايان دكتر عليرضا مرندي وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و سرتيپ عليرضا افشار، فرمانده نيروي مقاومت بسيج خيرمقدم گفتند. من هم درباره اهميت دانشگاه و بسيج و تحصيل زنان صحبت كردم. قبل از مراسم، از نمايشگاه ابزارآلات و وسايل پزشكي ساخت داخل در همانجا بازديد كرديم.»
بنا بر خبري كه روزنامه سلام در تاريخ 17 آذر 1373 منتشر كرده، هاشميرفسنجاني در اين تجمع، «فراهم كردن زمينههاي لازم براي ورود همه اقشار به دانشگاهها و قرار دادن سهميههايي براي بسيجيان و ايثارگران را از جمله سياستهاي اصولي دولت براي اداي گوشهاي از حقوق مسلم رزمندگان خواند.» آن زمان 6 سال از پايان جنگ گذشته بود و جمعي از جوانان را رزمندگاني تشكيل ميدادند كه زمان تحصيل را در جبههها بودند يا درس و دانشگاه را براي رفتن به جبههها رها كرده بودند.
سال 1376؛ اجلاس سران كشورهاي اسلامي
اما با روي كار آمدن دولت محمد خاتمي، فضاي دانشگاهها باز شد؛ دانشجويان توانستند برابر رييسجمهوري بايستند و انتقاد كنند. در نخستين سال از رياستجمهوري خاتمي، روز دانشجو مصادف شده بود با جنب و جوش در تهران براي ميزباني از كنفرانس سران كشورهاي اسلامي. اين كنفرانس كه به لحاظ سياسي اهميت زيادي براي نظام داشت و از 17 آذر ماه رسما آغاز ميشد، سبب شد كه خاتمي نتواند براي روز دانشجو راهي دانشگاهي شود. آن روزها، همه مدارس و دانشگاههاي تهران براي ميزباني بهتر كنفرانس سران كشورهاي اسلامي از 17 آذر تا 20 آذر ماه تعطيل شدند.
سال 1377؛ سايه قتلهاي زنجيرهاي بر روز دانشجو
روز دانشجو در سال 1377، دانشگاه شريف بود كه ميزبان محمد خاتمي رييسجمهوري شد. به همين بابت، برخي تشكلهاي دانشجويي دانشگاههاي اميركبير و علم و صنعت در بيانيهاي از خاتمي خواستند تا با توجه به وظايف و اختيارات قانوني خود، صراحتا اقدامهاي خلاف قانون اساسي توسط جريانات شكست خورده دوم خرداد را افشا كند. آن زمان فضاي سياسي و مطبوعاتي كشور به شدت تحت تاثير افشاي جريان قتلهاي زنجيرهاي بود. خاتمي در تجمع دانشگاه شريف، در پاسخ به سوال يكي از دانشجويان پيرامون قتل داريوش فروهر و پروانه فروهر و برخي روشنفكران گفت كه براي ريشهيابي و شناسايي عاملان قتل فروهر و همسرش تا آخر جلو خواهيم رفت و با هيچ فردي رودربايستي نداريم. او در بخش ديگري از سخنانش در جمع دانشجويان گفت كه فضاي جامعه فضاي سالمي نيست؛ مخالف به خود اجازه ميدهد كه هر انگي را به طرف مقابل بزند، وقتي ما يك نفر را قبول نداشته باشيم از او با عنوان ضدانقلاب، سلطنتطلب، فاسد، غربگرا، ضدامنيت ملي و مرتد ميسازيم. حال اگر يك نفهمي هم گفت كه اين ضدانقلاب را بايد كشت، خب ميكشند. هنگام انتقاد از حريف، از او چنان چهره سياهي ترسيم ميكنيم كه موجب تنفر همگان ميشود؛ با اين فضا بايد مبارزه كرد.
1378 متاثر از كوي دانشگاه
سال 1378، خاتمي قصد كرد تا در جلسه پرسش و پاسخ دانشجويي در دانشگاه علم و صنعت شركت كند كه به علت «كسالت» او به 21 آذرماه موكول شد. روز دانشجوي اين سال، يكي از داغترين روزهاي دانشجو بود؛ اولين روز دانشجو پس از وقايع 18 تير 1378 در كوي دانشگاه تهران. يك روز قبل از مراسم روز دانشجو، روابط عمومي دفتر رييسجمهوري در بيانيهاي اعلام كرد كه حضور در جلسه پرسش و پاسخ محدود به دانشجويان علم و صنعت نبوده و همه دانشجويان ميتوانند با ارايه كارت دانشجويي، در اين مراسم حاضر شوند.
خاتمي در اين مراسم پيرامون روابط با امريكا صحبت كرد و گفت كه وقتي از ديوار بلند بياعتمادي سخن ميگوييم، شعار نميدهيم. خاتمي همچنين وقايع كوي دانشگاه را «لكه ننگي» خواند كه به راحتي از دامن جامعه پاك نخواهد شد. او افزود كه در اين ماجرا پس از اهانت، سركوب و ضرب و شتم دانشجو، غائلهاي در متن شهر ايجاد شد و آن را به نام دانشجو نوشتند.
او همچنين افزود كه از روند پيگيري پرونده كوي دانشگاه شخصا راضي نيستم و انتظار دارم با سرعت عمل و دقت بيشتري اين پرونده بررسي شود كه بعدا متهمان بعد از مدتي طلبكار و دانشجويان نيز بدهكار نشوند.
سال 1379
روز دانشجو در سال 1379، در دانشگاه تربيت مدرس برگزار شد و مانند پارسال، دفتر رييسجمهوري از عموم دانشجويان خواست كه در اين مراسم شركت كنند. همزمان نهاد نمايندگي رهبري در دانشگاه نيز بيانيهاي با همين مضمون منتشر كرد.
اين مراسم شاهد حواشي زيادي بود؛ وقتي يكي از دانشجويان از خاتمي خواست تا «افراطگراها» را افشا كند، گفت كه چه كسي را افشا كنيم؟ چيز نهاني نيست كه افشا شود، اين توقعات نابجاست بايد سعي كنيم مسائل را با تفاهم حل كنيم. وقتي تعدادي از حضار اقدام به شعارهايي با مضمون «مرگ بر» كردند، خاتمي تاكيد كرد كه «اين كار خلاف انتظار من از دانشگاه است. يعني چه مرگ بر يكي و مرگ بر ديگري؟ نبايد خشمگينانه اختلافهاي خود را به تنش تبديل كنيم.» او افزود: «قتلهاي زنجيرهاي يك غده سرطاني بود كه در دستگاه امنيتي ما قرار داشت كه تا آنجا كه به بنده مربوط ميشد، عاملان قتلها شناخته شدند و غده سرطاني از وزارت اطلاعات حذف شد كه اگر همراهي رهبر انقلاب در اين زمينه نبود تلاش ما به جايي نميرسيد.»
خاتمي در پايان خطاب به دانشجويان گفت كه «از نسل جوان عزيز ميخواهم با فضاي ايجاد شده از سوي كساني كه شما را به شورش، نفي و براندازي ميخوانند با هوشياري برخورد كنند و در مقابل كساني كه ميخواهند با خشونت، توهين و سركوب شما را از عرصه خارج كنند نيز بايستيد.»
در همين روز، دانشگاه تهران ميزبان سعيد حجاريان بود تا از او تجليل كنند. حجاريان 23 اسفند 1378، مورد سوءقصد «سعيد عسگر» از نيروهاي افراطيون قرار گرفته بود. سعيد حجاريان و عباس عبدي در اين مراسم كه در تالار شهيد چمران دانشگاه تهران برگزار شد، صحبت كردند.
سه سال غيبت براي كنترل اوضاع
آذر ماه 1380، مصادف بود با وقايع پس از حملات تروريستي 11 سپتامبر و حمله نيروهاي ائتلاف به افغانستان بود كه دقيقا روز 16 آذر 1380، طالبان در افغانستان سقوط كرد. همچنين مصادف شدن با شبهاي قدر در ماه رمضان باعث شد تا مراسم 16 آذر در همان حوالي تاريخي انجام نشود. او بعدها در يك جمع دانشجويي كه البته مانند سالهاي قبل نبود، حاضر شد و گفت: «از سكوت دانشگاه نبايد شادمان بود.» اين نخستين روز دانشجوي دولت دوم خاتمي بود.
او سال 1381 هم در مراسمي شركت نكرد؛ فضاي سياسي در حاكميت متاثر از لوايح «اصلاحات انتخابات» و «تبيين اختيارات رياستجمهوري» معروف به لوايح دوقلو بود. خاتمي درباره حضورش در جمع دانشجويان از بابت روز دانشجو گفت كه «فكر نميكنم امسال 16 آذر جايي بروم. البته هميشه مخلص دانشجويان هستم و با آنان گفتوگو ميكنم و انشاءالله در موقع مقتضي ديدار و گفتوگو خواهم داشت.»
برخي اين عدم حضور را مربوط دانستند به پيشگيري خاتمي از تند شدن فضا در شرايطي بود كه لوايح دوقلو تنشهاي زيادي را در فضاي سياسي ايجاد كرده بود و خاتمي نيز در حال رايزني براي تاييد اين لوايح از سوي شوراي نگهبان بود.
16 آذر 1382 خاتمی باز هم به دانشگاهي نرفت؛ آن زمان دولت در تدارك انتخابات مجلس هفتم بود و از فضاي سياسي كشور اين گونه بر ميآمد كه فضا، فضاي ردصلاحيتهاي گسترده است. شايد به همين خاطر بود كه خاتمي از حضور در دانشگاه اجتناب كرد تا بتواند از ردصلاحيتها و قلع و قمع نمايندگان اصلاحطلب مجلس ششم توسط شوراي نگهبان جلوگيري كند كه زور او به زور شوراي نگهبان نچربيد و اصلاحطلبان از مجلس هفتم حذف شدند.
1383 آخرين حضور
آخرين حضور محمد خاتمي در دانشگاه از جايگاه رياستجمهوري، در سال 1383 اتفاق افتاد. او به دانشگاه تهران رفت. فضا بسيار ملتهب بود و پر از تنش. اصلاحطلبان در مجلس جديد جايي نداشتند؛ محافظهكاران شوراي شهر تهران را قبضه كرده بودند و نااميدي از اصلاحات در فضاي دانشجويي حرف اول را ميزد؛ همين باعث شد تا جلسه خاتمي با دانشجويان، شاهد تنشها و ناآراميهاي زيادي باشد.
شايد بتوان گفت اين مراسم يكي از معدود صحنههاي عصبانيت محمد خاتمي در يك فضاي عمومي بود. هنگامي كه برخي دانشجويان «عبور كرده از خاتمي» و همچنين منتقدان هميشگي او، هنگام سخنراني با «هو كردن» اجازه نميدادند او سخنانش را بيان كند، به تندي خطاب به آنها گفت: «آدم باشيد! كاري نكنيد بگويم بيرونتان كنند! در همه چيز انحراف ايجاد كرديد، اكنون هم آمديد اينجا نميگذاريد چند نفر حرف بزنند و گوش كنند.» وقتي اين رفتارها ادامه يافت او همان طعنه معروفش را گفت: «انشاءالله بعد از من كساني ميآيند كه خوب عمل خواهند كرد.»
احمدينژاد؛ براي اولين و آخرين بار
نهايتا آخرين جلسه خاتمي در قامت رياستجمهوري در دانشگاه نيز به تاريخ پيوست و با روي كار آمدن دولت نهم، طعنه خاتمي به حقيقت پيوست؛ محمود احمدينژاد به سبب تعطيلي تهران بابت شدت گرفتن آلودگي هوا و همچنين معطوف شدن توجهات به سانحه سقوط هواپيماي سی -130 حامل خبرنگاران، در سفر استاني به سيستان و بلوچستان بود.
اولين مرتبهاي كه محمود احمدينژاد براي روز دانشجو به دانشگاه رفت، سال 1385 بود كه حواشي زيادي نيز داشت. دانشجويان معترض به برخوردهاي امنيتي با تشكلهاي دانشجويي در حضور رييس دولت مستقر، او را مورد انتقاد قرار دادند. آن زمان خبرگزاري فارس از حاميان محمود احمدينژاد در گزارشي از اين مراسم نوشت: «در حالي كه اكثريت دانشجويان در مخالفت با تعدادي از كساني كه قصد داشتند نظم جلسه را برهم بزنند، شعار ميدادند: دانشجو ميميرد / ذلت نميپذيرد، احمدينژاد گفت: شعار همه دانشجويان و افتخار آنها اين است كه ديكتاتوري را در هر لباسي ميشناسند و سركوب ميكنند و امروز هم بزرگترين ديكتاتوري امريكاست كه لباس حقوق بشر بر تن كرده است.» البته در اين بخش از اعتراضات، دانشجويان احمدينژاد را «ديكتاتور» خطاب كرده بودند. همچنين احمدينژاد در پاسخ به شعارهايي مبني بر وجود «خفقان» در كشور نيز با استفاده از تاكتيك هميشگياش گفت: «خفقان را ميبينيد؟ عده كمي اجازه نميدهند، اكثريت از حقشان استفاده كنند. دولت بازترين شرايط سياسي را ايجاد كرده كه ميبينيد مطبوعات همه چيز مينويسند و بعد هم ادعا ميكنند كه خفقان وجود دارد.»
همچنين يكي از حضار اقدام به آتش زدن عكس احمدينژاد كرد كه او نيز در واكنش گفت: «همه بايد بدانند كه احمدينژاد در راه دفاع از آزادي حقيقي، استقلال و عدالت حاضر است تن و جانش مانند شهادت رجايي بسوزد و سوخته شود. افتخار امثال بنده رسيدن به آن جايگاه و سوختن در راه آرمانهاي اين ملت و دفاع از اين نظام است. امريكاييها بدانند كه اگر هزار بار تن احمدينژاد در راه آرمانهاي ملت بسوزد باز هم احمدينژاد يك سانتيمتر از اين آرمانها عقبنشيني نميكند.»
اين اولين و آخرين باري بود كه احمدينژاد در روز دانشجو به يك دانشگاه رفت.
روحاني؛ بيشترين حضور در دانشگاه
با روي كار آمدن حسن روحاني در سال 1392، او از همان سال اول براي روز دانشجو، به دانشگاه رفت. روحاني سال 1392 به دانشگاه شهيد بهشتي، سال 1393 به دانشگاه علوم پزشكي ايران، سال 1394 به دانشگاه شريف، سال 1395 دانشگاه تهران، سال 1396 در دانشگاه سيستان و بلوچستان، سال 1397 دانشگاه علوم پزشكي سمنان و سال 1398 در دانشگاه فرهنگيان حضور يافت. سال 1399 هم به دليل همهگيري كرونا، چنين مراسمي برگزار نشد.
حضور روحاني در دانشگاه براي روز دانشجو، در دولت اولش، حواشي زيادي داشت؛ از شعارهاي منتقدان هميشه در صحنه گرفته تا درگيري برخي عناصر وابسته به تشكلهاي خاص و درگيري ميان مخالفان و موافقان دولت او به خصوص در موضوع مذاكرات هستهاي از جمله تنشهاي شكل گرفته در 4 سال ابتدايي بود. در اين چهار سال شعارهاي حمايتي از روحاني و همچنين شعارهايي درباره «رفع حصر» از ميرحسين موسوي، زهرا رهنورد و مهدي كروبي، از جمله شعارهاي ثابت اين تجمعات بودند؛ شعاري كه برخاسته از شعارهاي انتخاباتي حسن روحاني بود.
اخلال در سال 94؛ نماينده سال 99
شايد به ياد ماندنيترين روز دانشجو در دولت روحاني، سال 1394 باشد كه در سالن سرپوشيده دانشگاه شريف برگزار شد. در اين مراسم، دانشجويان مخالف روحاني اقدام به برهم زدن سخنراني كردند و وقتي با شعارهاي طيف مقابلشان روبهرو شدند، اقدام به درگيري فيزيكي كردند. چند عكس از اين مراسم بسيار به ياد ماندني شده است؛ محسن دهنوي، عضو هيات رييسه مجلس يازدهم يكي از افرادي است كه در اخلالگريهاي مراسم روز دانشجوي سال 1394 در دانشگاه شريف، نقشآفريني كرد. عكاسان صحنهاي از داد و فرياد او منتشر كردند؛ اين تصوير وقتي دست به دست چرخيد كه او در انتخابات مجلس يازدهم در ليست محافظهكاران قرار گرفت و از تهران راهي مجلس شد. فرد ديگر نيز «محمدامين آقاميري» بود كه اسفند 1401 با حكم ابراهيم رييسي، دبير شوراي عالي و رييس مركز ملي فضاي مجازي شد. 3 دانشگاهي كه در دور دوم دولت، روحاني مهمان آنها شد، آنچنان سياسي نبود و بدون حاشيه خاصي برگزار ميشد.
رييسي؛ عزم براي رفتن به دانشگاه
روز دانشجوي سال 1400 نيز با رياستجمهوري ابراهيم رييسي، او عزم دانشگاه كرد؛ در حالي كه تا پيش از رياستجمهوري كمتر به تجمعات دانشجويي ميرفت. رييسي در نخستين ماههاي رياستجمهوري به دانشگاه شريف رفت. خبرگزاري ايسنا در گزارشي پيرامون اين مراسم نوشت: «در حاشيه اين مراسم عدهاي از دانشجويان دانشگاههاي مختلف مقابل در دانشكده مديريت و اقتصاد دانشگاه صنعتي شريف حضور داشتند تا بتوانند در مراسم حضور يابند ولي از ورود اين دانشجويان به دانشگاه جلوگيري شد و با اعلام مسوولان حراست تنها دانشجوياني اجازه ورود به سالن برگزاري مراسم را داشتند كه اسامي آنها از قبل اعلام شده بود.» در ادامه نيز نوشته شد: «مسوولان تيم رياستجمهوري خطاب به دانشجويان معترض گفتند: هماهنگي ورود دانشجويان به عهده خود دانشگاه شريف و معاونت فرهنگي اين دانشگاه بوده است و همه اقدامات ورود دانشجويان و فرآيند دعوت آنها به عهده آنها بوده و ما مسووليتي در رابطه با دعوت دانشجويان نداشتهايم.» سال گذشته نيز رييسي به دانشگاه تهران رفت كه گويا وضعيتي مشابه با سال 1400 داشته است.
امسال چه ميشود؟
حالا امسال بايد ديد كه فضاي مراسم روز دانشجو در دانشگاه شهيد بهشتي با حضور ابراهيم رييسي چگونه خواهد بود؛ كسي اجازه خواهد داشت برابر رييسي از او انتقاد كند و حضار عليه او شعار بدهند يا با دستچين كردن دانشجويان فضا براي رييسي گل و بلبل خواهد بود؟!