مفاهيمي مثل وام و افزايش حقوق با تورمهاي مزمن بيمعني ميشود
وحيد شهري شقاقي، اقتصاددان، درباره كاهش شديد ارزش پول گفت: مساله اصلي در كشور ما بحث ارزش پول ملي نيست بلكه بحث تورم است. ارزش پول ملي يك متغير معلول است و علت آن در تورم است. تورم هم معلول است و ريشههاي آن به ناترازيها برميگردد؛ لذا سلسله عواملي به يكديگر مرتبط هستند تا خود را در تضعيف پول ملي نشان دهند. در اقتصادي كه ۶ سال پشت سر هم تورمهاي بالا رخ ميدهد و ميانگين آن بالاي ۴۰درصد است و ما از زمان اعلام آمارهاي تورم در ايران كه به سال ۱۳۱۶ برميگردد؛ هيچ دورهاي بيش از ۳ سال تورم بالا نداشتهايم. دوره اخير در زمينه تورم بيسابقه است. البته دولت هم اصلاحاتي را آغاز كرده، اما به فرض اثربخشي اين سياستها، همچنان اين تورم ۴۰درصد چند سال ديگر هم مهمان ايرانيها خواهد بود. يعني مردم ايران ۱۰ سال پشت سر هم با تورمهاي بالا زندگي كرده و ادامه خواهند داد. درحالي كه رشد حقوق و دستمزد طي ۶ سال گذشته به طور متوسط زير ۲۰درصد بوده است. به غير از يك سال كه براي كارگران رشد بالا درنظر گرفته شد، در باقي سالها براي كارمندان و كارگران رشد حقوق و دستمزد زير ۲۰درصد بود.
وي در ادامه درباره عقب ماندن دستمزد از تورم اشاره كرد و به انتخاب گفت: وقتي تورم اعداد بالايي را ثبت ميكند، داراييها مثل خانه، خودرو، لوازم خانگي يا برخي اقلام بادوام كه نرخ پايه بالايي دارند، فاصله شديدي با دستمزد ميگيرند. مثلا يك خانه ۵۰ متري در تهران حدود ۴ ميليارد تومان است، سال بعد كه ۴۰درصد به قيمت آن اضافه شود آن خانه ۵.۶ ميليارد ميشود درحالي كه حقوق يك كارمند حدود ۱۵ ميليون تومان است و حتي ۵۰درصد هم به آن اضافه شود حدود ۲۲ ميليون ميشود و در يك سال ۸۴ ميليون تومان بيشتر كسب كرده، اما خانه ۱.۶ ميليارد گران شده است. در اقتصاد تورمي شكاف حقوق و دستمزد و تورم كاملا خود را نشان ميدهد. تورم ۴۰درصد سال ششم به مراتب شدت بيشتري از تورم سال اول دارد؛ وقتي سال اول تورم بالا ميرود مردم يك پساندازي دارند و با آن پسانداز شكاف حقوق و دستمزد را پوشش ميدهند؛ در سال دوم زمين خود را ميفروشند، اما وقتي دوره تورم به ۶ سال و ۱۰ سال رسيد ديگر چيزي براي جبران وجود ندارد. تقريبا طبقات متوسط جامعه نيز درگير آن ميشوند و مفاهيمي مثل تسهيلات بانكي و پاداش و افزايش حقوق بيمعني ميشود.
شقاقي شهري در رابطه با بياثر شدن تاثير اقتصادي وام در ميان طبقه متوسط گفت: ما وقتي با دوستان خودمان صحبت ميكنيم؛ بحث وام پيش ميآيد بيمعني است. ما كه ديگر با وام هيچ كاري نميتوانيم انجام دهيم و نهايتا برخي از چالههاي زندگي خود را از جمله تعمير و بهروز رساني برخي از تجهيزات منزل پر می كنيم. براي يك گروه كارهاي ساده اين وامها به درد ميخورد. اقساط اين وامها نيز يك مكافات است. نتيجتا بيمعني شدن تسهيلات و افزايش حقوق ۵۰درصدي در زمان تداوم تورم رخ ميدهد. كالاهاي سرمايهاي مانند خودرو و خانه با تورم به شدت افزايش قيمت دادهاند و در اين شرايط دست يافتن به آن غيرممكن ميشود.