راهحل مبارزه با فساد و معكوس كردن يك معادله
تاكنون در مورد ريشههاي اين فسادها صورت گرفته با اين منتقدين صورت بگيرد. طبعا اگر خالصسازي و روش حكومت فرقهاي كه خودش يكي از سرچشمههاي رانت و فساد است تبديل به مديريتي برخاسته از يك انتخابات آزاد و دموكراتيك ميشد و نظام حزبي به معني واقعي ايجاد شده بود، بخت شايستهسالاري و مديريت افراد متعهد بيشتر بود و جامعه هم به دليل اينكه خودش آنها را انتخاب كرده و احزابي كه آنها را نامزد كردهاند بايد پاسخگو باشند. يك مقايسه ساده در همين ۴۰ سال نشان ميدهد به ميزاني كه دولتها و مسووليتها استصوابيتر بودهاند فساد هم بيشتر بوده است. وجود نظارت قوي و موثر مطبوعات و رسانههاي آزاد كه مسوولان را با تازيانه نقد بنوازند نيز سازوكارهاي ضد فساد را تضمين خواهد كرد نه اينكه مثل نيلوفر حامدي و الهه محمدي به خاطر يك عكس يا گزارش محكوم به سالها حبس شوند. اگر تا الان هم نظارتي بوده بيشتر از طريق فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي است كه خارج از كنترل حكومتي بوده و حكومت با فيلتر كردن و كاهش سرعت اينترنت و انواع روشها همواره با آن مبارزه كرده است، اما اگر واقعا دغدغه مبارزه با فساد داشتند شبكههاي اجتماعي را حمايت ميكردند.