سياست دو سر باخت «بايدن»
دايان پيفاندشتاين چمبرلين
ايالاتمتحده امريكا نسبت به گروههايي چون انصارالله، از مزيت قاطع نظامي و اقتصادي بهرهمند است، اما چرا نميتواند آنها را مهار نمايد؟
در نخستین ساعات صبح جمعه، 12 ژانويه، ايالاتمتحده و بريتانيا به سايتهاي نظامي انصارالله در يمن، حمله كردند. آنها ادعا نمودند كه بيش از شصت هدف نظامي را در شانزده سايت مختلف هدف حمله قرار دادهاند؛ سايتهايي كه به ادعاي واشنگتن موشكها، رادار و پهپادهاي انصارالله، نگهداري ميشد. در موج دوم، به دوازده سايت ديگري كه توسط انصارالله كنترل ميشد، حمله شد. متعاقبا، در صبح شنبه 13 ژانويه يك سايت رادار اين گروه، توسط ايالاتمتحده هدف قرار گرفت. احتمالا، اين حملات 90درصد اهداف خود را منهدم يا تخريب نموده است، با اين همه انصارالله توانسته كه سهچهارم ظرفيت پهپادي و موشكي خود را حفظ نمايد.
اين حملات زماني اتفاق ميافتد كه ابتدا ايالاتمتحده و متحدانش تلاش كردند تا انصارالله را مجبور كنند كه حمله به كشتيها در درياي سرخ را متوقف نمايند. درست، در 3 ژانويه كاخ سفيد در اعلاميه مشترك با متحدانش، به اين گروه (هشدار داد كه از ادامه حملات به ادعاي واشنگتن) «غيرقانوني، غيرقابل قبول و عميقا بيثباتكننده» خود جلوگيري نمايند. در اين اعلاميه مشترك اضافه شده است كه اگر انصارالله به تهديد حيات، اقتصاد جهاني و جريان تجارت آزاد ادامه دهند در برابر پيامدهاي آن هم مسوول خواهند بود.
اين حملات به جاي اينكه بتواند اين گروه را به عقبنشيني از مواضعشان وادار كند، موجب تظاهرات جمعيت عظيمي به حمايت آنها و فلسطينيان در جادههاي صنعا گرديد. در همين حال، حوثيها قول دادند كه حملات ايالاتمتحده و بريتانيا را تلافي خواهند کرد.
با وجود اينكه ايالاتمتحده نسبت به انصارالله از قدرت نظامي و اقتصادي چشمگيري برخوردار است، اما چرا تهديدش به عنوان كشوري بزرگ و داراي قدرتمندترين ارتش، براي متقاعد کردن انصارالله به از دست كشيدن حمله به كشتيها و اختلال در درياي سرخ كافي نبود؟ در كتابم، تحت عنوان: «تهديدات فراوان؛ چرا ايالاتمتحده براي بازدارندگي كشورهاي ضعيف مبارزه ميكند»، بررسي نمودهام كه چرا ايالاتمتحده در كشورهايي نظير عراق، افغانستان و ليبي حضور دارد و مبارزه ميكند.
در واقع، ايالاتمتحده شيوه و مدلي از قدرت نظامي را اتخاذ کرده است و براساس آن احساس ميكند جهت دستيابي به اهدافش، استفاده از زور ميتواند نسبتا كمهزينه و نتيجهبخش باشد. بنابراين، تهديدهاي ايالاتمتحده و توسل اين بازيگر به زور چندان موثر نيست و طرف را متقاعد نميكند كه اين كشور در عزمش جدي است.
در اين مدل، ايالاتمتحده از قابليتهاي ضربتي كمهزينه مانند پهپاد، پيمانكاران نظامي و تامين مالي اين نوع عمليات از طريق مخارج كسري بودجه و غيره، استفاده ميكند.
ايالاتمتحده تهديدي را هدف قرار ميدهد كه كمهزينه است همچنين تهديدي كه در باب جدي بودنش ترديدي وجود ندارد، اما در باب اينكه بمبها و موشكهاي امريكايي بتوانند به تنهايي، طرف مقابل را وادار به تغيير رفتار كنند، جاي ترديد هست. در نتيجه، هر راهبردي كه بتواند تهديد و استفاده از زور توسط ايالاتمتحده را از بين ببرد و از لحاظ سياسي كمهزينهتر باشد، اثربخشي تهديدات ايالاتمتحده را تضعيف خواهد كرد.
حملات ايالاتمتحده عليه مواضع انصارالله به درستي نشان ميدهد واشنگتن درصدد است تا از رويكرد كمهزينهتري استفاده كند، هر چند به خودي خود هزينههاي بسياري را به خود تحميل ميكند. در اين روش، امكان بهكارگيري و در معرض خطر قرار دادن نيروهاي زميني اندك است و بدون تاييد كنگره انجام ميشود. در كل اين مدل كمهزينه، به ايالاتمتحده و متحدانش اجازه ميدهد كه به راحتي به اهدافشان حمله نمايند. براي همين، جان كربي، هماهنگكننده ارتباطات راهبردي شوراي امنيت ملي ايالاتمتحده، در پاسخ به اين پرسش كه آيا بايدن مايل به استفاده از نيروهاي زميني در مقابله با انصارالله ميباشد، گفت: ما علاقهاي به جنگ با يمن نداريم. با اين حال، همانگونه كه هشدارهاي امريكا و متحدانش در 3 ژانويه، نتوانست اين گروه را به عقبنشيني از مواضعشان وادار کند، حملات محدود به مواضع آنها نيز طرح ناكام خواهد بود. واقعيت اين است كه حوثيها ظرفيت خود را براي هدف قرار دادن كشتيها در درياي سرخ حفظ نمودهاند. اين امر نشان ميدهد كه ايالاتمتحده و متحدانش، ممكن است حملات بيشتري را عليه مواضع حوثيها انجام دهند. يكبار ديگر، ديويد كامرون، وزير امور خارجه بريتانيا، روز يكشنبه 14 ژانويه در مصاحبه با بيبيسي هشدار داد، در صورت ادامه حملات انصارالله، بريتانيا آماده است كه به تهديداتش عمل كند و مواضع اين گروه را در يمن هدف قرار دهد.
احتمالا، ايالاتمتحده و متحدانش در حمله به مواضع حوثيها طرح كمهزينهاي را انتخاب نمودهاند، اما اين رويكرد نتيجه چنداني در پي نخواهد داشت و نميتواند تهديد انصارالله را عليه كشتيهاي تجاري منتسب به اسراييل و امريكا، مهار نمايد. همانگونه كه بريتانيا در سال 1956، مجبور شد براي احياي نفوذ رو به افول خود در طول بحران سوئز مبارزه كند، حالا وقت آن فرارسيده كه ايالاتمتحده با استفاده از اين درس تاريخي توجه داشته باشد كه نميتواند اهداف خود را در خاورميانه با هزينههاي اندك، مهار نمايد پس بايد رفتارش را تغيير دهد.
ترجمه سروش عبدالواجد