به مناسبت 12 دي، روز رشت
شهري كه موسيقي را عزيز ميدارد
بابك ربوخه
گيلان و شهر رشت مانند تمامي جغرافياي بزرگ ايران كهن، داراي موسيقيهاي قومي و مقامي مختص به خود است كه به شايستگي در گذر زمان از طرف هنرمندان و موسيقيشناسان مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. اين مختصر نوشته بنا ندارد كه از موسيقي بومي و فولكلور در گيلان و به خصوص شهر رشت بحثي به ميان آورد. بهانه اين نوشته مناسبت ۱۲ دي است كه روز رشت ناميده شده. مروري خواهيم داشت بر موسيقي شهر رشت در 100 سال گذشته كه بالطبع جريانهاي سياسي، فرهنگي و هنري در آن تاثيرگذار بوده و كمتر به آن پرداخته شده است.
زماني كه استاد ابوالحسن صبا در سال ۱۳۰۶ به دستور كلنل علينقي خان وزيري به رشت رفت و براي مدت 2 سال در آن شهر اقامت گزيد تا موسيقي علمي را در آن جغرافيا جاري سازد، بدون شك ميدانست كه چه تاثير مهمي ميتواند بر فرهنگ و هنر آن مرز و بوم داشته باشد. ايجاد شعبه عالي موسيقي در شهر رشت، جريان جديدي را در تربيت و آموزش موسيقيدانهاي آن شهر پايهگذاري كرد كه از بستر آن خوانندگان و هنرمندان جدي و معروفي در گذر زمان تربيت شدند كه امروزه روز از سرشناسان و افتخارات كشور بوده و هستند. بايد گفت كه اين روند آموزشي و پژوهشي توانست نگاه و موسيقي شهري را با اركستر ملي و شهري در رشت پيوند دهد كه ما قبل از آن، شاهد اين نوع از موسيقي در آن منطقه نبوديم.
رفتهرفته اين روند با موسيقي رديفي و ملي هم گره خورد و با چاشني موسيقي محلي ادغام شد و آثار بديع و ماندگاري را ثبت و ضبط كرد. البته همكاري اين دسته از هنرمندان با اركسترهاي تهران و آهنگسازان معتبر كشور نيز بر كيفيت آثار آنها افزود و هنرمنداني همچون لعيا شمس، ناصر مسعودي، نادر گلچين، شاپور جفرودي و فريدون پوررضا سر برآوردند و به تاريخ موسيقي گيلان و رشت افزوده شدند. البته بعضي از كارهاي فريدون پوررضا برگرفته از موسيقي محلي و روايت تاريخي با سرناي جهانشاه خان است كه در نوع خود ميتواند رفرنس محلي بسيار معتبري براي اتنو موزيكولوگها باشد.
كمكم اين تاثيرگذاري و جريانات جنگ جهاني دوم باعث آن شد كه در انزلي و رشت به عنوان دو شهر بزرگ و استراتژيك تعريفهاي جديدي از موسيقي فرنگي و شهري رقم زده شود و حضور بزرگمرداني چون جهانگير سرتيپپور كه از روشنفكران و رجال سياسي دوران خود بود، بيترديد تاثير در اين روند را دوچندان كرد. حضور خوانندگاني چون فهيمه اكبر و احمد عاشورپور به نوعي ژانر فرنگي را در سرلوحه كار خود قرار داده بودند و اصول علمي موسيقي را به خوبي ميشناختند به وضوح نمايان است. البته اين روند هميشگي نبوده است. در چندين اثر احمد عاشورپور موسيقي شهري با فضاي محلي و ملي پيوند دارد. همزمان با اين جريان هنري، عزيزاني چون داريوش عليزاده كه از آهنگسازان و سنتورنوازان خوب و با قريحه آن دوران بودند با بهرهگيري از موسيقي كابارهاي و عربي تهران كه داشت فراگير ميشد، پا به عرصه ظهور ميگذارد كه در نوع خود بسيار چشمگير و عالي، همراستا با جريان گذشته در حال حركت است. البته در اين گذر تاريخي كه بسيار نزديك به هم در حال وقوع است، ديگراني چون فرامرز دعايي، روحانگيز ميرزايي، سعيد تحويلداري و محمد عذرخواه هم پا به عرصه هنر ميگذارند كه براي جوانان، بسيار شيرين بوده و سريع هم گل ميكنند و آثار ماندگاري را هم به تاريخ ميسپارند.
اين روند حدودا تا سالهاي اولِ بعد از انقلاب ۵۷ هم ادامه داشت. بعد از آن بنا به شرايط موسيقي در ركود فرو ميرود و داخل خانهها با شرايط خاص خود شكل جديدي را تجربه ميكند. كمكم با گذار از وزارت فرهنگ و هنر به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، اجازه اجراي موسيقي و سرود به هنرمندان داده شد و كساني مانند فريدون پوررضا به عنوان مسوول موسيقي براي استان در وزارت ارشاد راه را كمي هموار ميكند و هنرمندان قبل از انقلاب هم -البته با شرايط جديد- دوباره وارد عرصه موسيقي ميشوند.
اين گذار ادامه داشته تا به امروز. البته با فراز و نشيبهايي كه بنا به شرايط سياسي هر دوره تغيير ميكند. شهر رشت و بهطور كلي گيلان به خاطر مجموعهاي از شرايط و مردم شاد و پويايي كه دارد، هميشه موسيقي و شعر را در دل و جان خود پرورش داده و عزيز نگه ميدارد. مردم اين منطقه با قدمت كهني كه اين مرز و بوم دارد، هميشه دوستدار موسيقي و فرهنگ هستند.
سخن آخر آنكه شهر رشت به عنوان اولين شهر تئاتر و شهر اولين مركز موسيقي علمي كه توسط استاد صبا پايهگذاري شد، هنرمندان بزرگي را تربيت كرده و به تاريخ سپرده كه براي همه مبرهن و آشكار است. هماكنون نيز اركسترهاي ملي و محلي و پاپ بسيار خوبي در شهر رشت فعاليت دارند كه روند رو به رشد موسيقي اين منطقه را گواهي ميدهند.
گيلان و رشت نوازندگان و آهنگسازان پيشكسوت بسيار خوبي داشته و نميتوانم در اين يادداشت كوتاه از آنها قدرداني نكنم، چراكه رشد موسيقي گيلان و رشت در روند تاريخي خود، مرهون تلاشها و كارهاي خلاقه اين بزرگان موسيقي است. من ارادت قلبي خود را به آنها بهجا ميآورم. هنرمنداني مثل منوچهر ويسانلو، غلامرضا اماني، مهدي ميخچي، هادي حميدي، محمد افتخاري، فريدون فروزانفر، علي زيباكناري، برادران حقگو، احمدعلي راغب، يحيي نيكنواز، حسين ملتپرست، احمد سيگارچي، كاسعلي اكبرپور و ديگراني كه نامشان در اين چند خط نيامده ولي در تاريخ موسيقي گيلان ثبت و ضبط است.
* عکس مطلب تصویری از مدرسه قدیمی «فروغ» رشت است که اخیرا ترمیم شده و بناست به موزه موسیقی تبدیل شود.