حشمتالله فلاحت پيشه در گفتوگو با «اعتماد» از زمينههاي وقوع حادثه تروريستي كرمان ميگويد
مثلث شومي كه ترور ميآفريند
ريشههاي وقوع حوادث تروريستي تلخ در كرمان چيست؟ چگونه ميتوان زمينه وقوع دوباره يك چنين حوادثي در آينده را سد كرد؟ اين پرسشها و پرسشهاي ديگري از اين دست، در ساعات ابتدايي پس از وقوع بحران تروريستي در كرمان مطرح شدند. حشمت فلاحتپيشه عضو سابق كميسيون امنيت ملي مجلس با بررسي محتوايي ريشههاي وقوع بحران به مثلث اسراييل و امريكا، داعش و گروه تروريستي رهني و اجارهاي به عنوان سه ضلع اصلي بروز اين نوع حوادث اشاره ميكند. سه ضلعي كه با همراهي دستگاه اطلاعاتي پنهان برخي همسايگان تلاش ميكنند به زعم خود مشكلاتي را براي ايران ايجاد كنند. فلاحتپيشه در عين حال به عدم اتخاذ برخي تدابير لازم در اين رخدادها هم اشاره ميكند و معتقد است از اين حوادث بايد درس لازم گرفته شود تا در آينده زمينه وقوع اين نوع حوادث تلخ سد شود.
حادثه تروريستي روز گذشته در كرمان، بازخوردهاي بسياري از فضاي عمومي كشور پيدا كرد. ريشههاي وقوع يك چنين حوادث تروريستي را چگونه ميبينيد؟
در شرايطي اين گفتوگو را انجام ميدهم كه هنوز هيچ گروه يا كشوري، رسما مسووليت اين اقدام تروريستي در كرمان را به عهده نگرفته است. اما معتقدم چنين اتفاقي حاصل كار يك مثلث تروريستي است. در راس اين مثلث دستگاههاي اطلاعاتي اسراييل و امريكا قرار دارند. كشورهايي كه هر زمان ايران در عمق استراتژيك خود به توفيقي ميرسد، بلافاصله در ايران يا عليه ايرانيها، اقدامات تروريستي صورت ميدهند. ضلع دوم اين مثلث، بقاياي داعش است كه شكست اهداف آنها توسط شهيد سليماني، ايرانيها و طرفداران شهيد سليماني در دنياي اسلام صورت گرفت. ضلع سوم اين اقدامات توسط گروههايي چون جند الاسلام و برخي گروههاي ايذايي تحت عنوان «گروههاي تروريستي رهني» صورت گرفته است. گروههايي كه توسط دستگاههاي اطلاعاتي امريكا و اسراييل به كار گرفته ميشوند. البته همه اين اضلاع يك زمينه فراهم ديگر، تحت عنوان دستگاه اطلاعات محرمانه ارتش پاكستان را دارند كه بهطور معمول سابقه تباني با گروهها و دستههاي تروريستي خارجي را دارد.
زمان وقوع اين حادثه هم به نظر ميرسد داراي اهميت است، از منظر راهبردي و استراتژيك چرا براي دشمنان و گروههاي تروريستي مهم بود كه از اين بازه زماني اقدام كنند؟
در يك چنين شرايطي در ايران پنجمين سالگرد شهادت سردار سليماني مصادف شده با جنگ غزه. وضعيتي كه پنجمين سالگرد شهادت سردار سليماني را با نمونههاي قبلي و سالهاي گذشته متفاوت ميكند. به نظرم ستاد برگزاري مراسم شهيد سليماني بايد همه جنبههاي محتمل را پيشبيني مي كرد و تدابير لازم براي آن را در نظر ميگرفت. اتفاقي كه رخ داد آن است كه دشمنان ايران و شهيد سليماني بسيار آمادهتر از مسوولان امنيتي در داخل ايران بودند. در شرايطي كه مسوولان مربوطه در كرمان مشغول كارهاي تبليغاتي بودند، دشمنان مشغول برنامهريزيهاي عملياتي بودند. البته انزجار و تنفر مردم ايران از اسراييل و گروههاي افراطي طبيعي است و اين نفرت با يك چنين تحركاتي بيشتر هم خواهد شد.
اشاره كرديد تدابير امنيتي مناسبي اتخاذ نشده، اين تدابير بايد از سوي كدام مرجع اتخاذ ميشد؟
قبل از پاسخ به اين پرسش بايد بگويم كه همه عزاداريم. اما اين مسائل نبايد مانع از پيگيري و پاسخگويي دستگاههاي مربوطه شود. در درجه نخست وزارت كشور بايد پاسخگو شود چرا براي مراسمي كه كاملا بينالمللي شده و از سراسر جهان مهماناني در آن حاضر شدهاند، آمادگي لازم را نداشته است؟ ابهام دوم به شوراي تامين استان كرمان باز ميگردد. تجربه نشان داده است، هر زمان مراسم بزرگي در استان كرمان شكل ميگيرد، فقدان تدابير مناسب در اين استان نمايانتر ميشود. در زمان تشييع پيكر شهيد سليماني هم، دهها نفر از مردم كرمان قرباني بيتدبيري مسوولان استان شدند. امروز هم هيچگونه اقدام تاميني موثري صورت نگرفته بود. اجازه دهيد وارد جزييات شويم، زماني كه مراسم خياباني در شهر و استاني برگزار ميشود، مسوولان و دستگاههاي امنيتي داراي تجهيزاتي هستند كه از طريق آنها ميتوانند محل مورد نظر را رصد كنند. اين دستگاهها ميتوانند مواد منفجره و تسليحات را از دور شناسايي كرده و پاكسازي كنند. با توجه به اينكه ايران دشمنان بسياري دارد، احتمال وقوع يك چنين حوادثي بسيار بالاست. اينها بايد پيشبيني ميشد. بدون ترديد در خصوص حادثه روز چهارشنبه شهر كرمان، كوتاهي بسياري صورت گرفته است.
نحوه بررسي موضوع چگونه بايد باشد تا در آينده شاهد وقوع يك چنين حوادث تلخي نباشيم؟
معتقدم بايد يك بازخواست جدي از متوليان صورت گيرد. اين تجربه ذهنها را به موضوع ديگري كه اخيرا به وقوع پيوسته وصل ميكند. در ماجراي هك كردن سراسري جايگاههاي سوخت در ايران هم شاهد عدم پيشبينيهاي لازم بوديم. مديران برخي دستگاهها خود را نسبت به نهادهاي مدني و حتي نمايندگان مجلس پاسخگو نميدانند. نتيجه اين فقدان پاسخگويي آن است كه اغلب ميشنويم، برخي اقدامات كشف و خنثي شده است. اما در عين حال رخدادهاي تلخي در كشور به وقوع ميپيوندند كه باعث لوث شدن دستاوردها ميشود. بايد قبول كنيم برخي ماموران پدافندي كشور به خصوص در مرزها از مسووليت اصلي خود دور شدهاند. نتايج اين دور شدن باعث ايجاد زمينههاي مناسب براي تروريستها شده است.