يادداشتي بر ويديوكليپ منتشر شده از گروه «كلون زمان»
صداي عاطفه اشيا
مريم زارعي
يلداي امسال ويديوكليپي از گروه موسيقي «كلون زمان» به سرپرستي حميد قنبري بارها در فضاي مجازي باز نشر شد كه با استفاده از ميوهها، اشيا و... موسيقي منحصر به فردي خلق شده بود. اين موضوع بهانهاي شد تا از حضور اشيا در گروه كلون زمان بنوسيم. پيش از آن اشارهاي خواهم داشت به پروژههاي مختلف اين هنرمند از جمله «نقش دل» به مناسبت روز ملي فرش كه با بهرهگيري از صداهاي طبيعي موجود در هنر اصيل فرشبافي، موسيقي خلق كرد و براي آنها نت به نت طراحي و اجرا شد. همچنين اثر «صلح و عشق» كه به مناسبت شروع سال نو ۱۴۰۲ منتشر شد و «بوي ماه مهر» كه به مناسبت آغاز سال تحصيلي و ديگر آثار اين گروه كه در همه آنها با استفاده از اشيا موسيقي خاص توليد شده است.
ايده حميد قنبري در تاريخ دهم آبانماه 1400 به عنوان ريتم زندگي در دفتر حقوقي و مالكيت فكري وزارت ارشاد به ثبت رسيد. در توضيح ثبت اين ايده آمده است: «توجه به صداهاي نجواگونه كه در انجام اعمال روزمره زندگي كمتر به آنها توجه ميشود و بهرهگيري از آنها براي توليد موسيقي منحصر به فرد چه در قالب ريتم و گاهي حتي در شكلگيري ملودي با فرنكانسهاي مشخص. صداها كاملا طبيعي و در محل ضبط شده و در استوديو صدا ويرايش، پالايش و چيدمان ميشوند، به گونهاي كه در نهايت موسيقي خاص و منحصر به فردي از تركيب صداهاي طبيعي خود اشيا و صداهايي كه در زمان توليد محصول شنيده ميشوند به عنوان پايه و جانمايه كار استفاده شده است.» در اكثر آثار حميد قنبري حضور اشيا در موسيقي را به وضوح ميتوان ديد. حضور اشيا و نقش پررنگ آنها در موسيقي او مرا ياد كتاب نظام اشيا نوشته ژان بودريار انداخت. آنجا كه ميگويد: «نخستين كاركرد اثاثيه و اشيا شخصيت بخشيدن به روابط انساني، اشغال فضاي مشترك و برخورداري از روح است.»
كاري كه گروه «كلون زمان» با اشيا ميكند، حضور آنها در اين آثار ارزش عاطفي پيدا ميكند و با تجسم بخشيدن به پيوندهاي عاطفي و پايداري گروه در اين فضا خود را تا حدودي فناناپذير ميسازند.
كلون زمان با استفاده از اشيا كاربرد ساده آنها را به اصالت فرهنگي و هنري تبديل ميكنند. رابطهاي در فضا به وجود ميآورند كه برانگيخته، آهنگين و وسيع است و با همبستگي ميان اشيا و موسيقي از كاركرد آنها در ساختاري جديد پرده برميدارند و فضاي آزادي شي را رقم ميزنند و همواره از طريق آنها گفتمان ساختاري خود در موسيقي را پيش ميبرند آنها اطلاعرسان فعال موسيقي هستند، فضايي را ايجاد ميكنند و نقشهايي را بر عهده اشيا ميگذارند كه بازتاب يك جهانبيني نو در هنر است.
با آنها ظرفي براي حالات دروني افراد ايجاد ميكنند و پيوند متقابل انسان و اشيا را تعميم ميدهند. حميد قنبري از طريق تحميل نقش هنري به اشيا به طبيعت موسيقي جوهري ديگر ميبخشد نوعي آفرينش خارج از عرف با تمامي نمادهاي شاعرانه و استعاري ملازم آن. او مفهوم محيط را در آثارش خلاصه ميكند كه ميتوان كاركرد ديگري از شي در ريتم زندگي مشاهده كرد. همين لحظه است كه فرمها به سخن در ميآيند و به اين گفتمان هنري جهتي مشخص ميدهند، فرمها به يكديگر وابسته هستند و مدام در قالب سبك خاص قنبري به فرمهاي همانند ارجاع داده ميشوند. اشيا با نتها حالت گفتمان كاملي را برقرار ميكنند كه همان تحقق بهينه موسيقي و اشيا و ريتم زندگي است.
انسان از روي ميل به اشيا پناه ميبرد تا به اين وسيله در خود فرو بروند. در اين خود فرورفتگي هنگامي كه اشيا به خدمت موسيقي درميآيند شورانگيز است بدون شك اشيا نقش كنترلكننده در زندگي روزمره ايفا ميكنند. با آنها بسياري از روانرنجوريها درمان ميشود؛ تنشها و غمها از ميان ميروند و اين چيزي است كه به آنها روح ميبخشد و باعث ميشود از آن ما شوند و زماني كه با موسيقي يكي ميشوند و هم مسير، تاثير آنها دو چندان خواهد شد. همه اشيا داراي موسيقي ميشوند، موسيقي خاص خود؛ حس ناب زندگي آنگاه كه اشيا در ميان فشار زندگي و رنجها و ضعفها بلند ميشوند و لابهلاي نتها براي تو ميخوانند. چه كسي ميتواند منكر معجزه حضور آنها به عنوان رواندرمانگر شود؟ آنگاه كه براي لحظهاي فارغ ميشوي از رنجها.
پروژههاي حميد قنبري را ميتوان تداعيكننده انديشه ارسطو، فيلسوف بزرگ يوناني دانست؛ آنجا كه ارسطو معتقد است تواناييها و استعدادهاي نهفته در ذات شي كه در صورت مهيا شدن موقعيت ميتواند به فعليت برسد و به ماده صورت تازهاي بدهد. حميد قنبري امكان اين تغيير صورت يا به فعليت رسيدن قوه در اشيا را با استفاده از موسيقي در ريتم زندگي فراهم كرده است. به همين دليل خلق آثار كلون زمان نوآور و منحصر به فرد و خلاق است.
بودريار در كتاب نظام اشيا سوالي مطرح ميكند كه بازگفتنش در اينجا خالي از لطف نيست، او ميگويد: «آيا اشيا ميتوانند با زباني جز اين خود را برسازند؟ آيا انسان ميتواند از طريق آنها زباني ديگر جز گفتمان براي خود به وجود آورد؟» حميد قنبري با بيان موسيقي و دعوت به حضور اشيا در موسيقي و نتها از نگاه و برداشت خودش به اين سوال بودريار به خوبي پاسخ داده است، موسيقي در ريتم زندگي به اشيا گفتمان جديدي ارايه داده كه در دنياي موسيقي كمنظير است.