پاييز اهواز در حالي به روزهاي آخر رسيد كه در دو ماه گذشته چتر سياه آلودگي روي اين شهر سايه انداخته. ملغمهاي از غبارهاي ريز و درشت و گازهاي سمي كه نفس اهوازيها را تنگ كرد و هزاران نفر را راهي بيمارستانها.
«مريم» پنج ساله، در اورژانس بيمارستان كودكان اهواز، در حال بخور گرفتن است. بعد با اكراه ماسك اكسيژن را ميپذيرد. دو هفته بيشتر است كه دچار حملههاي تنگي نفس و آسم ميشود و اگر حالش بهتر نشود بايد بسترياش كنند. بيمارستان اطفال اهواز (ابوذر) اين روزها محل رفت و آمد كودكاني است كه با آلودگي هوا دست به گريبانند. 11 آبان ماه بود كه دانشگاه علوم پزشكي اهواز از افزايش معنادار مراجعان به بيمارستانهاي اهواز در پي آلودگي هوا خبر داد و گفت كه حدود يكهزار نفر با علايم و مشكلات تنفسي به اورژانس بيمارستانها مراجعه كردهاند. سه روز بعد نيز حالت آمادهباش در همه بيمارستانها به ويژه سانتر كودكان يعني بيمارستان ابوذر اهواز اعلام كرد.
مادر مريم از دو هفته پيش كه متوجه شده كودكش به آسم مبتلا شده، آشفته است: «دخترم پيشدبستاني است و از آن موقع ديگر نتوانسته به مدرسه برود. در اين دو هفته هر روز يا بيمارستانيم يا مطب دكتر. مشكل آسم از يك طرف و هزينه بالاي دارو و درمان از طرف ديگر ما را دچار مشكل كرده است. براي ويزيت مطب پزشك متخصص 250 هزار تومان و براي تست ريه 350 هزار تومان بايد بپردازيم كه اين جداي از هزينه داروهاست.»
تازيانه تنگي نفس
سرفه و تنگي نفس، حال و روز بسياري از اهوازيها در دو ماه گذشته بوده است. «ناديا»، مادر دو كودك هشت و چهار ساله هم تاييد ميكند كه «داروهاي بيماران تنفسي گران و بعضا كمياب است. برخي اسپريها در داروخانهها گير نميآيد و اگر هم پيدا بشود، بايد برويم از بيمه تاييديه بياوريم كه در شرايط اضطراري و حمله آسم امكان ندارد و مجبور هستيم دارو را سريع و به صورت آزاد با قيمت 350 هزار تومان تهيه كنيم.» سه عضو خانواده ناديا درگير عوارض آلرژي و تنگي نفس هستند. همسر و دخترش دچار تنگي نفس مزمن شدهاند: «همسرم بعد از چند سال ديگر استفاده از اسپري تنفسي برايش عادي شده با اين حال امسال چند بار ناچار شد به محل كار نرود. پارسال مجبور شديم دخترم را به خاطر حمله آسم و تنگي نفس شديد ناشي از آلودگي هوا در بيمارستان بستري كنيم و از آن زمان تحت درمان است. پسرم كه در كلاس دوم ابتدايي تحصيل ميكند هم آلرژي دارد و احتمال تشديد بيماري برايش وجود دارد به همين دليل خيلي مراقب هستيم كه در معرض هواي آلوده قرار نگيرد.» ناديا ميگويد: «متاسفانه مدارس در روزهاي آلوده تعطيل نميشود. به خاطر همين چهار، پنج روز كه آلودگي هوا شديدتر بود، خودمان نگذاشتيم پسرم به مدرسه برود. اگر چه از درس عقب ميماند. خيلي از خانوادهها همين كار را ميكنند، چون چارهاي ندارند.» او از ادامه اين شرايط اظهار نارضايتي ميكند: «از دو ماه پيش خودمان را در خانه حبس كرديم و فقط براي كارهاي ضروري بچهها را بيرون ميبريم. بعد از تابستان طولاني انتظار داشتيم حالا كمي نفس بكشيم و از هواي آزاد استفاده كنيم ولي احتمال بيماري بچهها اين اجازه را نميدهد. پزشك متخصص گفته تنها راهش اين است كه از اهواز مهاجرت كنيم وگرنه تا چند سال ديگر بچهها به آسم مزمن مبتلا ميشوند.» شهروندان اهوازي معترضند. دانشگاه علوم پزشكي اهواز ميگويد كه به وظايفش بر اساس قانون هواي پاك عمل كرده و شرايط را به كارگروه اضطرار آلودگي هواي خوزستان اعلام كرده است. كارگروهي كه در دو ماه گذشته با انتقادات بسياري از سوي شهروندان خوزستاني مواجه بوده و متهم است كه از قانون هواي پاك تخطي كرده است. به ويژه درباره تعطيل نكردن مدارس كه با وجود بيش از دو ماه استمرار هواي ناسالم در برخي شهرهاي خوزستان به ويژه اهواز، تنها شش روز فعاليت مدارس را غيرحضوري اعلام كرده است. اين مساله واكنش «سيدكريم حسيني»، نماينده اهواز، كارون، باوي و حميديه در مجلس را نيز به دنبال داشت كه خواستار شناسايي و مهار منابع تشديدكننده آلودگي هوا شده و به ايسنا گفته: «انتظار ميرود در تعطيلي شهرها نگاه تبعيضآميز حاكم نباشد.»
زنگ خطر آسم
روابط عمومي دانشگاه علوم پزشكي اهواز به نقل از معاون درمان اين دانشگاه اعلام كرده كه «پارسال در پيك بيماريهاي تنفسي پاييزي در خوزستان، در مدت يك ماه 25 هزار كودك زير ۱۲ سال با علايم حاد تنفسي به بيمارستانهاي تابعه اين دانشگاه مراجعه كردند.» با وجود پيگيري خبرنگار «اعتماد» معاونت درمان دانشگاه علوم پزشكي اهواز حاضر نشد آمار تجميعي از مراجعان بيماري تنفسي امسال ارايه دهد. اما اخبار پراكنده در خبرگزاريها حاكي است طي 40 روز يعني از 11 آبان تا 21 آذر، 9هزارو 600 نفر به دليل مشكلات قلبي و تنفسي ناشي از آلودگي هوا به بيمارستانها مراجعه كردهاند. ميانگين مراجعان روزانه ۵۵۰ تا ۶۰۰ نفر كه بيشترين آمار مربوط به ۲۰ آذرماه با ۶۰۰ مورد مراجعه بوده است. دكتر «مريم حدادزادهشوشتري»، فوق تخصص بيماريهاي ريه و رييس مركز تحقيقات آلودگي هوا و بيماريهاي تنفسي در دانشگاه علوم پزشكي جنديشاپور اهواز در گفتوگو با «اعتماد» به افزايش مراجعات بيماران تنگي نفس در شرايط آلودگي هوا اشاره ميكند: «حدود 80 درصد از بيماراني كه در اين فصل ويزيت ميكنيم، داراي علايم آسم هستند. برخي مراجعان به تازگي دچار اين علايم شدهاند و سالهاي قبل مشكلي نداشتند. بعضي هم سالها قبل يا يكي، دو سال اخير دچار شدند و اكنون بيماري آنها تشديد شده است. تعدادي از بيماران نيز به بيماري مزمن انسداد راههاي هوايي دچار هستند كه عمدتا مربوط به افراد سيگاري است ولي ممكن است ديگر افراد نيز مبتلا شوند. البته بيماريهاي تنفسي ديگري هم هستند كه با آلودگي هوا تشديد ميشوند.»
او ميگويد: «بر اساس مطالعه انجام شده توسط مركز تحقيقات آلودگي هوا و بيماريهاي تنفسي دانشگاه علوم پزشكي جنديشاپور اهواز مطالعه شيوع علايم آسم كودكان 7-6 ساله، 4.5 درصد؛ شيوع علايم آسم در كودكان 14-13 ساله، 5.9 درصد و شيوع آسم در بالغين 8.5 درصد است. شيوع حساسيت فصلي در بالغين نيز 27 درصد برآورد شده است. همچنين طبق مطالعه انجام شده توسط معاونت بهداشتي وزارت بهداشت شيوع آسم در بزرگسالان در خوزستان دوبرابر متوسط كشوري است.»
پاييز تنگي نفس
«حدادزادهشوشتري» از تصويب مطالعهاي با عنوان «بررسي اثرات آلودگي هوا و ريزگردها بر شيوع و بروز بيماريهاي تنفسي در اهواز» خبر ميدهد: «با توجه به اينكه مطالعات قبلي جامع و كامل نبوده، وزارت بهداشت ماموريت انجام اين تحقيقات را به دانشگاه علوم پزشكي اهواز داده است. در اين مطالعه كه قرار است ظرف سه سال انجام شود، اهواز به عنوان نمونهاي از منطقه در نظر گرفته شده و انواع آلايندهها اعم از شيميايي، بيولوژيك و ريزگردها بررسي خواهد شد و ارتباط آنها با بيماريها مورد مطالعه قرار ميگيرد. كارهاي مقدماتي مديريتي و اجرايي اين مطالعه در حال انجام است.» او بيماريهاي تنفسي را شامل دو دسته ناشي از آلايندههاي بيولوژيك يا آلايندههاي شيميايي ميداند: «براي جلوگيري از ابتلا و تشديد اين بيماريها مسلما بايد منشا آلودگي هوا (صنعتي و بيولوژيكي) شناسايي و كاهش يابد. اينطور كه كارشناسان محيط زيست گفتهاند بيشتر اين آلايندهها منشا صنعتي دارند. بنابراين انتظار است كه شركت نفت، فولاد و ساير صنايع استانداردهايشان را بالا ببرند و مسائل ترافيكي هم حل بشود. ميگويند براي جمعآوري فلرها بودجه نياز است، در حالي كه اگر اين بودجه اختصاص نيابد، مردم هزينه آن را متحمل ميشوند. بيماران تنفسي روزهاي متعدد نميتوانند سركار حاضر شوند، بعضي هم دچار از كارافتادگي ميشوند كه اينها بار اقتصادي و اجتماعي به افراد و جامعه و دولت تحميل ميكند.» اين فوق تخصص بيماريهاي ريه هزينه درماني بيماران تنفسي را نيز قابل توجه ميداند: «من در سالهاي گذشته به عنوان شهروند مطالبهاي داشتم كه در استاني كه بيماري تنفسي شايع است بايد براي دارو و درمان اقدام مضاعفي صورت گيرد. در حال حاضر عمده داروهاي بيماران تنفسي مشمول بيمه است، اما باتوجه به اينكه اين بيماريها عمدتا مزمن هستند و نياز به مصرف طولاني مدت دارند، هزينه قابل توجهي براي بيماران دارند.» حدادزادهشوشتري درباره آلايندههاي بيولوژيك يا همان گردههاي گياهي نيز توضيح ميدهد: «دانشگاه علوم پزشكي اهواز در زمان وقوع پديده تنگي نفس شهروندان همزمان با اولين بارانهاي پاييزي مطالعاتي انجام داده كه به صورت مقالات بينالمللي منتشر شد. افرادي كه در شرايط جوي پاييز و باراني دچار علايم تنفسي و آسم ميشوند، دچار بيماري با اسم خاص (آسم مرتبط با توفان و رعد و برق) هستند كه در فصل افزايش گردههاي گياهان (اسپورهاي قارچها) روي ميدهد. بر اساس اين پژوهش، برخي افرادي كه ذراتي با منشا گرده را استنشاق ميكنند سابقه آلرژيهاي فصلي داشتند و تعداد قابل توجهي هم اصلا سابقه آسم نداشتند و در شرايط بارندگي با مشكلات تنگي نفس به بيمارستان مراجعه ميكنند. در مطالعه ما افراد ميانسال بيشتر دچار اين عارضه شدند و شيوع آن در مردان كمي بيشتر از زنان بوده است.»
او ادامه ميدهد: «شايد بگويند آلودگي بيولوژيك ارتباطي با آلودگي هوا ندارد. اما به نظر ميرسد اينطور نباشد، چون مطالعاتي كه در كشورهاي ديگر انجام شده، نشان ميدهد آلودگي شيميايي ناشي از ترافيك و صنايع باعث ميشود كه ريه افراد حساس شود و به آلودگيهاي بيولوژيك واكنش بيشتري نشان دهد. علاوه بر اين گرده گياهي اگر ساير آلودگيهاي شيميايي وجود داشته باشد اثر حساسيتزاييشان بيشتر ميشود. يعني گرده گياهي در شهري كه آلودگي صنعتي نداشته باشد، حساسيتزايي كمتري نسبت به يك شهر صنعتي دارد.»
قربانيان هواي آلوده
قصه خوزستان، قصه جانهايي است كه قرباني هواي مسموم شدهاند. از اوايل پاييز، اهواز، آبادان، خرمشهر، شادگان، شوشتر، كارون، باوي، سوسنگرد، ماهشهر و هنديجان بيشترين آلودگي هوا را تجربه كردند. شرايط اهواز اما پيچيدهتر است. اين كلانشهر 1.5 ميليون نفري كه حدود يكسوم صنايع استان در آن متمركز شده، تاكنون دو بار در سالهاي 2011 و 2013 از سوي سازمان جهاني بهداشت به عنوان آلودهترين شهر جهان معرفي شده است. اين سازمان، آلودگي هوا را يكي از عوامل اصلي مرگ و مير اعلام كرده و موسسه بينالمللي تحقيقات سرطان (IARC) از سال ۲۰۱۳ بهطور رسمي آلودگي هوا و ذرات معلق در آن را در گروه نخست مواد سرطانزا قرار داده است.
به گفته بختيارينيا، معاون دانشگاه علوم پزشكي جنديشاپور اهواز، «در رتبهبندي احتمال مرگ زودرس، خوزستان بين ديگر استانها در رتبه يكي مانده به آخر است. متوسط كشوري مرگ زودرس ۱۶ درصد است، اما حدود ۲۱ درصد از افراد ۳۰ سالهاي كه در استان خوزستان ساكن هستند، تولد ۷۰ سالگي خود را نميبينند.»
به گفته متخصصان، آلودگي هوا علاوه بر سيستم تنفسي، ساير ارگانها مانند سيستم عروقي، مغزي، قلب، چشم و دستگاه گوارش را نيز تحت تاثير قرار ميدهد.
«فرخنده شفيعي»، كارشناس بهداشت هواي مركز بهداشت خوزستان در گفتوگو با ايسنا، مرگهاي منتسب به آلودگي هوا در سال 1399 در اين استان را دو هزار و 482 مورد اعلام كرده است: «در سال ۹۹، مرگ هشت كودك زير پنج سال به علت عفونت حاد تنفسي، ۷۸ مرگ به علت انسداد مزمن ريوي، ۶۵ مرگ به دليل سرطان ريه، ۲ هزار و ۶۳ مرگ به علت بيماري قلبي و ۲۶۸ مرگ به علت سكته مغزي داشتيم كه همه اين موارد منتسب به آلودگي هوا هستند.»
هواي پاك؛ صفر
اعتراضات مردمي كه بالا ميگيرد، مسوولان، وعده برخورد و مجازات متخلفان را ميدهند، اما از سرنوشت پروندههاي مرتبط با آلودگي هوا اطلاعي در دست نيست. نمونه آن شركتهاي توسعه نيشكراست كه با وجود مصوبه ممنوعيت سوزاندن مزارع نيشكر در كارگروه آلودگي هوا هزاران هكتار از مزارعش را آتش زد و دود و خاكسترش را به شهرها و روستاها پاشيد. كاري كه در سالهاي گذشته منجر به تشكيل پرونده قضايي شده بود كه نتيجه عملي دربرنداشت. اخيرا نيز صادق جعفريچگني، دادستان عمومي و انقلاب مركز استان خوزستان از تشكيل پرونده براي برخي صنايع آلاينده خبر داده و گفته است: «وضعيت ناسالم اعلام شده هواي برخي شهرهاي استان بر سلامت مردم اثرگذار است كه دستگاه قضايي پيگيريهاي لازم را در دستوركار قرار داده است.» بر اساس گزارش اداره كل حفاظت محيط زيست خوزستان، در سال 1401 و 1402 در اهواز هيچ روزي هوا در شرايط پاك نبوده است. بنا بر اين گزارش، از ابتداي امسال تا 12 آذر ماه، هواي اهواز 112 روز در شرايط ناسالم براي گروههاي حساس، 39 روز در شرايط ناسالم، 2 روز در شرايط بسيار ناسالم و 105 روز در شرايط قابل قبول بوده. در سال 1401 نيز هواي اهواز 149 روز در شرايط ناسالم براي گروههاي حساس، 102 روز ناسالم، 12 روز در شرايط بسيار ناسالم، 17 روز در شرايط خطرناك و 78 روز نيز شرايط قابل قبول داشته است. «فرهاد قلينژاد»، معاون محيط زيست انساني اداره كل حفاظت محيط زيست خوزستان به «اعتماد» ميگويد: «از بيش از ۱۰ شركت آلاينده هوا در استان شكايت شده كه شامل كشت و صنعت نيشكر دهخدا، كشت و صنعت نيشكر فارابي، كشت و صنعت نيشكر دعبل، كارخانه چوب در اهواز، پالايشگاه آبادان، چند كارخانه آسفالت در استان، يك كارخانه خميرمايه و چند پتروشيمي در ماهشهر بوده و تعدادي از پروندهها در دادسرا در حال پيگيري است.»
به گفته او، «پاييز امسال با اولويت اصلي شناسايي منابع آلاينده هوا، سه كشت و صنعت نيشكر و ۵۴ كانون آلوده پسماند در استان شناسايي شدند كه در همين راستا دستور قضايي به شهرداران اهواز، باوي، كارون و حميديه براي پاكسازي كانونهاي آلوده به پسماند اطراف شهر صادر شد و بايد ظرف مدت ۱۵ روز محقق شود. همچنين در حدود ۳۵ اخطاريه مهلتدار رفع آلودگي صادر شد كه چنانچه در مهلت مقرر آلودگي رفع نشود، عليه آنها شكايت خواهد شد. برخي از شكايت سالهاي گذشته نتيجه حاصل شده كه ميتوان به صدور دادنامه محكوميت يكي از صنايع پالايشگاهي در جنوب استان اشاره كرد. ساير پروندههاي قضايي و اخطاريههاي صادره نيز با جديت در حال پيگيري است.»
همه مقصران آلودگي هوا
بر اساس ماده 3 قانون هواي پاك در مواقع اضطراري يعني زماني كه با استمرار پايداري جوي (بر اساس اعلام سازمان هواشناسي) يا افزايش ميزان غلظت آلايندهها (بر اساس اعلام دانشگاه علوم پزشكي) شرايط به گونهاي است كه در كوتاهمدت سلامت انسان و محيط زيست را دچار مخاطره جدي كند. كميته شرايط اضطرار آلودگي هواي استاني به رياست استاندار و دبيري اداره كل حفاظت محيط زيست، ملزم هستند كه ممنوعيتها يا محدوديتهاي موقت زماني، مكاني و نوعي را براي پيشگيري از اثرات زيانبار و مقابله با منابع آلودهكننده هوا برقرار كنند. اين در حالي است كه با وجود هشدارهاي مكرر هواشناسي و آمادهباش دانشگاه علوم پزشكي، مدارس و مهدكودكها، دانشگاهها و ادارات روال عادي داشته است. قلينژاد ميگويد: «تاكنون در پاييز 10 جلسه كميته اضطرار برگزار شده و مصوبات مهمي در خصوص ممنوعيت آتشسوزي مزارع نيشكر و شلتوك در شرايط اضطرار يا غيرحضوري شدن مدارس در برخي روزها و همچنين الزام به كاهش گازسوزي فلرهاي نفتي و آمادگي مراكز درماني تصويب شده است.» او مهمترين عوامل آلودگي هواي خوزستان را متعدد و شامل منابع متحرك (خودروها)، آلودگي ناشي از فلرها (مشعلها) و فعاليتهاي نفتي، آلودگي ناشي از آتشسوزي مزارع نيشكر، آلودگي ناشي از آتشسوزي بقاياي كشت شلتوك و گندم، آلودگي ناشي از فعاليت برخي صنايع، آلودگي ناشي از آتشسوزي نيزارهاي هورالعظيم و آلودگي ناشي از منابع متفرقه همانند آتشسوزي پسماندها عنوان ميكند: «تاكنون مطالعه سهمبندي دقيقي درباره عوامل آلودگي هوا انجام نشده است. البته تعيين سهمبندي به دليل تغييرات محيط و شرايط آب و هوايي در فصول مختلف مشكل است و نياز به دقت فراوان دارد. در مطالعات طرح جامع آلودگي هواي اهواز به نقش هر يك از منابع و توليد گازهاي آلاينده اشاره شده است. وفق بررسي دادهها ميتوان گفت كه منابع متحرك يعني خودروها و همچنين فلرهاي نفتي، آتشسوزي مزارع نيشكر و مزارع شلتوك سهم بيشتري را در آلودگي هواي اهواز دارند و در ساير شهرهاي استان، دود ناشي از آتشسوزي مزارع نيشكر و شلتوك و كاهوكلش گندم علت اصلي آلودگي هوا بوده است. در برخي موارد آلودگي ناشي از آتشسوزي پسماندها و آلودگي ناشي از صنايع در استان موجب آلودگي هوا ميشود.» به گفته قلينژاد، «طبق قانون هواي پاك، وزارت نفت مكلف است سوخت استاندارد كشور اعم از بنزين و ... را براي همه مصارف به ويژه خودروها تامين كند كه ميزان توزيع بنزين يورو ۴ در خوزستان بنا بر پايشها كافي نيست. همچنين امسال فعلا مازوتسوزي نداشتيم و تلاش ميشود تا نيروگاههاي استان از مازوت استفاده نكنند.»
اهواز در محاصره آلایندهها
«طرح جامع كاهش آلودگي هواي اهواز» در سال 1383 تدوين شد و در سال 1394 «بازنگري و ارتقاي طرح جامع كاهش آلودگي اهواز» براي افق 20 ساله به انجام رسيد. ميزان تحقق طرح جامع كاهش آلودگي هواي كلانشهرها حدود 40 درصد برآورد شده كه گفته ميشود در اهواز كمتر است. به همين دليل بازنگري طرح با هدف تعيين گرهگاههاي اصلي و يافتن دلايل توفيق و عدم توفيق برخي برنامهها و پروژههاي پيشنهادي براي دستيابي به استانداردهاي ملي و بينالمللي كيفيت هوا در محدوده مطالعات (شهرستان قديم اهواز شامل اهواز، كارون، باوي و حميديه) انجام شد. در اين محدوده، 11 صنعت كاني غيرفلزي، هفت صنعت فلزي، يك صنعت شيميايي، دو نيروگاه برق، 6 صنعت غذايي و تاسيسات نفتي استقرار يافتهاند. بررسي ميزان انتشار ناشي از آلايندههاي صنعتي در اين پژوهش نشان ميدهد كه شهرستان اهواز با ميزان انتشار كل بيش از 300 هزار تن در سال يعني در حدود 75 درصد بيشترين سهم را در انتشار آلايندههاي صنعتي به خود اختصاص داده است.
بررسي كل انتشار آلايندهها ناشي از سهم منابع مختلف نشان ميدهد كه بخش صنعت با ميزان انتشار بيش از 152 هزار تن در سال يعني 76 درصد در رتبه اول است كه بيش از دوسوم آن مربوط به صنايع نفتي است. بخش حمل و نقل با بيش از 41 هزار تن در سال يعني 20 درصد در رتبه دوم و بخش خانگي و تجاري با انتشار هفت هزار تن در سال يعني حدود 3 درصد در رتبه سوم قرار دارند. بخش كشاورزي سهمي بسيار ناچيز در انتشار آلايندههاي هوا دارد كه در رتبه بعدي قرار ميگيرد، البته انتشارات ناشي از توسعه نيشكرها در بخش صنعت محاسبه شده است.
همچنين بررسي تفكيكي آلايندهها در اين شهرستان نيز حاكي است آلاينده مونوكسيد كربن (CO) با 97 درصد بالاترين ميزان را داراست كه عمده آن مربوط به واحدهاي نفتي است. آلاينده دياكسيد گوگرد (SO2) نيز با 92 درصد بالاترين سهم يك آلاينده را به خود اختصاص داده كه بيشتر ناشي از فعاليت صنايع نفت و مازوتسوزي در نيروگاه رامين در زمان استفاده از سوخت فسيلي است.
بر مبناي اين پژوهش، بيشترين سهم انتشار ذرات غبار، متعلق به صنايع فلزي (فولاد) و سهم انتشار ناكس (NOX) متعلق به نيروگاه برق زرگان است. سوزاندن مزارع نيشكر گاز مونوكسيددي نيتروژن (N2O) به ميزان 2 تن در سال، CO به ميزان 3058 تن در سال و CH4 (متان) به ميزان 90 تن در سال توليد ميكند. شركت توسعه نيشكر هفت واحد با 100 هزار هكتار مساحت دارد كه در شمال و جنوب اهواز قرار دارند. آن طور كه اداره كل حفاظت محيط زيست خوزستان گزارش داده است: ۱۵ مشعل نفتي (فلر) در نزديكي محدوده شهر اهواز، ۲۹ مشعل در حريم شهر اهواز و ۸۲ مشعل در محدوده شهرستان اهواز وجود دارد كه مربوط به شركت مناطق نفتخيز جنوب (بزرگترين شركت نفتي) است. در منطقه كريت كمپ در شرق اهواز، حدود ۱۵ ميليون فوت مكعب در روز گاز ترش كه يك گاز سمي است، سوزانده ميشود كه با توليد روزانه ۹ ميليون تن گاز دياكسيد كربن و سه ميليون تن گاز سولفيد هيدروژن هر روز فضاي شهر اهواز را تحت تاثير قرار ميدهند. يكي از چالشهاي بررسي و اندازهگيري فلرسوزي، عدم شفافيت حجم سوزاندن گازهاي همراه نفت (فلرينگ) عنوان شده كه بر اساس ميزان توليد متغير است. بر اساس گزارش ارديبهشت امسال در ايرنا، عليرضا دانشي، مديرعامل شركت ملي مناطق نفتخيز جنوب گفته است: «با اجراي قراردادهاي موجود در جمعآوري گازهاي همراه، ۸۳۰ ميليون فوت مكعب گاز در مدت ۲.۵ سال آينده به نتيجه ميرسد كه ۸۰ درصد از گازهاي همراه نفت در اين شركت است.» سلاجقه، رييس سازمان حفاظت محيط زيست اما آذرماه در بازديد از شركت بهرهبرداري نفت و گاز كارون در اهواز با انتقاد از فلرسوزيها براي اين شركت مهلت يكسالهاي تعيين كرد تا ديگر فلرسوزي نداشته باشد.
آلايندهها شانه خالي كردند
قلينژاد، معاون حفاظت محيط زيست خوزستان با بيان اينكه طرح جامع كاهش آلودگي هواي اهواز موفقيتآميز نبوده، ميگويد: «يكي از دلايل محقق نشدن راهكارها، علاوه بر عدم اقدام دستگاههاي اجرايي مسوول، قابليتهاي طرح جامع است كه در ماههاي اخير بررسي طرح جامع با توجه به مطالعات سياهه انتشار آلودگي هواي اهواز آغاز شده است. مهمترين اقدام در حال حاضر اين است كه اجراي طرح جامع با انطباق آن با وضعيت موجود شروع شده و همزمان اگر نياز به مطالعات تكميلي باشد بهروزرساني خواهد شد. همچنين مطالعات طرح جامع كاهش آلودگي هواي شهرستان ماهشهر توسط سازمان منطقه ويژه اقتصادي پتروشيمي ماهشهر به زودي آغاز خواهد شد. با توجه به منابع متعدد آلودگي هواي استان، تدوين طرح جامع كاهش آلودگي هواي شهرهاي بزرگ و پرجمعيت استان همانند آبادان و دزفول نيز بايد پيگيري شود.»
در بازنگري طرح جامع كاهش آلودگي هواي اهواز 90 طرح (پروژه) با اعتبار حدود يكهزار و 275 ميليارد تومان پيشنهاد شده كه صرفنظر از پروژه متروي اهواز است.
قلينژاد مهمترين اقدام براي كاهش آلودگي هواي خوزستان را اجراي قانون هواي پاك و انجام تكاليف قانوني دستگاههاي اجرايي و شركتها و صنايع و جلب مشاركت شهروندان ميداند: «علاوه بر آن اجراي راهكارهاي طرح جامع كاهش آلودگي هواي اهواز ميتواند راهگشا باشد. تجهيز صنايع به سيستمهاي كنترلي كاهشدهنده آلودگي هوا و خروج صنايع آلاينده هوا از محدوده شهرها بايد انجام شود. ارايه طرح ترافيك شهرهاي بزرگ استان با رويكرد هواي پاك به ويژه افزايش و توسعه حمل و نقل عمومي، اتمام پروژههاي بازيابي گازهاي همراه نفت و پايان فلرينگ، افزايش سطح برداشت سبز مزارع نيشكر با اولويت مزارع اطراف شهرها، جلوگيري از هرگونه پسماندسوزي، توزيع بيشتر و گسترده سوخت با استاندارد بالاتر و افزايش سهم سرانه فضاي سبز در استان و ايجاد كمربند سبز بايد در برنامه قرار گيرد.»
يك طرح شكستخورده
يك كارشناس آلودگي هوا كه نخواست نامش در اين گزارش ذكر شود، همچنين در گفتوگو با «اعتماد» طرح جامع كاهش آلودگي هواي اهواز را يك طرح شكستخورده توصيف ميكند: «برنامههاي اين طرح محقق نشد. با وجودي كه دستورالعملهاي آن جزو وظايف ذاتي ارگانها بوده، با اين حال حدود 10 درصد محقق شده و علاوه بر آن مشكلات ديگري هم اضافه شد، چون صنايع به دليل مشكلات اقتصادي و تحريمها و اولويت نبودن برنامهها نتوانستند به وظايفشان عمل كنند. بهطور مثال حملونقل عمومي جزو وظايف و برنامههاي شهرداري اهواز بوده كه در طرح نيز قيد شده، اما افزايش اتوبوس، راهاندازي مترو و اتوبوس برقي در اين سالها انجام نشد. صنايعي مثل شركت كربن كه بايد از محدوده شهري خارج ميشدند نيز نتوانستند به تعهدشان عمل كنند.» او ميگويد: «تفاوتي كه اهواز با ساير كلانشهرها دارد، اين است كه دورتادورش خشك و خالي از پوشش گياهي است. اين مساله باعث شده گرد و غبار با اندازه 10 ميكرون (PM10) به صورت آلودگي پسزمينه هميشه وجود داشته باشد و غبار كمتر از 2.5 ميكرون (PM2.5) كه ناشي از آلودگي صنعتي و خودرويي است و بسيار خطرناك است به آن اضافه شود. بنابراين نبايد از گردوغبار دايمي غافل شد و بحث كمربند سبز كه از دهه 70 مطرح بوده و مهار كانونهاي داخلي گردوغبار بايد در دستوركار باشد.»
به گفته اين كارشناس، «توسعه اهواز نامتوازن بوده و شهر به سمت صنايع گسترش يافته. از سوي ديگر اين صنايع با تكنولوژي قديمي و فرسوده و از رده خارج هستند. اگر كنترل و نظارت قوي باشد بسياري از صنايع جرات آلوده كردن محيط را نخواهند داشت. در كشورهاي توسعه يافته ميبينيم كه كارخانهها در محدوده شهر فعاليت ميكنند ولي به خاطر استفاده از تكنولوژيهاي پيشرفته هيچ آلودگي توليد نميكنند.»
بياعتباري براي ريزگردها
در زمان تدوين طرح جامع كاهش آلودگي هواي اهواز، خوزستان با چالش ريزگردها مواجه نبود به همين دليل جاي آن در طرح خالي ماند، اما در بازنگري طرح مورد توجه قرار گرفت. پديده تنگي نفس همزمان با بارانهاي پاييزي و آلودگي هوا ناشي از آتشسوزي هورالعظيم مواردي بود كه بعد از بازنگري طرح روي دادند و در هيچ كدام از پژوهشها جايي نداشتند. تالاب مرزي هورالعظيم كه در سالهاي اخير به دليل تامين نشدن حقابه از سوي ايران و عراق، با خودسوزيهاي تابستانه مواجه است كه دود غليظ ناشي از آن كيلومترها فراتر ميرود و گاهي تا هشت شهرستان را در برميگيرد.
خوزستان از اوايل دهه 80 با پديده ريزگرد درگير شد كه در سالهاي اخير به يكي از عوامل اصلي آلودگي هوا تبديل شد. كانونهاي گرد و غبار در اين استان 350 هزار هكتار در قالب هفت كانون شناسايي شده كه با اوج گرفتن اين پديده در اواخر سال 1395 طرح مقابله با ريزگردها در دولت مصوب شد.
«فرزاد امين»، رييس اداره بيابانزدايي اداره كل منابع طبيعي خوزستان درباره پيشرفت اين طرح به «اعتماد» ميگويد: «در طرح مقابله با گرد و غبار، پروژههاي متعدد براي مهار كانونهاي بحراني پيشبيني شد. بر همين اساس 161 هزار هكتار مديريت چرا و قرق براي كنترل دام، 24 هزار و 800 هكتار نهالكاري، 29 هزار هكتار مديريت رواناب، 500 هكتار بوتهكاري و آبگيري و مرطوبسازي يكي از تالابهاي محلي (هور منصوره) انجام شد.»
او مهمترين مشكل اين طرح را كمبود اعتبار ميداند: «اين طرح از سال 1396 به صورت پنج ساله بوده كه به دليل محدوديت اعتبارات هنوز به اتمام نرسيده است. تاكنون حدود 36 درصد از برنامههاي طرح اجرا شده و بالغ بر 400 ميليارد تومان اعتبار براي آن هزينه شده است. امسال در سفر رييسجمهور به خوزستان مصوب شد كه 100 ميليارد تومان براي سالهاي 1402 و 1403 اختصاص يابد كه منتظر تخصيص هستيم و در صورت تخصيص برنامه نهالكاري، قرق، مديريت رواناب و بوتهكاري در دستوركار است.»
فوريترين مطالبه
يكصد نفر از اساتيد دانشگاه شهيد چمران اهواز در روزهاي اخير در نامهاي به استاندار خوزستان خواستار حل مشكل آلودگي هوا «به عنوان فوريترين مطالبات مردم اهواز» شدند. نامهاي كه همچون ساير مطالبات اين شهر، بيپاسخ مانده است. آيا هواي اهواز پاك ميشود؟