ادامه از صفحه اول
پذيرش دانشجوي دانشگاه فرهنگيان
در عوض با تجميع مراكز كارداني تربيت معلم كه تربيت معلمين ابتدايي و راهنمايي را عهدهدار بودند، دانشگاه فرهنگيان مجوز تاسيس يافت و اين دانشگاه تامین نيروي انساني آموزش و پرورش براي ابتدايي و متوسطه را به عهده گرفت. دانشگاه فرهنگيان داراي يكصد پرديس و دانشكده بود و در بسياري از شاخصها از نرمهاي وزارت علوم عقبتر است. دانشگاه فرهنگيان قادر است در پرديسها و دانشكدههاي خود سالانه 17500 دانشجو پذيرش كند و به همين تعداد هر ساله فارغالتحصيل داشته باشد و اين در حالي است كه در بعضي از سالها تا 60 هزار بازنشسته داشتهايم. پذيرش دانشجوی دانشگاه فرهنگيان از طريق آزمون سراسري صورت ميپذيرد. شنيده ميشود كه آموزش و پرورش قصد دارد آزمون دانشگاه فرهنگيان را از آزمون سراسري جدا كند. اگر اين اتفاق بيفتد عوارض نامطلوبي را به همراه خواهد داشت. ذيلا به سه مورد اشاره ميشود:
1- در حال حاضر داوطلب به هنگام انتخاب رشته- محل، بين انتخابهاي خود دانشگاه فرهنگيان را انتخاب ميكند، مثلا ممكن است در اولويت 15 دانشگاه فرهنگيان را انتخاب كند در حالي كه اگر آزمونها جدا باشد، داوطلبان در برگه انتخاب رشته همه رشتهها را ميتوانند انتخاب كنند و انتخاب در برگه دانشگاه فرهنگيان به معني انتخاب آخر داوطلبان محسوب ميشود. در نتيجه با جداسازي آزمون، كيفيت قبولشدگان در دانشگاه فرهنگيان را پايينتر از وضع موجود خواهد كرد.
2- دانشنامه دانشگاه فرهنگيان اعتبار خود را به تدريج از دست خواهد داد.
3- برگزاري يك آزمون مجزا براي دانشگاه فرهنگيان بر استرس داوطلبان خواهد افزود.
لذا پيشنهاد ميشود :
1- دانشگاه فرهنگيان كمافيالسابق از طريق آزمون سراسري دانشجو بگيرد .
2- غير از معدل و تراز داوطلبان موظف باشند مثلا دانشگاه فرهنگيان را در اولويتهاي 1 تا 20 انتخاب كنند.
3- از ظرفيت دانشگاههاي معتبر دولتي براي كمك به دانشگاه فرهنگيان استفاده كرده و دروس تخصصي به عهده دانشگاهها و تدريس دروس حرفهاي معلمي توسط دانشگاه فرهنگيان آموزش داده شود.
چهارمين خطر شهر تهران را دريابيم
مساله آلودگي هوا در تهران و شهرهاي بزرگ دامنه گستردهاي پيدا كرده است؛ آنگونه كه امروزه شهرهاي كوچك نيز با اين معضل روبهرو هستند و به نظر ميرسد خطرات تهران از منظر آلودگي هوا و فرونشست و زلزله و سيلاب دامنهاي وسيعتر پيدا كرده است! با اين نگاه بار ديگر براي سلامت و زيست ايمن براي شهروندان گذشته از تذكرهاي متعدد كارشناسان و شهروندان و اعتراضات آنها به اين معضل بايد چهارمين تهديد شهر تهران را كه آلودگي هوا است جدي گرفت! در حالي كه برخي مسوولان با انكار عدم بروز زلزله از آمادگي شهر براي وقوع احتمالي آن شانه خالي ميكنند و مساله فرونشست زمين كه نسبت به مقياس جهاني چندين برابر است را ناديده ميانگارند و وقوع احتمالي سيل را در شهر جدي نميگيرند هرچند كه طي سالهاي اخير خطرات آن به كرات احساس شده! اما نميتوانند مساله آلودگي هوا را نبينند! شهرهاي بزرگي از جهان در گذشته درگير اين معضل بودند، اما با مديريت و با اتكا به سختگيريهاي قانوني و تسهيلات حقوقي توانستند مساله آلودگي هوا را مرتفع و اين خطر خودساخته انسان را برطرف كنند اما ظاهرا مسوولان ملي و محلي در كشور نسبت به اين مساله حالت ديگري پيدا كردهاند و در برابر عوارض و عوامل آن بيحس شدهاند! اين به معني آن است كه بر اساس آمارهاي ارايهشده در سال گذشته 26 هزار نفر از اين معضل جان خود را از دست ميدهند كه 6 هزار نفر آنها در تهران بودهاند! اين به معني آن است كه هزينههاي ناشي از بهداشت و درمان افزايش مييابد اين به معني آن است كه انسانهاي بيدفاع در برابر آلودگي هوا مبارزه حياتي ميكنند و اين به معني آن است كه حق شهروندي آنها جدي گرفته نميشود!! از اين رو به نظر ميرسد راهكارهاي كوتاهمدت هم به حاشيه رانده شده است؛ از زوج و فرد كردن خودروها تا وعدههاي تكميل ظرفيت براي حمل و نقل عمومي و.... و همه اينها به قيمت تنفس به شماره افتاده ناشي از آلودگي هوا است! لذا پيش از هر چيز با توجه به كمتوجهي مسوولان ملي نسبت به اين مهم لازم است مسوولان شهري با استفاده از ظرفيتهاي قانوني نسبت به ابزارهاي خود بازبيني كنند و با تكيه بر اختيارات نسبت به كنترل آلودگي با اتكا به خروج خودروهاي فرسوده ممنوعيت براي تردد موتوسيكلتها در شرايط اضطراري هوا توقف ساختوسازها و جلوگيري از تردد ماشينهاي سنگين و بازبيني مجدد وضعيت خودروهاي عمومي از نظر معاينه فني، اقدام كنند! تلاشهاي مديريت شهري قادر است حداقل نوعي اميد به بهبود را براي شهروندان تدارك ببيند، در اين ميان توجه شوراي شهر به اين امر به عنوان نمايندگان مردم قادر است فضاي قابل تحملي را براي آلودگي هوا كه چهارمين تهديد شهر تهران است را ايجاد كند. ظاهرا نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در اين خصوص مسالهاي ندارند!!