• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5696 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۱۶ بهمن

نگاهي به كتاب آينده‌پژوهي سالمندي جمعيت در ايران

فرياد زير آب

محسن آزموده|«در وضعيت حساس كنوني» لابد صحبت از سالمندي و معضلات و مشكلات آن گوش شنوايي نمي‌يابد. اگرچه سال‌هاست كه اين «وضعيت حساس كنوني» تمام نشده و احتمالا يكي از علل اصلي «حساس شدن» و «بحراني شدن» وضعيت، همين است كه معمولا تا نوك دماغ مان را مي‌بينيم و نگاه بلندمدت و آينده‌نگر نداريم.
 سالمندي و پيامدهايش البته خيلي به آينده دور مربوط نمي‌شود و چنان‌كه نويسندگان كتاب «آينده پژوهشي سالمندي جمعيت در ايران» (نشر دگر) مي‌گويند، مساله نزديك‌تر از آن است كه فكر مي‌كنيم. در واقع چنان‌كه مولفان در آغاز فصل اول كتاب با آمار و ارقام نوشته‌اند: «سالخوردگي جمعيت، به عنوان پديده‌اي فراگير، به سرعت در سراسر جهان در حال گسترش بوده و به مهم‌ترين چالش جمعيتي در قرن بيست و يك بدل شده است... نيمه اول قرن بيست و يك از دوره‌هاي مهم تاريخ تحولات سالمندي است. برمبناي گزارش بخش جمعيت سازمان ملل (2021)، نسبت جمعيت سالمندان 65 ساله و بالاتر و 60 ساله و بالاتر در جهان، كه در سال 1950 به ترتيب 5 و 8درصد بوده، در سال 2000 به 7 و 10 و در سال 2021 به 10 و 14درصد افزايش يافته. پيش بینی شده است كه اين نسبت‌ها براي كشورهاي شمال آفريقا و غرب آسيا تا سال 2050 به بيش از دو برابر افزايش يابد.»
 چنان‌كه نويسندگان نوشته‌اند و نشان داده‌اند، «طي هفتاد سال گذشته نسبت سالمندي جمعيت در ايران در مقايسه با متوسط جهاني در سطح پايين‌تري قرار داشته است. 
اين نسبت كه هم سطح كشورهاي منطقه غرب آسيا و شمال آفريقا بوده در مقايسه با كشورهاي منطقه، از دهه 2010 به بعد پيشي مي‌گيرد و از دهه 2040 از سطح متوسط جهاني عبور مي‌كند و با سرعت قابل‌توجهي افزايش مي‌يابد. به بيان ديگر، سالخوردگي جمعيت ايران از دهه 1420 ش (2040 م) به بعد به وقوع خواهد پيوست.»
اما مگر سالخوردگي و سالمندي جمعيت چه اشكالي دارد؟ آيا خودش نشان‌دهنده اين نيست كه وضع اقتصادي و رفاه در يك جامعه خوب است و افراد مي‌توانند تا كهنسالي زندگي كنند؟ بله. همين‌طور است. يكي از شاخص‌هاي رشد و توسعه يك كشور آن است كه اميد به زندگي افزايش يابد و آدم‌ها بيشتر و با كيفيت بهتري زندگي كنند. اما افزايش نسبت جمعيت سالمندان، مخصوصا زماني كه براي آنها برنامه‌ريزي صورت نگرفته باشد، معضلات جدي و فراواني را در پي دارد: «كاهش سهم جمعيت در سنين فعاليت، فشارهاي مالي، ورشكستگي نظام پرداخت‌هاي مستمري بازنشستگي، كاهش رشد اقتصادي، سقوط بازارهاي مالي و...» 
خب چه بايد كرد؟ چاره چيست؟ پاسخ به ظاهر ساده است؛ آينده‌نگري و چاره‌انديشي. كتاب حاضر هم با همين هدف نوشته شده است. نسيبه زنجري، سيده زهرا كلانتري بنادكي، رسول صادقي و احمد دلبري، نويسندگان اين كتاب كه بررسي سياست‌هاي موجود سالمندي و ارايه راهكار است، هستند . 
آنها در اين كتاب، «تصويري از وضعيت اقتصادي، اجتماعي، جمعيتي و سلامت سالمندان در ايران ارايه مي‌كنند و در ادامه، با به‌كارگيري رويكرد آينده‌پژوهي، به شناسايي مسائل و چالش‌هاي اولويت‌دار سالمندان در سه دهه پيش رو، شناسايي نيروهاي پيشران و پيامدهاي سالمندي جمعيت، طراحي سناريوهاي محتمل و تعيين سناريوي مطلوب براي مواجهه با سالمندي جمعيت در كشور مي‌پردازند.»
نويسندگان سه فصل پاياني، چهار سناريو را مطرح مي‌كنند: 1-  سناريوي سالمندي مخاطره‌آميز كه نگاهي بدبينانه به آينده سالمندي در ايران است. 2- سناريوي تاريك- روشن سالمندي كه نه مطلوب است و نه نامطلوب. 3- سناريوي سپيده‌دم سالمندي كه اندكي از سناريوي دوم بهتر است و در آن اصلاحاتي در وضعيت صندق‌هاي ورشكستگي صورت گرفته و نيز تلاش‌هاي حكمراني مساله‌محور روزنه‌هاي اميد را گشوده و 4- سناريوي سالمندي سعادتمند كه وضعيت مطلوب را ترسيم مي‌كند . 
«در اين سناريو شاهد نوعي سالمندي موفق، فعال و سالم هستيم كه در چارچوب آن سالمندان در فاز سالخوردگي جمعيت زندگي سعادتمند را تجربه مي‌كنند.»
اما «تحقق سناريوي سالمندي سعادتمند نيازمند اعمال سياست‌گذاري‌هاي مناسب و هم‌راستا در هر پنج عامل تاثيرگذار بر كيفيت زندگي سالمندان، شامل حكمراني، توزيع رفاه، مشاركت در بازار كار، صندوق‌هاي بازنشستگي و نرخ باروري است.» خلاصه اينكه بي‌مايه فطير است و اگر مثل ساير امور، دست روي دست بگذاريم و مدام بگوييم «وضعيت حساس كنوني»، «وضعيت حساس كنوني»، ديري (چنان‌كه در بالا آمد، در حد هفت، هشت سال) نمي‌پايد كه يك معضل ديگر هم به مجموعه مشكلات و بدبختي‌ها اضافه خواهد شد و وضعيت حساس كنوني را حساس‌تر و بحراني‌تر خواهد كرد. اگرچه بعيد است كه به اين هشدار هم توجه خاصي صورت بگيرد. به قول يغماي جندقي، شاعر غزلسراي عهد محمد خان قاجار؛ گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من/ آنچه البته به جايي نرسد فرياد است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها