دورهمي دانگي

آقاي پ از آن آدم‌هاي منفي‌نگري است كه هميشه نيمه خالي ليوان را مي‌بيند. به راحتي مي‌تواند مرگ يك پرستو را به فاجعه‌اي تبديل كند كه خبر از پايان دنيا مي‌دهد. بارها در صحبت‌هايش مرگ سينما و تئاتر، تمام شدن نويسندگان خوب دنيا، ختم شادي، به آخر رسيدن كمك انسان‌ها به هم‌نوع و نزديكي به پايان دنيا را اعلام كرده است؛ آن‌هم به سخت‌ترين و دردناك‌ترين شكل ممكنش! طوري فجايع را پر رنگ مي‌كند كه بعضي از رفقا معتقدند باورهايش به درد فيلم‌هاي آخرالزماني مي‌خورد؛ آن‌هم از نوعي كه انتهاي فيلم هيچ بني بشري روي كره زمين باقي نمي‌ماند. آقاي پ در كنار اين نگاهش يك خصوصيت ديگر هم دارد. حذف صورت مساله! هر وقت نتواند پاسخ سوالي را بدهد يا مشكلي را حل كند به راحتي آن را پاك مي‌كند. نمونه‌اش مربوط به بحث دورهمي‌هايي بود كه برگزار مي‌كرد. از مدتي پيش مساله گراني بيش از حد را مطرح كرد و به اين نتيجه رسيد كه ميهماني دادن و ميهماني رفتن و هر نوع دورهمي بايد از ليست برنامه‌ها خارج شود. به خاطر همين مدت‌ها است كه او را نديده‌ايم. برخلاف او خانم  واو  زن مهرباني است كه در فاجعه هم خير و مصلحتي مي‌بيند. با اطرافيانش طوري برخورد مي‌كند كه همه از مهرش بهره ببرند (يكي از دوستان مشترك‌مان معتقد است اگر پاي خانم  واو  به ورزشگاه مسابقات فوتبال باز شود اول از همه با كل تماشاگران خوش و بش گرمي مي‌كند و بعد هم اگر تيمي گل بزند دست به دعا مي‌شود تا تيم مقابل گل مساوي را بزند تا هوادارانش سرخورده نشوند!) وقتي خانم  واو از تصميم آقاي پ مطلع شد سريع براي او دلسوزي كرد (را كه معتقد است آدم‌ها در تنهايي زجر زيادتري مي‌كشند) بعد پيشنهاد دور همي دانگي را مطرح كرد. راستش را بخواهيد پيشنهادش به دلم نشست. ديدم درست مي‌گويد و مي‌تواند بار را از دوش يكي بردارد و گراني باعث نشود تا آدم‌ها دور هم خط بكشند. چه ايرادي دارد پول ميهماني و دورهمي بين حاضرين سرشكن شود؟ البته خانم  واو علاوه بر تقسيم هزينه‌ها به يك اصل ديگر هم اعتقاد دارد. مي‌گويد ميهماني‌ها با آجيل چند ميليوني و ميوه‌هاي گران قيمت و... دلپذير نمي‌شود. مهم آدم‌هاي داخل ميهماني هستند كه اگر مهربان باشند و به ديگران فكر كنند شادي از وجودشان بيرون مي‌زند. راستش را بخواهيد چند روزي است به آقاي پ و خانم  واو فكر مي‌كنم. نمي‌دانم شما طرف كدام‌شان هستيد اما من با آنكه عاشق رفتار خانم  واو هستم به اين اعتقاد دارم هر دو نفرشان براي توازن دنيا لازمند. البته ترجيح مي‌دهم نگاهمان به مسيري باشد كه خانم واو نشان مي‌دهد. منظورم جاده مهرباني است.