نگاهي به مستند «رخ»، درباره علياكبر صادقي
كندوكاو در روياهاي نقاش
مجيد فروغي
مستند «رخ» به دنبال كشف رمز و راز ايدهها و آثار هنري علياكبر صادقي در درون اين هنرمند است. چيزي را كه جستوجو ميكند اما به تمامي كشف نميشود. اين پوشيدگي در پايان فيلم همچنان باقي ميماند و آنچه در جريان فيلم حاصل ميشود، همراهي مخاطب با اين نامكشوفي كامل درون هنرمند است و نامكشوفي درون انسان. عناصر و عواملي كه در فيلم حضور دارند و به كار گرفته شدهاند، ميخواهند در مسير هدف فيلم حركت كنند. براي همين همهچيز در نزديكترين فاصله به سوژه قرار گرفته است. خانواده و فرزندان علياكبر صادقي، دوربيني كه بسيار به سوژه نزديك شده و حتي به خوابهاي هنرمند هم سر زده است. روانكاوي كه دانش و تجربه روانشناسي خود را براي آگاهي از درون هنرمند و ارتباط آن با نقاشيهايش به كار ميگيرد. مستند رخ به معرفي آثار فراوان و متنوع علياكبر صادقي و نسبت آنها با اسطوره، ادبيات، تاريخ و فرهنگ و تكنيك، سبك و تحليل آثار كاري ندارد و خود آثار موضوع فيلم نيست. براي همين ضرورت هم نداشته است كسي از اهل هنر در فيلم حضور داشته باشد كه درباره شخصيت هنري و آثار اين هنرمند حرف بزند و جايگاه او را در هنر توضيح دهد. تصاويري هم كه از آثار هنرمند در فيلم ميبينيم قرار است درباره همان مقصود يگانه فيلم باشد كه ما را به درون هنرمند ببرد تا از چرايي و چگونگي شكلگيري اين آثار نشان و ردي ببينيم. هرچه در فيلم به كار گرفته شده متمركز و در خدمت همين امر است. عناصر و عوامل آشنا و نزديك به هنرمند تلاش ميكنند از لابهلاي گفتهها، پاسخها و خوابهاي صادقي آنچه را در درونش زمينه شكلگيري آثارش شده است، بيرون بكشند. كارگردان در نزديكترين فاصله ممكن با علياكبر صادقي قرار گرفته است. فيلم در فضاي آشناي خانه و آتليه هنرمند ساخته شده و بخشي از فيلم هم تصاويري است كه كارگردان از خوابها و روياهاي صادقي ساخته و در آنها منشأ آثارش را جستوجو كرده است. فرزندان علياكبر صادقي بيرون از قاعده مرسوم مصاحبه با پدر گفتوگو ميكنند، ميپرسند، قانع نميشوند و اصرار ميكنند تا راهي بيايند و به پاسخ پرسش خود برسند. فيلم، هنرمند را در موقعيتهاي مختلف با پرسشهاي باز يا گفتوگوهاي مشخص و بسته با اعضاي خانوادهاش مواجه ميكند اما گويا آنچه مستند رخ دنبال ميكند، از آشكار شدن و گشودگي گريزان و با پوشيدگي همنشين است. در فيلم ارتباط علياكبر صادقي با جهان بيرون از خانه و آتليه آشنا، فارغ از خوابهايي كه تصوير شده، وقتي است كه تنها ايستاده و به درختان و اره كردن شاخههاي آنها نگاه ميكند. صداي اره كردن درختان به گوش ميرسد و آرش، پسرش ميپرسد صداي چيزي ميآيد و صادقي ميگويد صداي اره است. او درختان را ميبيند، صداي ارههاي جهان را ميشنود. صداهايي از جهان ميشنود، درختاني را در جهان ميبيند كه ايستادهاند و شاخههايي كه قطع ميشوند و ميافتند، صداهايي كه به آثار او تبديل ميشوند. رخ با لحن شوخطبعانه و حرفها و كارهاي رها و بازيگوشانه علياكبر صادقي تمام درون هنرمند را آشكار نميكند اما ضرورت تامل، تفكر و تخيل را براي ما درباره آثار هنرمند و نگاهش به جهان باقي ميگذارد. آنچه در مسير رخ حاصل ميشود ناممكني و دشواري آشكار شدن درون هنرمند و انسان است. هدفي كه دليل ساخت اين مستند شده است.
مستند «رخ» به كارگرداني سام كلانتري و تهيهكنندگي آرش صادقي درباره علياكبر صادقي ساخته شده است. انيميشني هم به نام «رخ» به نويسندگي ابراهيم فروزش و كارگرداني علياكبر صادقي و با موسيقي اسفنديار منفردزاده در سال 1353 ساخته شده است.