• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۳ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 2714 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۵ اسفند

هوش مصنوعي و توتاليترياليسم

لوياتان تازه متولد شده

كامران مشفق‌آراني

به اعتقاد هانا آرنت حكومت‌هاي ديكتاتوري‌ و توتاليتار اساسا متفاوت هستند، لكن توانايي تشخيص بين اين دو براي طبقات مختلف اجتماع به منظور رهايي از گزند افتادن در چنين گودال تاريك و عميقي بسيار مهم است. وي معتقد است كه توتاليتاريسم تنها شكل حكومت است كه همزيستي با آن به هيچ عنوان ممكن نيست يا اگر چنين است به مثابه زمهريري‌ است بي‌نهايت، اگرچه او در كتابش با عنوان «خاستگاه توتاليتريزم» به‌طور كامل در مورد دموكراسي سكوت كرده است، آخر از نگاه او بيماري تماميت‌خواهي بسيار وخيم‌تر از درمان به روش دموكراسي‌طلبي است. در نهايت، آرنت در اين اثرش نشان مي‌دهد كه چگونه هر دو شكل حكومت مي‌توانند به چالش‌هاي مختلفي منجر شده و چگونه هر دو قادر خواهند بود با بسط مفاهيم مختلفي از جمله قدرت و اقتدار مواجه شوند.
 همان‌طور كه كنش‌ها و واكنش‌هاي ديكتاتور‌ها و حكومت‌هاي توتاليتر در مواجهه با جوامع تحت سلطه خود مي‌تواند بسيار متفاوت باشد، تعامل و به‌كارگيري فناوري‌هاي جديد و توانمندي مانند هوش مصنوعي نيز در ميان اين دو مي‌تواند بسيار متغير بوده و بر اساس منافع آنان گوناگوني مبسوطي را شامل شود.عموما ديكتاتورها مي‌توانند از هوش مصنوعي براي تقويت قدرت خود كه به پنداشت اكثريت يكدست آنان قداست دارد، استفاده كنند، اين مهم مي‌تواند شامل نظارت بر جمعيت، مانيپولاسيون اطلاعات، كنترل اقتصادي و كنترل دسترسي اقشار مختلف به اطلاعات به صورت طبقاتي باشد. آنان با به‌كارگيري تكنولوژي‌هاي پيشرفته در كنار هوش مصنوعي مي‌توانند منابع گوناگون اعم از اقتصادي، انساني و از اين دست را به صورت كارآمد‌تر و با دقت فزاينده‌اي مديريت كرده و به نيازهاي جمعيتي تحت فرمان‌شان پاسخ مطلوب‌تري ارايه دهند.
 در مقابل حكومت‌هاي توتاليتر مي‌توانند از فناوري براي كنترل تقريبا هر جنبه از رفتار عمومي و خصوصي مردمان با در نظر گرفتن ريز‌ترين جزييات آن به‌طور بسيار موثر و با دقتي وراي توانايي عقل و نبوغ انساني استفاده كنند كه مي‌تواند شامل استفاده از هوش مصنوعي براي نظارت بر رفتار جمعيت، اقدام به توليد و پخش اطلاعات غلط و گمراه‌كننده و استفاده از هوش مصنوعي براي كنترل اقتصادي و همين‌طور كنترل دسترسي به جريان گردش اطلاعات باشد، آنان قادر خواهند بود تا فرآيند توليد و گردش اطلاعات و اخبار را از مبنا و مبدا آن مديريت كرده و آن را دستخوش تغييرات مطلوب خود كنند.
 واقعيت تلخ ماجرا آنجاست كه بيراه نخواهد بود اگر توصيف كنيم حكومت‌هاي توتاليتر تا جايي پيشروي خواهند كرد كه به آنها اين توانايي را مي‌دهد تا از هوش مصنوعي براي قفل بيشتر جهان در رنج بي‌پايان استفاده كنند، براي توضيح بيشتر اين رنج لايتناهي در نظر بگيريد خبرگي يك دستگاه سياسي را كه با توجيه دقيق از حمله اتمي به يك شهر يا كشور ديگر دفاع مي‌كند و كسي جلودارش نيست.در نهايت، هر دو نوع حكومت مي‌توانند از اين فناوري براي تقويت قدرت همسو با انتفاع خود استفاده كنند، اما حكومت‌هاي توتاليتر ممكن است به‌طور گسترده‌تري از اين تكنولوژي نفع برده و نقطه ثقل آن را بر كنترل تقريبا همه جنبه‌هاي زندگي فردي افراد متمركز كنند. فراموش نكنيد كه اين‌گونه از هوش فرازيستي به پشتوانه الگوريتم‌هاي پيچيده‌اي كه به آنها مجهز شده است اين توانمندي را به هر دو نوع حكومت‌هاي تماميت‌‌خواه و فردمحورمي دهد تا رفتار افراد را پيش‌بيني كرده و افرادي كه ممكن است براي ساختار حاكميتي تهديد تلقي شده، شناسايي و در كوتاه‌ترين زمان ممكن آن فرد يا جريان را بايكوت كنند، در نظر بگيريد با وجود چنين شبح توانمند و تاريكي تمام انوار شفابخش جنبش‌هاي مدني در نطفه خفه خواهند شد.
 اگر خيلي بدبينانه‌تر بينديشيم، در آغاز راه يك پايان غم‌انگيز بر نهال تحول‌خواهي در جوامع مبتلا به ديكتاتوري يا تماميت‌خواهي خواهد بود، چراكه رشد فناوري‌هاي هوشمند مي‌تواند به خشك شدن ريشه‌هاي نوپاي مدنيت منتهي شده و جهان با گونه جديدي از حاكميت ابر نو برده‌داري مواجه خواهد شد كه همه ‌چيز زير سلطه بي‌شك و شبهه يك هوش تاريك گوش به فرمان حاكميت مستبد قرار مي‌گيرد و قدرت سرايت اين ويروس مسري‌ حتي پايگاه‌هاي مستحكم دموكراسي‌هاي پيشرو را نيز تهديد مي‌كند، چراكه استمرار چنين سطحي از چيرگي بر آزادي‌هاي انساني در جوامع گرفتار و آن هم در درازمدت بر فرهنگ دموكراسي و گفتمان دموكراسي‌خواهي تاثيرگذار خواهد بود و لايه‌هاي تمامي تعاريف را دستخوش تغييراتي بنيادين خواهد كرد، تغييراتي كه پيش‌بيني آنها در زمان حال شايد براي كسي ممكن نباشد، چراكه سوالات بسياري در اين وادي بدون پاسخ و مغفول مانده‌ است، اما به راحتي مي‌توان پيش‌بيني كرد كه شكلي جديد از استبداد در حال شكل‌گيري است كه اگر انديشمندان و پژوهشگران در كنار قانونگذاران دست به اقدامات عملي در تقابل با رشد آن نزنند، لوياتان تازه متولد شده تمام پارادايم‌هاي مثبت موجود را از بنيان با چالش‌هايي جدي مواجه خواهد كرد كه خروج از آن مانند فرار نور از سياه‌چاله است.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون