نگاهي به روشهاي كسب دانش
و تخصص هنر سينما
سواد و سينما
سعيد هنرمند
پيشنياز تحصيل آكادميك در رشته سينما شركت در آزمون سراسري و كسب رتبههاي تعيين شده براي ورود به دانشگاههاي معتبري نظير دانشگاه صدا و سيما، دانشكده هنر دانشگاه تهران، دانشگاه سوره و دانشگاه هنرهاي زيباست. اين دانشگاهها به دليل بهرهگيري از اساتيد مجرب و رعايت استانداردهاي آموزشي سختگيرانه معمولا داراي سطح آموزشي
با كيفيت بالا هستند و بسياري از بزرگان سينماي ايران در ابتداي مسير هنري خود در اين دانشگاهها به كسب دانش و مهارت پرداخته و پس از فارغالتحصيلي به بازار كار سينماي حرفهاي پيوستهاند. دانشگاههاي غيرانتفاعي و بدون كنكور نيز همانند بسياري از رشتههاي ديگر شاخه هنر شرايط ادامه تحصيل را براي متقاضياني كه در كنكور موفق نشدهاند يا اصلا در آن شركت نكردهاند، فراهم كرده است. تراز كيفي آموزش در اين دست از دانشگاه بسيار پايين بوده و بيشتر تمركز آنها در صدور مدرك خلاصه شده است. بخش زيادي از دانشجويان اين نوع از دانشگاهها شاغل و از لحاظ سن و سال در مرحلهاي هستند كه از روي علاقه و گرايش و كشش و كسب علم به دانشگاه نيامدهاند و بسته به نيازشان آمدهاند مدركي بگيرند و بروند و به راحتي نيز ميگيرند و ميروند. دانشگاه نيز با علم به اين شرايط چندان به دانشجويان سخت نميگيرد، هر چند كه مدارك صادر شده توسط اين دانشگاهها مورد تاييد وزارت علوم است، اما برخلاف مدارك دانشگاههاي دولتي مذكور، در ميان جامعه هنرمندان، موجب ارتقاي اعتبار دارندگان اين مدارك نميشود و اين دانشگاهها سادهترين مسير براي رسيدن به مدارك دانشگاهي در رشتههاي مختلف سينمايي هستند. ازسوي ديگر علاقهمنداني هستند كه تمايل يا شرايط ادامه تحصيل در دانشگاه را ندارند و به تحصيل دانش سينما از مسير غيرآكادميك آن ميپردازند. دانشاندوزي غيرآكادميك به دو دسته كلي تقسيم ميشود: ۱- فراگيري مباني سينما در آموزشگاهها، انجمنها و كانونهاي مختلف و پرتعداد سينمايي. در اين قبيل از موسسات معمولا دورهها در يك سال تحصيلي گنجانده شده و اساتيد آن معمولا از بين سينماگران انتخاب ميشوند. كوتاه بودن و فشردگي دورهها از محاسن و هزينه بالاي ثبتنام و وعدههاي واهي مسوولان برخي از اين آموزشگاهها خصوصا در رشته بازيگري، از معايب اين كلاسهاست. هرچند كه تعداد قابلي از بازيگران مطرح سينما توسط برخي از همين موسسات، البته از نوع معتبر آنها به پروژههاي سينمايي معرفي شدهاند. ۲- در نوع دوم تحصيلات غيرآكادميك، هنرجوي علاقهمند با عشق و شور سراغ راههاي كسب دانش سينما به شكل انفرادي آن ميرود كه مهمترين آنها يادگيري اصول سينما از طريق مطالعات آزاد كتب سينمايي، خريد مجلات و انواع نشريات دورهاي سينمايي، شركت در جشنوارهها و مناسبتهاي سينمايي به جهت ارتباط گرفتن با سينماگران، تماشا و تسلط به فيلمهاي مهم سينماي ايران و جهان است. آموزههاي اين مسير معمولا دشوار و طولاني اما پربار و ماندني است، ولي بسيارند عاشقان دانشمندي كه در سينما به جايگاه مناسبي نرسيدهاند و بدتر از آن حتي فرصت ورود به سينما نيز نصيب آنها نشد و پس از شكست عشقي و عدم وصال به سينما و عمر و جواني بر باد رفته به گوشه انزوا خزيده و تا پايان زندگي حسرت روزهاي تلف شده در پاي معشوقه نامهربان بر قلبشان سنگيني ميكند.
سينماي حرفهاي ايران و جهان بزرگان بسياري را به خود ديده كه حتي يك روز هم پا به دانشگاه نگذاشتهاند اما آثارشان جريانساز، مهم و ماندگار شده است. معروفترين نمونه آن كوئنتين تارانتينو كارگردان بزرگ سينماي جهان است. آنچنانكه دليل تسلط و دانش بالاي خود را در سينما مرهون فيلم ديدن و كتاب خواندن ميداند، اما اين نخبهها استثناهايي تكرار ناشدني هستند كه نميتوان شيوه درسآموزي آنها را به عنوان راه درست انتخاب كرد، چراكه كمتر افرادي پيدا ميشوند كه داراي سطح هوش و موقعيت اجتماعي تارانتينو باشند.
برخي فارغالتحصيلان دانشگاهها، خصوصا آن دسته كه تحصيلات خود را تا مقطع ارشد و دكترا ادامه دادهاند تن به كارهاي فيزيكي در ابتداي راه حرفهاي در سينما نميدهند و كارهايي از قبيل دستياري و پذيرش مسووليتهاي جزء در يك پروژه فيلمسازي را متقبل نميشوند. قبول دستياري در رشتههاي غير از بازيگري تنها مسير حرفهاي ورود به سينماست و نياز به سالها صبوري و زحمت دارد. علاوه بر كمبود تعداد پروژههاي در حال ساخت اين موضوع هم يكي از دلايل عمده در بيكاري تحصيلكردههاي عالي رشتههاي مختلف سينمايي است.
در سينما بخشهاي فني و تكنيكي آن نياز به تحصيلات آكادميك قويتر و بالاتر دارد و هرچه سواد فني اپراتورها بيشتر باشد موفقيت آنها نيز بيشتر و خروجي كارشان باكيفيتتر است، اما در بخشهاي هنري علاوه بر تحصيلات آكادميك نياز به تحصيل و تحقيق و پژوهش لاينقطع شخصي در طول مدت فعاليت سينماگر در سينما براي تمام عمر به جهت بهروز نگه داشتن دانش سينمايي خود ضروري است. اين مهم نيست كه چه شخصي از چه روشي به كسب دانش سينما ميپردازد، مهم خروجي است كه ميزان اندوختههاي ذهني فرد را تعيين ميكند و زمينهساز موفقيت هنرمند نوعي در پروژههاي مختلف ميشود. امروزه دارا بودن مدرك دانشگاهي علاوه بر محاسن آموزشي آن براي هنرجو يك نياز مهم است براي كسب اعتماد ديگران در ابتداي ورود به سينما.