مديريت ناكارآمد هياتهاي استان چالش بزرگ كشتي ايران
يونس هميالي|در هر مجموعه قرار گرفتن در مسير حركت، رشد و هدفگذاري به نقش مديريت بستگي دارد. چنانچه عملكرد هياتهاي كشتي طي يكسال اخير بررسي شود بهطور واضح نشان ميدهد كه آنچه بر مديريت بسياري از آنها ميگذرد فراتر از ضعف و اشتباههاي كوچك است. بهطوري كه برخي استانها كه روزگاري از قطبهاي كشتي كشور بودند در گذر زمان به دليل بيتدبيري و نداشتن برنامهريزي مدون توسط سكانداران هياتها به ته دره سقوط كردند و هيچ نام و نشاني از پيشينه قبلي به همراه ندارند. اين اوضاع در شرايطي رقم خورده كه در رقابتهاي قهرماني كشور در تمامي ردههاي سني هيچ گونه آينده روشني از پيشرفت در آنها مشاهده نميشود. بايد بدون هيچ شك و شبههاي پذيرفت كه مشكل مديريتي وجود دارد كه بيش از هر زمان ديگري پيامدهاي فاجعهآميز آنها در حال منعكس شدن است.
امروز بيشتر هياتهاي كشتي در استانها توسط سرمايهداران و فعالان متمول اقتصادي اداره ميشود. افرادي كه بدون تجربه و داشتن شناخت حداقلي از اين ورزش، تنها براي چهره شدن در افكار عمومي گام به اين عرصه گذاشتهاند كه نتيجه آن جز هدر رفتن هزينههاي مالي فراوان و برنامهريزيها نبوده است. همچنين صندلي رياست تعدادي از استانها هم بر عهده گوش شكستههاست كه آنها هم نتوانستند حداقل وعدههاي داده شده را به سرمنزل مقصود برسانند. اين افراد بدون توجه به اصول و الفباي مديريتي، با دل بستن به سليقهها و گرايشها و با بهرهگيري از شكل ابزاري در خدمت اهداف شخصي و استفاده نكردن از افراد شايسته و كاربلد باعث شدند كارنامه قابل قبولي براي تصدي اين جايگاه به دست نياورند. رفتاري كه باعث شده چالشها و مشكلات روي هم انباشته شوند. مشكلاتي كه اكنون به نقطه اوج خود رسيدهاند. رييس فدراسيون كشتي بايد براي اين وضعيت كه تاثير زيادي در جامعه كشتي دارد، تدبيري بينديشد.