يك گل براي فوقستاره لاليگايي در نيمفصل!
باهويي را رها كنيد، از مجيدي ثاني چه خبر؟
هيوا مافي
در بازار تابستاني گذشته ليگ كه آبيها پس از، از دست دادن قايدي و محبي بهشدت در خط حمله لنگ ميزدند، نكونام پس از آناليزها و تحقيقات فراوان، نهايتا مهاجمي ۳۲ ساله و آرژانتيني به نام بلانكو را به خدمت گرفت!
وقتي وسواس شديد نكونام، حرص زدنش در خريد مهاجم و كشمكشهايش با خطير بر سر همين موضوع را ميديديم، قطعا خيالمان اين بود كه جواد در پي كشف مرواريد است و فكر آوردن فوق ستارهاي را به ليگ در سر دارد. اين مهاجم كه با سر و صداي فراوان به استقلال پيوست، در چند بازي اولش درخشش از خودش نشان نداد كه اين از عدم آمادگي شديد او و دوري ذهنش از فضاي مسابقه حكايت ميكرد. سينهچاكان و طرفداران نكونام كه ميخواستند همه جوره پشت اين سرمربي باشند، به نيمه پر و اندك ليوان گير داده و تنها با چند دقيقه دويدن او در زمين، فرم و سبكبازياش را به ۷ ابدي يعني فرهاد مجيدي تشبيه ميكردند. قياسي كه معالفارق و عجيب بود اما باز برخي اصلا از بيان آن كوتاه نميآمدند.
نكونام كه همچنان به اين بازيكن اعتقاد داشت و انتخابش را نميخواست زيرسوال ببرد، او را به عنوان زوج تمام مهاجمانش تست كرد اما هر كار ميكرد ساقهاي او بوي گل نميگرفت. درنهايت در هفته دهم ليگ و باخوششانسي اين مهاجم، يك ارسال از جناح چپ به دروازه تراكتوريها روي سر پسر ريو خوابيد، تا بلانكو بالاخره رنگ گل را ببيند و از زير فشار رسانهاي دربيايد. گلي كه سبب شد دوباره صداي حاميان نكونام دربيايد و بيش از پيش روي كيفيتِ به ظهور نرسيده اين بازيكن تاكيد كنند. بيباروتي خط آتش استقلال اما درنهايت موجب شد آنها در ۶ جدال پاياني نيمفصل ۴ تساوي بدهند و با ازدستدادن بيخودي امتيازات، قهرمانشدنشان در نيم فصل در هالهاي از ابهام فرو برود. اما بيشك در نامطمئن بودن خط حمله استقلال نكونام مقصر است، چرا كه باوجود آگاهي از اوضاع بي سر و سامان استقلال در خط جلو، بر گرفتن مهرهاي درجه چند پافشاري كرد كه درنهايت موجب شد تعداد گلهاي اين خريد حتي از بسياري از مدافعان ليگ هم كمتر باشد. در شرايطي كه همه هجمهها روي نبيل باهويي و هماهنگ نبودنش با تركيب يحيي در پرسپوليس زوم شده، اما يك مهاجم چندصدهزار دلاري در تيم رقيب آنها، فارغ از هرنوع هنرنمايي خاصي، در بازيهاي تيمش قدم ميزند، پاس عرضي ساده ميدهد و يكتنه خيال مدافعان حريف را از خط حمله استقلال راحت ميكند. او هم مثل هزار نمونه ديگر چون الحاجي گرو، ژستد، اوساگونا، براندائو و ... آمد، پول درشتش را گرفت، توسط دهها هزار هوادار هورا شد و احتمالا درنهايت بيهيچ نمايش خاصي در آيندهاي نزديك ساك رفتن از ايران را ببندد. بازيكني كه در ابتداي پيوستن به فرهاد مجيدي ثاني تشبيه ميشد، حتي نسخه درجه چند و بنجلي هم از او نبوده است و اين از تلخيهاي فوتبالِ حاضري خور ماست!