تشنجخواران!
آنقدر در كشور ما بلوا پشت بلوا رخ داده است كه تا حادثهاي پيش ميآيد حتي عوام هم ميپرسند كه باز چه چيزي اتفاق افتاده يا ميخواهد اتفاق بيفتد كه ميخواهند اذهان را منحرف كنند و به اصطلاح مردم را سر كار بگذارند؟!
اگر موجود بودن چنين ديدگاهي را بپذيريم واقعا بايد افسوس خورد كه چه ميزان از وقت و انرژي و روح و روان مردم دايما به مسالهسازيها مشغول و چه خسارات عظيمي دقيقا از همين ناحيه متوجه اقتصاد كشور ميشود؟!
قطعا يكي از دلايل گسترش خسارتبار مهاجرتها استمرار فضاي التهاب و درگيري و تشنجهاي كوچك و بزرگ است. سرمايههاي مادي و معنوي هر ملتي هنگام ثبات و تعادل و آرامش ازدياد پيدا ميكند و شكوفا ميشود. چرا اخبار حوادث گوناگون خصوصا تنشهاي سياسي و اجتماعي كشورمان بايد در صدر خبرها باشد و كدام سرمايهگذار است كه اين همه را بشنود و خيال آمدن به سرش بزند؟ افزون بر امنيت فيزيكي امنيت و آرامش رواني جامعه است كه بايد به شدت مواظب آن بود و متوجه خطرات و زيانهاي عظيم اغتشاش فكري مردم شد. كاش در اين زمينه تحقيقي صورت گيرد تا با عدد و رقم روشن شود كه وقوع انواع مناقشههاي كوچك و بزرگ تا چه حد به منافع ملي و مصالح عمومي ضرر زده است. تريبونداراني كه بايد مبلغ ثبات و آرامش باشند آشكارا مردم را عليه يكديگر تحريك ميكنند و هيچگاه مواخذه نميشوند. آيا كساني كه مرتب از طمع دشمنان ميگويند، نميبينند كه آنها از كوچكترين درگيريها تا چه حد به شعف ميآيند؟ بايد جستوجو كرد كه مسالهسازيها و التهابآفرينيهاي عامدانه با چه هدفي صورت ميگيرد و چه كساني از فضاي تيره و تار و آشوب و درگيري ميان مردم منفعت ميبرند؟ آرامش نسبي پيش از انتخابات چه ضرري داشت كه موردپسند برخي واقع نشد و فورا دست بهكار شدند تا فعاليتهاي مخرب خود را آغاز كنند؟! لطفا بگذاريد مردم با دردها و رنجهاي خود دمي آرام باشند. گراني و تورم و بيكاري به اندازه كافي اعصاب آنها را شخم ميزند، بيش از اين روي روح و روان ملت پا نكوبيد و براي خود غزل پيروزي و مديريت نخوانيد.