فقط تحريم مانع افزايش توليد نفت است؟
خاطره ميرزا
در سالهاي اخير كه تحريم، چه از نظر سرمايهگذاري و جذب تكنولوژي و چه از نظر افزايش توليد و صادرات نفت، امان صنعت نفت را بريده، سخن گفتن از افزايش توليد نفت چندان جايگاهي ندارد. اما پتانسيل ذخاير نفت ايران به قدري است كه نميتوان از افزايش توليد در شرايط پساتحريم غافل بود، اما تنها تحريم مانع از افزايش توليد نفت ايران نيست.
در سالهاي دهه ۱۹۷۰ ميلادي، ايران برنامه افزايش توليد نفت تا ۸ و نيم ميليون بشكه در روز را داشت كه تقريبا در دو سال منتهي به انقلاب و پيش از آغاز اعتصابات نفتي، توليد ميانگين روزانه ۶ ميليون بشكه تحقق يافت. در سالهاي پسابرجام، بار ديگر موضوع توان توليد ۸ ميليون بشكه در روز مطرح شد و در همان زمان در كنگره نفت و نيرو، يك پنل مجزا به خود اختصاص داد، اما مانعي جدا از تحريم در مقابل اين تفكر وجود دارد. مخزنگرايان در صنعت نفت ايران را به عنوان افرادي ميشناسند كه اصل را حفاظت از مخزن و توليد صيانتي نفت ميدانند و با افزايش توليد نفت مخالفند. اين دسته از نفتيها كه عموما در جنوب مستقر هستند، چه در سالهاي پيش از انقلاب و چه در سالهاي پسابرجام، با طرحهاي افزايش توليد نفت مخالفت كردند، چراكه آن را مغاير توليد صيانتي نفت ميدانند. به تازگي حسين نورالدين موسي از مخزنگرايان جنوب و از مديران اسبق مناطق نفتخيز جنوب در گفتوگويي با يك رسانه حامي دولت مواردي را مطرح كرده كه قابل تامل است. او گفته: «توليد ۶ ميليون بشكه نفت در زمان شاه دروغ بزرگ است و اگر توليد صيانتي نفت از ابتداي انقلاب حكمفرما نميشد، توليد نفت ايران از اوايل دهه 80 به كمتر از ۲ ميليون بشكه ميرسيد.» همين نگاه سنتي تاثير داشته كه ايران در توليد نفت درجا بزند و عراق و امارات و ديگران، توليد نفت خود را افزايش دهند، چون در آن كشورها علاوه بر تحريم، خبري از حاكميت تفكرات مخزنگرايان سنتي نيست! البته كه مديران نوگراي مناطق نفتخيز جنوب كه در دولت قبل در تصميمگيري و تصميمسازي نقش داشتند از تفكرات سنتي در اين حوزه تبعيت نميكنند و پيوند پايداري بين تفكرات مديران نفتي در مركز و جنوب حاكم بود كه اين نشاندهنده در اقليت بودن تفكرات سنتي حتي در بين مديران طيف جنوب است. پرسش اينجاست كه آقاي نورالدينموسي چگونه آمار رسمي توليد ۶ ميليون بشكه نفت در دهه ۱۹۷۰ ميلادي توسط ايران را دروغ ميداند درحالي كه آمار رسمي، آن را تاييد ميكند؟ اما بخش بعدي سخنان او مهمتر است. او گفته اگر توليد صيانتي نفت بعد از انقلاب حاكم نميشد توليد نفت ايران بعد از ۲۰ سال به ۲ ميليون بشكه ميرسيد! درحالي كه همگان ميدانيم كه تحولات پس از پيروزي انقلاب در كاهش توليد و صادرات نفت نقش داشت و بعد هم آغاز جنگ تحميلي موجب كاهش توليد نفت شد و طرفداران توليد صيانتي، اين كاهش توليد را به نام خود زدهاند و باز، حرف بعدي او مهمتر است. او گفته كساني كه از توليد ۸ و نيم ميليون بشكه نفت در روز صحبت ميكنند براي كشور هزينه درست ميكنند! اين سخن، پيش از اين در كنگرههاي نفت و نيرو توسط كارشناسان نوگراي نفتي رد شده و با توجه به ذخاير عظيم نفتي ايران اثبات شده كه توليد روزانه ۳ تا ۴ ميليون بشكه نفت، به هيچوجه تناسبي با ذخاير نفت ايران ندارد و لازم است ايران براي توليد ۸ و نيم ميليون بشكه نفت در روز برنامهريزي كند.
موضوع امكان افزايش توليد نفت ايران را علي آقامحمدي، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام و رييس گروه اقتصادي دفتر مقام رهبري هم بارها مطرح كرده است. اما اين تفكر افزايش توليد، در صورت لغو تحريم، تنها در صورت به حاشيه راندن تفكرات سنتي و اجماع سياستگذاران كشور در حوزههاي مختلف فراتر از وزارت نفت و به تبع آن صنعت نفت امكان تحقق خواهد داشت. در غير اين صورت آنقدر به توليد حداقلي غيرمتناسب با ذخاير نفت خود ادامه ميدهيم تا دوران اوج تقاضاي جهاني نفت به پايان برسد.
به طور خلاصه، تحريم مانع اصلي افزايش توليد نفت ايران است، اما اگر تحريم هم نباشد موانع ديگري براي افزايش توليد نفت وجود دارد كه راهكار مقابله با آن، اجماع روي تصميمات جديد و بهرهگيري از مديران نوگراي از هر دو طيف، همچون دوره دولت قبل است.