تاييدها و تكذيب ها درباره پرونده كاظم صديقي ادامه دارد
فراز و فرودهاي پرونده هزار ميلياردي
گروه سياسي| ماجراي سند زدن باغ هزار ميلياردي ازگل تهران به نام كاظم صديقي كه در روزهاي پاياني سال، حاشيههاي زيادي را ايجاد كرده بود در تمام تعطيلات نوروزي هم منشا اخبار و ماجراهاي بسياري شد. در نخستين واكنش به اين رخداد، صديقي اعلام كرده بود، فردي بدون اطلاع او اقدام به انتقال سند به نام او كرده است. ياشار سلطاني كه براي نخستينبار اسناد اين تخلف و فساد را منتشر كرده بود در خصوص ابعاد مختلف اين پرونده مينويسد: خلاصه ماجراي «باغ ازگل» از اين قرار است كه آيتالله كاظم صديقي به همراه دو پسر، يكي از عروسها و همچنين سرتيم حفاظتياش به همراه يك كارمند شهرداري به نام «جواد عزيزي» در ۱۴/08/1402 شركتي تجاري با نام «پيروان انديشههاي قائم» ثبت ميكنند.نزديك به يك ماه بعد از ثبت اين شركت ۴۲۰۰ متر از زمينهاي مدرسه علميه امام خميني در ازگل كه توليت آن بر عهده آقاي كاظم صديقي است به اين شركت واگذار ميشود. قيمت تقريبي اين ملك با توجه به متوسط قيمت در اين منطقه ۱۰۰۰ ميليارد تومان است. بر اساس اسناد منتشر شده مشخص شده كه اين زمين در تاريخ 19/۰۹/1402 با امضا و اثر انگشت كاظم صديقي در مقام «فروشنده» به جواد عزيزي و محمد مهدي رجبي صديقي (فرزند آيتالله) به عنوان خريدار انتقال يافته است. اما در پي انتشار ادعايي در فضاي مجازي درباره آيتالله صديقي امامجمعه موقت تهران، او در نامهاي به دادستان تهران به اين ادعا واكنش نشان داد و نوشت: معروض ميدارد، حوزه علميه امام خميني (ره) در چارچوب اساسنامه خود، سالها قبل براي تمهيد ورود نوجوانان و دانشآموزان علاقهمند به آموختن دروس ديني وحوزوي تصميم به تاسيس مجموعه آموزشي و فرهنگي پيشحوزوي گرفته و براي تاسيس اين مركز اقدام به اخذ مجوزهاي قانوني لازم نمود. بر همين اساس لازم بود تا موسسهاي وابسته به حوزه علميه امام خميني تاسيس گردد و بخشي از زمين متعلق به حوزه براي ايجاد اين مركز پيشحوزوي به آن موسسه منتقل شود. بر اين اساس فردي به نام آقاي **** كه قبلا مورد اعتماد مجموعه بوده، مسوول پيگيري و انجام امور ثبت اداري موسسه شد. اما متاسفانه فرد مذكور با سوءاستفاده از اعتماد اقدام به تدوين و ثبت اساسنامه، جعل امضاء اينجانب، تسهيم سهام به آن كيفيت و بدون اطلاع توليت، مدير حوزه و برخي اعضا نموده و معالاسف حتي بدون ورود و امضاء اينجانب و برخي اعضا ثبت اين قضيه صورت پذيرفته است. بنابراين موسسه ثبت شده به كيفيتي كه در رسانهها انتشار يافت، بدون اطلاع اينجانب ومديريت حوزه و بر خلاف اهداف مصوب آن به ثبت رسيده است. در شرايطي كه واكنشها به اين پرونده ادامه داشت، برخي دفاعیهها از صديقي در فضاي عمومي كشورمان حاشيهساز شدند. در يكي از اين نمونه دفاعيهها علي فروغي مدير شبكه سه سيما در يادداشتي نوشت: ماجراي حمله به آيتالله صديقي با عنوان عجيب زمينخواري و كمي پس از آن حمله به آيتالله علمالهدي ديگر قطعا پروژه حمله به روحانيت انقلابي است. دو روحاني انقلابي كه عمر خود را در خدمت به نظام اسلامي گذاشتند و در همه بزنگاههاي اجتماعي و سياسي و فرهنگي با تمام توان پاي انقلاب حضرت روحالله ايستادند و سربازي نايب امام زمان را كردند. محسن برهاني اما با اشاره به ماجراي زمينخواري منسوب به كاظم صديقي نوشت: لازم به ذكر است كه پشيماني حتي دقايقي پس از ارتكاب جرم به صورت تام، هيچ تاثيري بر تحقق جرم ندارد. جرم انتقال مال غير واقع و تمام شد. اينكه چند ماه بعد از ارتكاب جرم و پس از افشاگري ادعا شود در حال برگرداندن هستيم، تاثيري بر جرم ندارد.
محسن برهاني، حقوقدان در صفحه اينستاگرام خود نوشت:
در قضيه ۴۲۰۰ متر باغ ازگل با توجه به باز شدن زبان برخي مسوولان در دفاع از برخي از متهمان و احتمال كليد خوردن پروژه ماستمالي كردن، براي روشن شدن بيشتر ابعاد حقوقي نكاتي تقديم ميشود:
مدرسه علميه در دو بيانيه خود اعلام كرده است كه اين ۴۲۰۰ متر به حوزه بازگردانده شد يا در حال بازگردانده شدن است؛ باز خداروشكر ياشار سلطاني مطلبي را علني كرد والا ...
در اين پرونده دو موضوع را بايد تفكيك كرد:
1- در مرحله اول، يك موسسه غيرانتفاعي تشكيل ميشود. در اين مرحله ممكن است امضايي جعل شده باشد يا ميزان سهامي كم و زياد شده باشد يا ممكن است اسم كسي بدون اجازه او به اساسنامه اضافه گرديده باشد.
2- دوم و هوالمهم انتقال مال به اين موسسه غيرانتفاعي است. بايد توجه نمود كه جرم اصلي در اين مرحله واقع شده است و نه در هنگام ثبت موسسه. اين شركت، منتقل اليه است ولي ناقل اين ۴۲۰۰ متر كيست؟ بر اساس بيانيه اخير شخص آقاي صديقي چنين كرده است. ايشان چه سمتي دارد كه ۴۲۰۰ متر را به يك شركت منتقل نموده است؟ وي متولي مدرسه است؛ براساس كدام مجوز قانوني يا شرعي، متولي مدرسه ميتواند ملك مدرسه را به يك موسسه منتقل نمايد؟ مگر اينكه وي ادعا كند بعد سالها قضاوت و منبر و كرامت و نقل كشف و شهود و خواب وروياهاي صادقانه و اضغاث احلام، از اين مطلب ابتدايي اطلاع نداشته و نميدانسته كه متولي، مالك نيست!!
نتيجه اينكه ظاهرا در بنچاق هم ناقل و هم منتقلاليه را شخص صديقي امضا كرده است!! چرا؟ چه نيازي به اين نقل و انتقال وجود داشت؟ انشاءالله در دادگاه اين موضوع مشخص ميگردد.
نهايت آنكه خاطر همه ما هست كه يك بازيگر به خاطر يك استوري يا يك شهروند به خاطر يك تویيت، راسا جلب شدند بدون هيچ احضاري. افكار عمومي بهشدت پيگير اين مهم است كه دادستان تهران يا دادستان ويژه روحانيت در مانحن فيه چه خواهند كرد. ماهم منتظر ميمانيم؛ فانتظروا اني معكم منالمنتظرين.