• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5658 -
  • ۱۴۰۲ پنج شنبه ۳۰ آذر

زن كوله‌گرد

اسدالله امرايي

و كسي نمي‌داند در كدام زمين مي‌ميرد اثر مهزاد الياسي‌بختياري كه در نشر اطراف منتشر شده. راوي در روايت‌هاي جستارگون خود، سفر و كوله‌گردي در ايران و نپال و افغانستان و تركيه و روسيه و فرانسه و ايتاليا را دستمايه‌اي كرده براي گزارش اوضاع و احوال جوامع انساني و مهم‌تر از آن، تامل در احوال خود؛ كاري شبيه آنچه در نقد ادبي به «خودمردم‌نگاري» معروف است. مهزاد الياسي‌بختياري، بيش از سفرنگاري، «سفرانديشي» كرده و در جستارهايش درباره سفر، بيرون و درون را چنان با هم آميخته كه تصوير و تفسيري نو شكل بگيرد. اين كتاب فراتر از يادداشت‌هاي سفرهاي گوناگون يا سفرنامه‌هايي از يك مسافر معاصر، روايت سفر است؛ جستارهايي درباره‌ سفري كه سال‌ها پيش شروع شده و هنوز ادامه دارد. توقف در ميانه‌ شتاب بي‌امان زندگي‌ - درنگي نه الزاما در پستو و خلوت كه در حركت و در ميانه‌ هياهوي جمعيت‌- به تمريني هدفمند نياز دارد كه راوي سفرهاي اين كتاب با جديتي تحسين‌انگيز آن را به سبكي از زندگي‌ تبديل كرده است. روايت سفر، خواه سفر را حركتي در فضاي فيزيكي در نظر بگيريم و خواه تقلايي در فضاي ذهني، همانقدر كه از مختصات تاريخي و جغرافيايي تاثير مي‌پذيرد، بر اساس ويژگي‌هاي «من»ي كه مصرانه در جست‌وجو و ساخت خود است، عمق و بسط مي‌يابد. ژرف‌انديشي در مفهوم سفر، به‌طور عام و خصوصا هنگام سفرهايي كه در قاب توريسم و بازديد از ويترين كشورهاي مختلف نمي‌گنجند، معمولا با سير و سفري دروني عجين مي‌شود كه اگر به يافتن گمشده انسان ختم نشود، دست‌كم او را از اضطراب جا ماندن از قافله‌هاي تندپا و بلندگو به دست گردشگران بي‌شمار اطرافش مي‌رهاند. راوي و كسي نمي‌داند در كدام زمين مي‌ميرد، گامي بلند در مسير درنگ مسافر برداشته و كوشيده خود را در ميدان تعامل با مفهوم «سفر» قرار دهد. او در تعريف و ساخت هويتش، هم خود را شجاعانه به دست ماجراهاي سفر مي‌سپارد تا به عمق استخوانش رسوخ كنند. با در نظر گرفتن جميع اين جهات هم سفرنامه است و هم سفرنامه نيست. سفرنامه است، چون به هر حال، سفر و وقايع سفر را روايت مي‌كند و سفرنامه نيست، چون راوي كه انسان‌شناسي خوانده خلافِ سنتِ سفرنامه‌هاي متعارف، به جاي هيجان‌زدگي و عجله براي رسيدن، هر جا مجالي بيابد، از هياهوي جهان و شتابِ سفر كناره مي‌گيرد تا تاني و تامل پيشه كند و به درك عميق‌تري از «سير و سفر»، چه در بيرون و چه در درون برسد. زني جوان كه به دلايلي از همه‌ چيز و همه‌ كس خسته شده، تصميم مي‌گيرد قيد همه‌ چيز را بزند و با كوله‌پشتي‌اش سفر كند. مسير سفر از البرز و هرمزگان و فارس و چهارمحال‌وبختياري گرفته تا يونان و روسيه و افغانستان و گرجستان و تركيه و فرانسه و ايتاليا و نپال در هر پيچ‌وخمش قصه‌اي تازه سر راه او مي‌گذارد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون