چگونگي پاسخ ايران به اسراييل در هالهاي از ابهام
عارف دهقان دار
پس از گذشت چهارده روز از حمله تروريستي اسراييل به مقر كنسولگري جمهوري اسلامي ايران در دمشق، كماكان كميت و كيفيت پاسخ ايران به اين رژيم مبهم، و بازار گمانهزنيها داغ است . نميتوان دقيق پيشبيني كرد، ولي آنچه مسلم است، دولت جمهوري اسلامي ايران به عنوان بازيگري عقلاني در سطح منطقه، كه نميخواهد وارد يك جنگ تمام عيار با يك قدرت اتمي شود، مبتني بر منطق هزينه- فايده، پاسخي در چارچوب قواعد بازي به اين اقدام اسراييل خواهد داد. به گفته ريچارد ند ليبو در كتاب چرا ملتها ميجنگند، «انتقام »يكي از محركهاي اصلي دولت-ملتها براي شروع جنگ يا عمليات نظامي عليه دولتهاي متخاصم است كه ريشه در انگيزههاي معنوي داشته و برآمده از «روحيه دلاوري» آنهاست . چرا كه وي معتقد است كه انگيزههاي مادي تنها دلايل دولت- ملتها براي اقدامات نظامي نيست و انگيزههاي معنوي نيز ميتواند محرك شروع و از علل وقوع جنگها باشد. در اين نوشته، ما بنا نداريم به مساله جنگ بپردازيم، ما ميخواهيم با رويكردي خردگرايانه به سناريوهاي پيش روي ايران در پاسخ به اسراييل پرداخته و مبتني بر نظريه واقعگرايي در علم روابط بينالملل، نشان دهيم كه درست است كه انگيزههاي معنوي همچون انتقام كه نشات گرفته از روحيه دلاوري و حس وطن دوستي دولت- ملتها براي پاسخ به تجاوز متخاصمين است، ميتواند دولتها را در اقدام عليه آنها تحريك كند، اما دولتها به عنوان بازيگران عقلاني، در نهايت بر اساس تواناييهاي خود تصميم گرفته و با رويكردي پوزيتيويستي و مبتني بر منطق هزينه- فايده عمل خواهند كرد . پس از حمله هوايي اسراييل به كنسولگري ايران در دمشق به وسيله جنگندههاي اف- 35 در تاريخ 1 آوريل كه منجر به شهادت سردار محمد رضا زاهدي، فرمانده سپاه قدس در لبنان و سوريه گشت، آيتالله خامنهاي، رهبر معظم انقلاب اسلامي در پيام خود صراحتا به مجازات و پشيمان كردن اسراييل از اين اقدام اشاره كردند و پس از آن بسياري از فعالان رسانهاي با ترند كردن هشتگ «انتقام سخت » در شبكههاي اجتماعي، خواستار واكنش متناسب و تلافيجويانه ايران نسبت به اين اقدام اسراييل شدند و از آن زمان تا كنون، بسياري از رسانههاي بينالمللي همچون بلومبرگ و سيانان خبراز حملات قريبالوقوع ايران به مواضع اسراييليها دادند كه اين روند از يك سو منجر به بالا رفتن سطح انتظارات از حاكميت ايران براي پاسخ به اسراييل شده و از سوي ديگر بسياري از دولتها را بر آن داشته تا از طريق كانالهاي ديپلماتيك، ايران را به خويشتنداري دعوت كرده و آن را از پاسخ متناسب منصرف كنند.حتي برخي از كشورها همچون آرژانتين، با تكرار كردن ادعاهاي گذشته خود مبني بر نقش داشتن ايران در حادثه تروريستي انفجار مركز همياري يهوديان (آميا) در بوينوس آيرس، به دنبال تحت فشار قرار دادن ايران در اين شرايط خاص هستند .
پاسخ ايران بايد چه ويژگيهايي داشته باشد ؟
واقعيت اين است كه انگيزه پاسخ متناسب و انتقام سخت در بين مسوولان نظام وجود دارد، اما به نظر ميرسد كه با توجه به پيامدهايي كه اين پاسخ ميتواند براي كشور داشته باشد و احيانا سطح بحران را در منطقه خاورميانه افزايش دهد، مسوولان جمهوري اسلامي ايران هنوز نسبت به نوع پاسخ به جمع بندي لازم نرسيدهاند. چرا كه اگر سطح پاسخ ايران فراتر از حد تصور باشد، ممكن است پاي ساير بازيگران مهم همچون ايالات متحده امريكا را به اين بحران باز كرده و آن را وادار به واكنش نظامي كند. مختصات نوع پاسخ ايران بسيار حايزاهميت ميباشد. با فرض پاسخ نظامي ايران، اين پاسخ هم ميبايست بازدارنده باشد و اسراييل را از حملات احتمالي آينده به مواضع ايران منصرف كند، و هم ميبايست هوشمندانه و محاسبه شده بوده و منجر به كاهش تنش با طرف اسراييلي گردد و سطح آن به گونهاي نباشد كه منجر به پاسخ مجدد اسراييل شود. نكته مهم ديگر اهميت موفقيتآميز بودن پاسخ ايران است، چرا كه اگر به فرض مثال، ايران اقدام به شليك موشك به خاك سرزمينهاي اشغالي كند و اين موشكها توسط سيستم پدافند اسراييل رهگيري و دفع شود و يا به اهداف مد نظر اصابت نكند، بازدارندگي ايران در قبال اسراييل بيش از پيش تضعيف خواهد شد. در مورد سناريوهاي پيش روي ايران نيز، گمانهزنيهاي فراواني در اين روزها صورت گرفته است، اما به دليل عدم اطلاع دقيق از تواناييهاي ايران در پاسخ و محرمانه بودن بسياري از اين دسترسيهاي اطلاعاتي كه فقط در اختيار مسوولان نظامي و امنيتي است، ميبايست به گذشته رجوع، و رفتارهاي ايران در قبال اتفاقات مشابه را مد نظر قرار داد كه دم دستيترين آنها، افزايش فشار عليه اسراييل از طريق ساير گروههاي محور مقاومت ميباشد. حملات تركيبي اين گروهها از عراق و لبنان و يمن و سوريه به مواضع اسراييل، يكي از محتملترين سناريوها است و به احتمال فراوان ايران در كنار اين حملات، اقدامات راهبردي ديگري همچون افزايش توان هستهاي خود را در دستور كار قرار خواهد داد. اما در مورد اينكه آيا ايران مستقيم از خاك خود، مواضعي را در سرزمينهاي اشغالي هدف قرار ميدهد يا خير، بايد تامل كرد.البته اين مساله ميتواند به عنوان اهرم براي ايران باشد و جمهوري اسلامي در كنار اقدامات محدود توسط گروههاي محور مقاومت، از طريق كانالهاي ديپلماتيك و مذاكرات غير مستقيم با امريكا، اعلام كند از پاسخ مستقيم از خاك خود به اسراييل صرف نظر كرده و از امريكا بخواهد كه به اسراييل فشار آورده تا روند مذاكرات آتش بس را سرعت ببخشد .
با توجه به خطبههاي آيتالله خامنهاي در روز عيد فطر و تاكيد ايشان بر تنبيه رژيم صهيونيستي، به نظر ميرسد كه پاسخ جمهوري اسلامي ايران به اين اقدام اسراييل قطعي خواهد بود . اما نحوه آن كماكان نامشخص است و به نظر ميرسد كه مسوولان ارشد جمهوري اسلامي ايران، هنوز نسبت به كميت، كيفيت، زمان و مكان پاسخ به جمع بندي نرسيدهاند و بر خلاف اعلام رسانههاي بينالمللي مبني بر قريبالوقوع بودن پاسخ ايران، كماكان بايد صبر كرد و ديد كه نحوه پاسخ ايران چگونه خواهد بود. البته اين طولاني شدن مدت زمان پاسخ را نميبايست به معناي انفعال در نظر گرفت، چرا كه در طول اين دو هفته شاهد حملات ساير گروههاي مقاومت به مواضع اسراييلي بودهايم كه آخرين آن حمله راكتي حزبالله لبنان به پايگاههاي نظامي اسراييل در جولان اشغالي بود.
در نهايت پيشبيني ميشود كه نحوه پاسخ ايران به اقدام تروريستي اسراييل، به شكلي تركيبي خواهد بود و جمهوري اسلامي ايران در كنار اتخاذ راهبردهايي همچون افزايش توان هستهاي خود، از طريق گروههاي نيابتي فشار را بر اسراييل بيشتر كرده و همچنين از فرصت خود براي پاسخ به اسراييل، به عنوان اهرمي در جهت تسريع روند «آتش بس » در غزه استفاده كند.
كارشناس مسائل خاورميانه