جايگاه زنان در يونان باستان
محمود فاضلي
بيتوجهي به حقوق زنان در اين كشور ريشه كاملا تاريخي دارد. زنان يوناني مطلقا در صحنه سياست صدايي نداشتند و فقط پشتيبان مردان در قدرت بودند. اكثر زنان در يونان باستان مطرود ميشدند و مورد تحقير قرار ميگرفتند. صداي اعتراضي و نيرومند زنان در درامهاي يوناني نيز همواره جايگاه فرودست و ابزار شدن آنها را در يك جامعه مردانه و پدرسالار نشان ميدهد. در يونان باستان شهروندي به تمام افراد تعلق نميگرفت و فقط به «مردان بومي آزاد به دنيا آمده» تعلق داشت و به زنان، بردگان، خارجيان و مهاجران تعلق نميگرفت. اصل شهروندي بهطور قاطع مردان را از بردهها و بيگانگان متمايز ميكرد.
بخش اعظم اين تصور از منابع مكتوبِ يونان كلاسيك سرچشمه گرفته است. زِنوفِن، افلاطون و توسيديد همگي به كمرنگ بودن مقام زنان در برابر مقام مردان شهادت دادهاند. ارسطو در قرن چهارم پيش از ميلاد در كتاب «سياست» خود نوشته است: «دگربار آنطور كه ميان جنسيتها تفاوت است، مردها ذاتا مافوق و زنان زيردست، مردان حاكم و زنان تحت سلطهاند.» بسياري از اين متون از آتن نشأت گرفتهاند؛ شهري كه محدودكنندهترين نگرشها را نسبت به زنان داشته است.
حقِ به ارث بردن و مديريت اموال را به زنان ميداد، ارزش كار زن به عنوان توليدكننده و محافظ ثروت به رسميت شناخته شد. زنان افزون بر مديريت سرمايههاي خودشان ميتوانستند كنترل داراييهاي فرزندانشان را در صورت عدم صلاحيتِ قيمِ مرد به دست گيرند. زنانِ خانه مسووليتِ مراقبت از بچهها را هم به عهده داشتند. آموزش دختران و پسران جوان وظيفه زنان بود، اگرچه پسران پس از رسيدن به سن خاصي به آموزگار سپرده ميشدند.
شهروندي از مردان آزاد، فارغ از توجه به مرتبه اجتماعي و ثروت آنها، شركايي سياسي ميساخت كه تحت حاكميت قانون، امتيازات و وظايف برابر داشتند. در برخي دولت شهرها تمامي شهروندان بزرگسال مذكر و آزاد كه شامل فقرا نيز بودند، در يك مجمع سياسي كه قوانين و سياستهاي جامعه در آن تصميمگيري ميشد، توسط آراي مستقيم در دولت مشاركت ميكردند. زنان نيز امتيازات و حمايتهايي ازسوي قانون داشتند، اما مساوات شامل حال آنها نميشد و آنها از حق راي محروم بودند و رفتار جنسي و كنترل اموالشان، نسبت به مردان تحت نظارت كامل بودند.
در آتن كلاسيك كه با رويدادهاي تاريخي و فرهنگي بزرگ مشخص شده است، گفته ميشود كه زن در تحقيرآميزترين موقعيت خود قرار داشته است. دلايل به حاشيه راندن زنان در آن دوره تاريخي عبارتند از: اهميت «خانه» و همچنين «حمايت از نابرابري توسط روشنفكران آن زمان». گفته ميشود كه زنان بدون هيچ حقوق سياسي، در يك رژيم چند همسري، تحت حمايت همه مردان خانواده، موقعيت ناچيزي داشتند. شناخت ارزش آن تنها در چارچوب فايده آن براي بازتوليد بوده است. او همان زني است كه «بايد مطمئن ميشد كه نامش شنيده نشود، نه براي خير و نه براي بد.»در دولت شهر «اسپارت» موقعيت زن متفاوت است. دليل آن ويژگي نظامي شهر و عمدتا رژيم مالكيت اشتراكي است.زنان در اسپارت به عنوان آزادهترين زن دوران باستان شناخته ميشدند. زنان استقلال مالي داشتند، در انظار عمومي ظاهر ميشدند، در جشنها و ورزشهاي آن دوره شركت ميكردند. او كه مسوول مراقبت از خانه است، به اندازه مرد در جامعه و خانه مفيد تلقي ميشد. اسپارتي هم البته حتي با صدا زدن پسر، احساس مادرانه را سركوب ميكردند.
در طول تاريخ ما اغلب با رابطهاي بين دو جنس مواجه ميشويم كه اساسا مرد را به عنوان شخصيتي سلطهگر و زن را به عنوان يك درجات كم و بيش تابع، از طريق هزاران شكل بيان فردي و اجتماعي نشان ميدهد. در آتن دوران كلاسيك كه با رويدادهاي مهم تاريخي و فرهنگي مشخص شده است، به نظر ميرسد زن ضعيفترين موقعيت خود را تجربه ميكرد.
برخيها كه موقعيت زن آتني را توضيح ميدهند، تاكيد دارند كه روشنفكران اين دوره از نابرابري دو جنس و بدون هيچگونه حقوق سياسي، حمايت ميكردند. به نظر ميرسد كه زن در وضعيت موجود چندهمسري و تحت حمايت همه اعضاي مرد خانواده، داراي موقعيت مبهم است. ارزش او فقط در زمينه سودمندي در فرآيند توليدمثل شناخته ميشود. در اسپارت موقعيت زنان به دليل ويژگي نظامي شهر و عمدتا به دليل سيستم مالكيت مشترك متفاوت است. زن اسپارتي دقيقا نقطه مقابل زن آتني و رهايييافتهترين زن دوران كلاسيك بود. او استقلال مالي دارد، در مكانهاي عمومي ظاهر ميشود، نظر خودش را دارد و در جشنوارهها و مسابقات ورزشي شركت ميكند. او مسوول مراقبت از خانه است و او را به اندازه مرد براي خانه و جامعه مفيد ميدانند.