دو نكته در باب چهل و دومين جشنواره بينالمللي فيلم فجر
سوت و كور، رونمايي در آن سوي مرزها
چرا مسوولان جشنواره، چراغ خاموش برنامههاي مهمترين رويداد سينمايي را پيش ميبرند؟
چرا نخستين نمايش بعضي فيلمهاي ايراني به جاي ايران در آن سوي آبهاست؟
تينا جلالي
1- درحالي كه فقط دو ماه به برگزاري چهل و دومين جشنواره بينالمللي فيلم فجر مانده، كمترين شور و نشاط و هيجان از اين رويداد سينمايي ساطع نميشود، چه از سوي سينماگران، چه از جانب اهالي رسانه و چه حتي خود برگزاركنندگان جشنواره انگار هيچ انگيزهاي براي برگزاري جشنواره ندارند.
مروري بر دورههاي پيشين جشنواره فيلم فجر نشان ميدهد در همين بازه زماني اين رويداد سينمايي و اخبارش مدام ازسوي اهالي رسانه رصد ميشد و گزارشهاي مختلفي در اين باب نوشته ميشد و بازار گمانهزنيها داغ بود، سينماگران هم با تمام انتقادات تند و تيزي كه به سياستهاي اين رويداد داشتند در سايه حركت نميكردند و براي پرزنت فيلمشان هم كه شده، از جشنواره حرف ميزدند و خبرآمادهسازي فيلمشان را رسانهاي ميكردند، اصلا بحث و كشمكش بر سر كاخ جشنواره داغ بود، دبير جشنواره هم در دسترس و با رسانهها در تعامل بود و... خلاصه اينكه جشنواره فيلم فجر تنها با يك بخش ملي و با تمام انتقادات سر پا بود و كار خودش را ميكرد.
اما از سال گذشته به اين طرف به اذعان بسياري از كارشناسان و سينماگران اين رويداد سينمايي دچار يك انزواي خودخواسته شد و چراغ خاموش اموراتش رسيدگي ميشود. سال گذشته فضاي ناآرام جامعه و حواشي آن با جشنواره همخواني نداشت و سينماگران اوضاع و احوال خوبي براي حضور در اين رويداد نداشتند و از پارسال ميگذريم، اما وضعيت امسال جشنواره چرا اينگونه است؟ ناسلامتي جشنواره در دو بخش ملي و بينالمللي ادغام شده و جهاني برگزار ميشود نه حرف خاصي از آن ميشود، نه خبر قابل بحثي از بخش بينالمللي منتشر ميشود.
دبير جشنواره كه با مسووليت سنگين دو بخش ملي و بينالمللي، مشغول ساخت سريالي با نام «ترور» است، مدير روابط عمومي جشنواره كه بعد از دو ماه (تازه آنهم با مصاحبه وزير ارشاد) معرفي ميشود، بعد از معرفي ديرهنگام مدير روابط عمومي، يك گزارش كلي از روند برگزاري جشنواره داده ميشود با اين موضوع كه ۱۰۶ اثر متقاضي حضور در بخش سوداي سيمرغ فجر چهل و دوم هستند، گزارشي كه اين پرسش را در ذهن به وجود ميآورد در سالي كه سينماگران از كاهش توليدات سينمايي گلايه داشتند 106 فيلم سينمايي چطور توليد شده است؟ اصلا 51 اثر ثبتنامي از جانب فيلمسازان اول چه كساني هستند؟
بعد از اين گزارش كلي روابط عمومي، دوباره چراغهاي جشنواره خاموش ميشود.
اين وسط تك و توك هم كه گزارش يا گمانهزني در رسانهها نوشته ميشود، اغلب از جانب رسانههاي اصولگراست كه آنهم فراگير نيست و سر و صدا و موج ايجاد نميكند، كانال جشنواره را هم اگر ببينيد بيشتر به آگهي تسليت و فراخوان اختصاص دارد نه اينكه دربر گيرنده جشنواره فيلم فجر باشد. خلاصه اينكه مشخص نيست در ادامه و در دو ماه آينده مهمترين رويداد سينمايي كشور چه وضعيتي پيدا ميكند و قرار است مثل سال گذشته با چه اتفاقاتي روبهرو باشيم.
2- اگر خاطرتان باشد سالهاي قبل يكي از ملاكهاي مهم حضور فيلمهاي ايراني در بخش سوداي سيمرغ جشنواره فيلم فجر رونمايي فيلمها براي اولينبار بود به اين معني كه فيلمهاي سينمايي به جز جشنواره بينالمللي فيلمهاي كودكان و نوجوانان نبايد در هيچ يك از رويدادها و جشنوارههاي سينمايي داخلي و خارجي به نمايش درميآمدند. همين تبصره باعث ميشد كه فيلمهاي ايراني اولين نمايش را در داخل كشور داشته باشند و اول بار كيفيت و موضوع و قصه فيلم توسط مخاطب ايراني ديده شود و مخاطبان و اهالي رسانه بدانند فيلمسازان ايراني مورد علاقهشان چه فيلمي ساختهاند و آثارشان چه كيفيت و چه داستاني دارد؟ به عنوان نمونه وقتي صحبت از درخشش فيلمهاي فرهادي، مجيدي، ميركريمي در جشنوارههاي معتبر جهان ميشد ما ميدانستيم داستان فيلم از چه قرار است. اما امسال اين تبصره از جشنواره حذف شده است و همين نكته باعث شده در چند وقت اخير خبرهايي از موفقيت فيلمها را در رسانهها بشنويم بيآنكه اصلا بدانيم داستان فيلم از چه قرار است؟ يا اينكه اين فيلمها چه كيفيتي دارند.
به عنوان نمونه از خبرهايي كه درباره موفقيت فيلمها در جشنوارههاي خارجي ميشنويم؛ ميتوان به فيلم «رُكسانا» جديدترين ساخته پرويز شهبازي اشاره كرد كه نخستين نمايش جهاني خود را در بخش مسابقه سي و ششمين جشنواره معتبر فيلم توكيو تجربه كرد و بازيگر فيلم يسنا ميرطهماسب براي بازي در اين فيلم برنده جايزه بهترين بازيگر مرد جشنواره شد. يا فيلم «عزيز» كه در پنجاه و چهارمين جشنواره فيلم هند در گوآ با استقبال مردم و منتقدين همراه شد و نماينده دبير جشنواره، لوح تقدير ويژه فستيوال هند را به توكلي اهدا كرد.
اين اواخر هم اخبار فيلم «من فروغ هستم» به كارگرداني جهانگيز كوثري و با بازي باران كوثري در نقش فروغ فرخزاد منتشر شده كه قرار است اولين اكرانش را در شهر تورنتو تجربه كند.
نتيجه
در اينكه تعداد زيادي از فيلمسازان شناخته شده ظرف چند سال اخير و خاصه در شرايط حاضر گزيدهكار شدهاند يا اغلب بيكار هستند كه شكي نيست و اصلا محل اين گزارش نيست و اينكه در شرايط فعلي فيلمهاي بدون مجوز زيادي ساخته ميشوند و در جشنوارههاي خارجي نمايش داده ميشوند هم محل اين بحث نيست، اما پرسشي كه وجود دارد اينكه چرا رويكرد جشنواره و مسوولان سينما در قبال فيلمسازان به گونهاي بايد باشد كه همين تعداد محدود فيلمساز هم كه با پروانه ساخت و مجوز، كار ميكنند و فيلم ساختهاند، نخستين نمايش و رونمايي فيلمشان نه براي مخاطب داخلي كه فستيوالهاي خارجي بايد باشد؟ آيا اين موضوع نشاندهنده اين نيست كه بعضي سينماگران آشكارا عدم تمايل نمايش فيلمشان را در جشنواره اعلام ميكنند؟ اصلا چرا خود مسوولان جشنواره به اين نتيجه رسيدهاند كه تبصره اولين حضور فيلمهاي ايراني در اين رويداد را حذف كنند؟ آيا از اين پس قرار است موفقيت فيلمهاي كارگردانان ايراني را نخست در جشنوارههاي خارجي بشنويم بيآنكه اين فيلمها را ديده باشيم؟ اشتباه نشود توقع اينكه براي اولينبار مخاطب ايراني محصول فيلمساز ايراني را در ايران ببينيد از سر نگراني بابت موضوع و طرح قصه نيست، اين صحبت ناظر بر اشتياقي است كه مخاطب ايراني براي كارگردانان شناخته شدهاش دارد.