• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5731 -
  • ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۶ فروردين

هنرمندان از آنچه در 1402 بر موسيقي ايران گذشت به «اعتماد» مي‌گويند

سال تلاش‌هاي نافرجام براي توقف موسيقي

با وجود همه مانع‌تراشي‌ها، موسيقي ايران به راه خود ادامه مي‌دهد چون هيچ تصميمی‌ حريف «زيبايي» هنر نيست

سيمين  سليماني

بنا به رسم تا حدي متداول روزنامه‌نويسي، خواستيم در نخستين صفحه سال گزارشي بدهيم از آن‌چه در سال قبل بر موسيقي ايران گذشت. براي مرور رويدادهاي سال گذشته، بهتر آن ديديم كه روايت كوتاه تعدادي از هنرمندان اين عرصه را در اين گزارش منعكس كنيم. از آنها پرسيديم 1402 براي موسيقي ايران چگونه سالي بود؟ آنها نيز از مهم‌ترين مسائل و چالش‌هايي گفتند كه در مقام هنرمند موسيقي با آنها روبه‌رو بودند. آنچه مي‌خوانيد متن مكتوب پاسخ‌هاي 8 نفر از اهالي موسيقي در پاسخ به پرسش «اعتماد» است.

 

سال سختي‌ها و خنده‌ها

رامين بهنا

سال ١۴٠٢ را به جز از دست دادن عده‌اي از هنرمندان و اهالي موسيقي كه تلخي بسياري را در اين سال براي ما به يادگار گذاشت، سال جالبي براي موسيقي مي‌دانم.

هميشه اين عقيده را داشتم كه هنر و موسيقي نيازي به آقا بالاسر و ارشاد و اين صحبت‌ها ندارد و اگر آزادانه حركت كند، خودش راه درست را پيدا مي‌كند و در صورتي كه هر چيزي سر جاي خودش باشد همه سبك‌ها در كنار هم فعاليت خواهند كرد و البته رقابت صحيح هم پيش خواهد آمد و اجراهاي بهتر و بيشتر و كارها و آثار ارزنده‌تري را خواهيم داشت. در سالي كه گذشت احساس كردم موسيقي به دليل اجراهاي خصوصي و اجرا در كافه‌ها و سالن‌هاي كوچك و انتشار آثار در اينترنت، فضاي بهتري را تجربه كرد كه اين باعث پيشرفت و بروز خلاقيت و آشنا شدن بيشتر و نزديك‌تر مردم با هنرمندان شد. از طرف ديگر شاهد بوديم كه سياست‌هاي اشتباه بحث دعوت از خواننده لس‌آنجلسي هم جاي خودش را داشت كه مي‌دانيم چه تضاد شديدي با عمل اين وزارت‌خانه دارد. مسائلي از قبيل عدم حضور نوازنده زن روي صحنه و مشكلات اينچنيني و ادعاهاي عجيب و غريب، واقعا سطحي بودن كارهاي اين وزارت خانه را ثابت كرد.

آهنگساز و پيانيست

 

سال بي‌تفاوتي به موسيقي ايراني

حسين عليشاپور

 

مشكلات موسيقي، مشكلاتي ريشه‌اي و ديرينه هستند كه بازشكافي و دسته‌بندي آنها خودش مثنوي هفتاد من كاغذ است. امسال براي شخص من به عنوان يك خواننده «هنوز» فعال در عرصه‌ موسيقي اصيل ايراني سالي بدون كنسرت بود و اين مساله نه به دليل عدم توانايي بنده يا مخالفت‌هاي دستگاه‌ها و ادارات مرتبط، بلكه به دليل گسترش شرايط بي‌تفاوتي نسبت به موسيقي ايراني در همه جا، حتي ميان هنرمندان همين حوزه است كه خود، بي‌انگيزگي فزاينده‌اي را براي كنسرت دادن رقم زده و اجراهاي صحنه‌اي را بسيار كم كرده ‌است. منصفانه بخواهم بگويم امسال بخش‌هاي دولتي مرتبط با موسيقي، كارهاي خوبي هم انجام دادند كه از آن جمله مي‌شود به جريان كنسرت عليرضا قرباني در اصفهان اشاره كرد. كاستن از دخالت دستگاه‌ها و افراد غيرمرتبط با موسيقي يكي از راهبردهاي مهمي ا‌ست كه مي‌بايست مورد توجه نهادهاي مرتبط موسيقي قرار گيرد؛ ديگر اينكه موسيقي اصيل ايراني به شكلي جدي و اضطراري نيازمند ترميم زير ساخت‌ها چه در حوزه‌ برگزاري كنسرت و چه در حوزه‌ توليد و ارايه‌ آثار است. اميدوارم در سال جديد اتفاقات بهتري شامل حال موسيقي ايراني شود.

خواننده

 

جريان موسيقي متوقف است

عليرضا اميني

نزديك به سه دهه است كه هيچ سالي بر موسيقي نمي‌گذرد، يعني جريان متوقف است و حتي ‌گاهي شاهد عقبگرد و بازگشت هستيم و هيچ حركت رو به جلويي نداشتيم. بزرگ‌ترين چالش موسيقي در سالي كه گذشت، استفاده ابزاري در دست سياست و دولت از عنصر موسيقي بود كه اين مساله در سال گذشته اوج گرفت يعني حتي در دوره‌هاي قبلي دولت تا اين حد استفاده ابزاري از هنر به خصوص موسيقي و نمايش را نديده بوديم ولي امسال در حوزه سياست‌گذاري‌ها گويا قرار بوده كه از موسيقي براي اهداف پيشبرد جايگاه حسي و عاطفي مردم در رابطه با پروژه‌هايي كه دولت انجام مي‌دهد، استفاده شود كه به نظر من اين دو نكته خيلي مهم است و خب راه برون رفت هم نداريم؛ واقعيت اين است كه نه از اين اتفاق برون رفت داريم و نه از ركودي كه در موسيقي وجود دارد، چرا كه اولا همچنان ما را گول مي‌زنند و مي‌گويند «هنر موسيقي» ولي با اين اوصاف هيچ اجر و قربي براي هنرمند قایل نيستند و اصرار دارند كه ما هنرمند موسيقي هستيم در صورتي كه در دنيا هنر موسيقي در سطح اجتماعي و ارايه آثار نداريم بلكه صنعت موسيقي داريم و اين‌ها در مسير صنعتي شدن ايستاده‌اند و اصلا نمي‌گذارند كه اين مسير شكل بگيرد چون يك موسيقي صنعتي كه شيوه و راهكارهاي خود را دارد، هيچگاه نمي‌تواند اسير مميزي‌ها باشد و هنرمند بايد با فكر آزاد اثري خلق كند و روي صحنه ببرد و آنجا بازخوردها را ببيند و متوجه شود كه آيا درست حركت كرده‌ يا اشتباه بنابراين تا زماني كه ساختار دولت اصلاح نشود، برون رفتي از اين مساله نخواهيم داشت.

برنامه‌ساز و منتقد موسيقي

 

دشواري‌هاي توليد، گراني تقاضا

حسام صحرايي

 

شوربختانه سال خوبي براي موسيقي نداشتيم؛ دلسردي و خاموشي و عدم حمايت نهادهاي متولي فرهنگي از مولفان و مصنفان موسيقي و آثار توليدي و كج‌سليقگي رسانه ملي در عدم پخش آثار اصيل و سرمايه‌گذاري روي موسيقي‌هاي هجو، سطحي و سفارشي و گاه مناسبتي و بي‌اعتنايي به آثار ملي و كلاسيك و ملودي‌هاي مبتني بر انديشه و تفكر و نازل شدن سطح سليقه مخاطب از آثار خوب و اصيل به سمت محصولات سرگرم كننده و تهي، متاسفانه انگيزه‌اي براي فعاليت مثبت در موسيقي جدي نگذاشته، بنابراين مي‌توان گفت موسيقي ايران به سمت ناكجاآبادي به نام هجو، لودگي و پوچي مي‌رود و روزهاي خوبي را براي موسيقي نمي‌شود ديد. در اين چند دهه و سياست‌گذاري‌هاي فرهنگي بعد از انقلاب، موسيقي ايران همواره گرفتار چالش‌هاي اساسي و متعددي بوده و به‌طور اخص بزرگ‌ترين چالش در سالي كه گذشت در موسيقي ايران، ممانعت نهادهاي خاص و داراي نفوذ در برگزاري كنسرت‌ها با حضور نوازندگان زن در برخي شهرها بوده كه متاسفانه بارها در اين سال‌ها باعث لغو و تعطيلي اجراها شد كه چنين نهادهايي با اين اقدام‌هاي فراقانوني، خود را در تمام عرصه‌ها محق مي‌دانند و مانند ممنوعيت صداي بانوان و ممنوعيت نمايش ساز، اين اجازه و قدرت را هم دارند كه از حضور نوازندگان زن هم جلوگيري كنند. بعد از آن تورم و گراني افسار گسيسته را هم مي‌توان يكي از چالش‌هاي جدي دانست كه با توجه به وضعيت معيشت اصحاب موسيقي، گراني بليت‌هاي كنسرت، اجاره سالن، مشكلات توليد محتوا و اثر و اجراي كنسرت از هردو طرف يعني هنرمندان موسيقي و مخاطبان آن با كمال تاسف انگيزه‌اي براي عرضه و تقاضا و استقبال از سالن‌هاي كنسرت و آثار هنري باقي نمي‌ماند.

خواننده

 

جنسيت، دليل محدوديت نيست

 هدا جابري

 

ابتدا قصد داشتم از مشكلاتي كه در سال گذشته گريبان‌گير جامعه بانوان هنرمند بود بگويم ولي چه بگويم كه حكايت ما بانوان هنرمند قصه پر غصه است كه ريشه تاريخي و همچنين كندي دردناك و تدريجي سير كمال بشري دارد. آن هم به گناه جنس ديگري بودن! فرقي ميان زن و مرد نيست؛ جنسيت، تنها يك ويژگي است نه عاملي براي تحديد و...؛ كاش زودتر به بلوغ اجتماعي برسيم كه ديگر در جامعه آواز زنان و نوازندگي و هنرمندي آنها ناشايست و ممنوع انگاشته نشود و تلاش‌هاي بخش بزرگي از اجتماع كه مي‌تواند به بالندگي بيشتر جامعه كمك كند و آينده بهتري را براي همه ما رقم بزند، ناديده يا اندك در نظر گرفته نشود. اطمينان دارم كه جامعه ما از نظر تاريخي به سمتي در حركت است كه در آن وجود زن و مرد مانند دو بال براي ترقي بيشتر اجتماع بشري به عنوان واقعيتي انكارناپذير پذيرفته خواهد شد و دير يا زود ديگر جنسيت مطرح نخواهد بود.

خواننده و نوازنده سنتور

 

زيبايي، ضامن بقاي موسيقي

نسيم ثيابي

سالي كه گذشت با چهل سال گذشته و حتي چهارصد سال گذشته تفاوت چنداني نداشت. سال‌ها و قرن‌هاست كه موسيقي كلاسيك ايران با چالش‌هاي جدي مواجه بوده است و اگر چه در مقاطعي كوتاه با شكوفايي نسبي همراه بوده ولي در مجموع موسيقي ايراني با تفسيرهاي ناصواب هميشه به انزوا رانده شده است. در سال‌هاي پس از انقلاب اسلامي اين سختگيري‌ها فراز و نشيب‌هاي زيادي داشته است؛ يكي از مهم‌ترين آنها حذف كلي صداي بانوان است؛ اين تصميم در حالي سال‌هاست ادامه‌دار شده كه منع صداي بانوان مبناي شرعي، فقهي، عقلي و قانوني ندارد... اينكه در سال‌هاي اخير مي‌بينيم كه صداي يك ساز تحت تأثير جنسيت نوازنده آن قرار مي‌گيرد و حذف مي‌شود بسيار غم‌انگيز است ولي آنچه ضامن بقاي موسيقي است زيبايي آن است نه تصميم‌هاي متوليان امر؛ و ايرانيان هنردوست بي‌اعتنا به اين تصميمات راه خود را ادامه مي‌دهند...

خواننده و نوازنده دايره

 

وقتي موسيقي دغدغه‌ مديرانِ موسيقي نيست

نيما جوان

سالي كه گذشت شايد عجيب‌ترين و پيچيده‌ترين احوال را رقم زد و بر اهالي موسيقي گذشت؛ سالي كه همراهي با خواستِ عمومي جامعه، تناقض‌هايش و بايد و نبايدهايش، چالشي بزرگ را براي هنرمندان به وجود آورد.

ماندن بر سرِ دو راهي بودن يا نبودن. اينكه بودن در صحنه بهتر است يا نبودن؛ و اما در ميانِ اين روند، آنچه بر جاي ماند خلق و توليد بود و عرضه‌اش از هر راه و روشي كه در دسترس بود.

حتي از روي صفحه شخصي هنرمندان. آنچه ماند، باز و باز موسيقي بود كه راهِ هزاران ساله‌اش را با هر فراز و هر نشيب، پيمود.

از نظرِ من بزرگ‌ترين چالشِ موسيقي در سالي كه گذشت، افزايشِ سرسام‌آورِ هزينه‌هاي زيست در سرزميني بود كه يكي از ثروتمندترين ممالك جهان است، ثروتي كه هيچش نصيبِ بدنه‌ موسيقي اصيل و مقامي سرزمين‌مان مي‌شود، با مديريتي كه وجود ندارد.

اين چالشِ بزرگ مستقيما در زندگي اهالي موسيقي تاثير دارد و تمركز را از روي خلق اثر برمي‌دارد و چه نجيب و صبورند اهالي موسيقي و شايد همين امر بدنه‌ مديريتي كشور را بدعادت كرده است و چه توقعِ بي‌جايي است از بخشِ مديريتي موسيقي كه سكان‌دار آن در آخرين اظهارنظرهاي خود در سال 1402 مي‌گويد: «موسيقي دغدغه‌ اصلي ما نيست.»

 

سال تلاش براي حذفِ زنان از موسيقي

فاطمه دهقاني

بر موسيقي و اهالي آن هميشه سخت مي‌گذرد! اما بد نيست اينجا به يك رويداد مهم اشاره كنم كه نقطه عطف و مثبت در انتهاي سال بود، «برگزاري جشنواره ملي عودنوازي قشم» كه بستري مهيا شد تا نوازندگان جوان اين ساز ديده شوند و ساز عود بيش از پيش مورد اهميت قرار گرفت. البته اين رويدادي بود كه به همت بخشِ خصوصي شكل گرفت و نوازندگانِ جوان از سراسر كشور شانسِ مواجهه با اساتيد و محققان در اين عرصه را پيدا كردند. اساتيدي همچون محمدرضا درويشي، ارسلان كامكار و...

در ادامه عنوان كنم كه بزرگ‌ترين چالش‌ها هميشه براي خانم‌ها بوده و هست؛ شاهدِ حذف شدن و مجوز ندادن به نوازنده‌هاي خانم در برخي از شهرها بوديم در طي اين سال‌ها كه اين موضوع تكرار مي‌شود و همچنان ناديده گرفته مي‌شوند و ارايه هنرشان عميقا با چالش مواجه مي‌شود اما صبورانه راه را براي خود باز مي‌كنند و پيش مي‌روند. به نظر من حذفِ زنانِ موسيقي، بزرگ‌ترين چالش اين‌سال‌ها از جمله امسال، بوده و هست.

نوازنده عود

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون