نگاهي به وضعيت باشگاه استقلال
علي خطير دنبال چيست؟
مساله استقلال چيست؟ چرا سادهترين كاري كه به نظر ميآيد در يك باشگاه بايد انجام شود اينقدر پيچيده شده؟ هواداران با خودشان فكر ميكنند مساله دعواي خطير و نكونام است و راهحلش برگزاري يك جلسه مابين اين دو نفر؛ همين! پس چرا اين معادله خطي كه تنها دو متغير دارد، يعني سرمربي و مديرعامل باشگاه درگير متغيرهاي بيشتري شده و از حالت خطي فراتر رفته است؟ چرا خطير و نكونام به عنوان دو آدم بالغ نميتوانند با هم كنار بيايند؟ مگر هدف هر دو موفقيت استقلال نيست؟ آيا نميدانند دعواي رسانهاي شده آنها اوضاع باشگاه را خراب ميكند؟ در ادامه به بررسي اين شرايط و شنيدهها خواهيم پرداخت.
دعواي خطير - نكو جنگ زرگري است؟
برخي ميگويند اتفاقي كه در استقلال رخ ميدهد يك جنگ نمايشي است. يك حاشيه خودساخته است براي مديريت حاشيههايي كه قرار است از بيرون براي اين باشگاه ساخته شود. مثل آنچه در عالم سياست ميگويند كه اگر ميخواهيد يك بحران بزرگتر به وجود نيايد يك بحران كوچك مديريت شده بسازيد. ميگويند از آنجايي كه استقلال همواره دستخوش فشارهاي بيروني بوده است نكونام و خطير نقشه كشيدهاند تا با بهراه انداختن يك جنگ رسانهاي اجازه بروز فشارهاي ديگر را ندهند. عمده كساني كه اين حرف را ميزنند طرفداران تيم رقيب هستند و معتقدند آبيها با همين حربه از دولت و... امتياز ميگيرند. اين نظريه آنقدر باور نكردني است كه حتي ارزش نقد هم ندارد اما چون بسامد زيادي در فضاي مجازي داشت اينجا آورده شد.
خطير چه ميخواهد؟
علي خطير دقيقا دنبال چيست؟ آيا چيزي به جز قهرماني استقلال ميخواهد؟ در روزهاي ابتدايي كه او مديرعامل استقلال شد در همين روزنامه اعتماد فاش كرديم كه مديرعامل استقلال علاقهاي به همكاري با نكونام ندارد و مترصد اين است كه در اولين فرصت عذر او را بخواهد، يك مربي خارجي بياورد و ادامه فصل را با او پيش ببرد. اما نكونام نتايج قابلتوجهي به دست آورد و نيم فصل نخست را هم با قهرماني به پايان رساند تا عملا خطير راهي به جز حمايت ظاهري از نكونام نداشته باشد. در اين مدت به نظر ميرسد خطير از ايده همكاري نكردن با نكونام كوتاه آمده اما آنطور كه خبرها از درون باشگاه استقلال نشان ميدهد و جواد نكونام هم مدام تاكيد ميكند مديرعامل استقلال هنوز اصرار دارد كه او را زمين بزند، مديرعامل آبيها هنوز ايده اوليه خود را در ذهن دارد و بدش نميآيد آنقدر به نكونام فشار آورده شود كه خودش كنار بكشد. يكي از مسائل مهمي كه بين اين دو نفر مشكل ايجاد كرده رد كردن بازيكنان خارجي است كه خطير قصد آوردن آنها به استقلال را داشته است. خطير در سالهايي كه معاون استقلال بود چندين بازيكن خارجي به تهران آورد. استراماچوني هم دستپخت علي خطير بود. تقريبا اكثر اين نفرات هم با دريافت دستمزدها و غرامتهاي سنگين ايران را ترك كردند درحالي كه به جز يكي، دو مورد از آنها هيچ كدام كمك فني چنداني به استقلال نكردند.
هواداران طرف نكونام هستند
نگاهي به صفحات هواداري استقلال در فضاي مجازي نشان ميدهد در دوگانه خطير-نكونام هواداران طرف سرمربي هستند. دليلش هم واضح است. نكونام سرمربي تيم است، بازيكن سابق اين تيم بوده و از همه مهمتر عالي نتيجه گرفته است. استقلاليها در چندين سال گذشته فقط يك بار چنين ثباتي در نتيجهگيري داشتند و آن هم فصلي بود كه با فرهاد مجيدي قهرمان شدند. طبيعتا در اين مسير هر چه كه سد راه نكونام به حساب بيايد ميشود دشمن آنها و حالا اين سد مديرعامل تيم است.
نكونام هم با آگاهي از اين جايگاه است كه با قدرت مقابل مديرعامل باشگاه ميايستد و حتي اردوي خارجي تيم را هم لغو ميكند. اقدامي كه هم از لحاظ وجهه به باشگاه استقلال و مخصوصا خطير ضربه زد هم از لحاظ مالي كه البته در مورد دوم علي خطير درنظر دارد غرامت مربوط به اين موضوع را از قرارداد نكونام كسر كند.
مشكلات مالي پوسته است
بازيكنان استقلال از مشكلات مالي ميگويند. اميد حامديفر كه نامش در چند روز گذشته زياد به گوش رسيده، گفته مشكلات مالي دارم. بازيكنان از دريافتيهايشان راضي نيستند. نكونام ميگويد چرا سعيد مهري رفت؟ مهري ميگويد چون قراردادم اصلاح نشده بود و... اينها مشكلاتي نيستند كه در اين فصل سر از زمين بيرون آورده باشند. اينها جملات آشنايي هستند كه هر سال از زبان مربيان و بازيكنان استقلال و پرسپوليس شنيده بوديم. بنابراين بايد گفت اينها در همان راستاي دعواي نكونام و خطير است. به بيان ديگر اگر سرمربي تيم ميخواست بازيكنان به هيچ عنوان اينچنين آشكارا در رسانه به نقد خطير نميپرداختند.
خطير رفتني است؟
برخي رسانههاي نزديك به وزارت ورزش از دو، سه روز قبل خبر دادند كه وزارت ورزش به فكر تغيير مديرعامل استقلال افتاده است. حتي نوشتند گزينههاي جانشيني خطير هم انتخاب شدند و صندلي رياست آبيها به زودي دست به دست ميشود. منطقي هم هست. وضعيت باشگاه استقلال ديگر نميتواند به اين صورت ادامه پيدا كند. استقلال ديگر يا جاي خطير است يا نكونام. بودن اين دو كنار هم و فضاي سياهي كه بين اين دو نفر شكل گرفته ادامه هر گونه همكاري را ناممكن كرده است. اينكه خطير و معاونهايش اصرار دارند نزديكان نكونام يا آنهايي كه از اين داستان سود ميبرند آتش بيار معركه شدند هم به كل منتفي است، چراكه نكونام و خطير ميتوانند با يك جلسه ساده همه نقشههاي آنها را خنثي كنند و اگر اين كار را نميكنند، كه تا به حال هم نكردند، يعني نميخواهند. شايد لازم باشد وزير هم از اين انفعال و تماشا كردن دعوا از بيرون گود دست بردارد و به وظيفه ذاتياش عمل كند. اظهاراتي نظير هياتمديره تصميمگير است كه از زبان معاون جديد وزير بيرون ميآيد بيشتر شبيه به يك شوخي است.
خصوصيسازي و تغيير مديريت
مدت زيادي است كه وزارت ورزش اعلام كرده سهام سرخابيها واگذار ميشود. اين اتفاق قرار بود تا الان انجام شده باشد كه نشده. برخي ناظرين ميگويند باتوجه به اينكه دولت حتما ميخواهد كار را به سرانجام برساند تغيير و تحول در راس مديريت دو باشگاه را هم به بعد از آن موكول كرده است، چراكه با فروش سهام دو باشگاه، مجمع و هياتمديره جديد باشگاه كه طبيعتا اكثر آن توسط خريدار تعيين شده براي تغيير پست مديرعاملي اقدام خواهند كرد.