• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5741 -
  • ۱۴۰۳ پنج شنبه ۳۰ فروردين

گفت‌وگو با مادر و همبازی مرحوم امیرحسین شیرچی در سالگرد درگذشت این بازیکن

بازیکنانی که گفتند حال امیرحسین خوب نبود از تیم کنار گذاشتند!

قاضی طوری حرف زد که انگار مقصر ما هستیم!

   همبازی امیرحسین: هیچ تستی از ما نگرفته بودند ما رفتیم نزد پزشک و امضا زدیم که سالم هستیم

 

روزبه دلاور

امروز پنجشنبه، سی اردیبهشت ماه سالگرد درگذشت امیرحسین شیرچی است. بازیکن ۲۳ ساله‌ای که برای شهدای بابلسر در لیگ دسته دوم بازی می‌کرد و در زمین فوتبال و در هنگام بازی برای تیمش دچار حمله قلبی شد و تا قبل از رسیدن به بیمارستان جان سپرد. همان روزها در «اعتماد» به‌طور ویژه به علت و چگونگی فاجعه رخ داده پرداختیم و گفت‌وگوهایی با خانواده شیرچی و اعضای فنی و مدیریتی باشگاه بابلسری داشتیم. پیگیری‌های رسانه‌ای «اعتماد» دست‌کم تغییرات اندکی در حوزه مسائل پزشکی تیم‌ها در لیگ به وجود آورد تا این امیدواری به وجود بیاید که دیگر شاهد چنین تراژدی‌هایی نباشیم. حالا در آستانه سالگرد امیرحسین با مادر او تماس گرفتیم تا ببینیم در این یک‌سال چه اتفاقاتی رخ داد، درددل‌هایش را بشنویم و با شما به اشتراک بگذاریم.

 

یک‌سال از فوت امیرحسین می‌گذرد. جای خالی او را هنوز هم حس می‌کنید؟

اگر یک ‌عمر هم بگذرد باز هم جای خالی تنها پسرم را احساس می‌کنم. هر لحظه و هر جا به امیرحسین فکر می‌کنم و هر بار قلبم آتش می‌گیرد که چرا پسرم را به این سادگی از دست دادم. اسم او را می‌برم تنم می‌لزرد. یک‌سال است که روزگارم را سیاه کردند، اما هیچ خبری از شکایت ما نیست! هر کسی به گردن آن یکی می‌اندازد. صبح ها نمی‌خواهم از خواب بیدار شوم. من مثل یک مرد کار کردم تا بچه‌ام را به این سن برسانم.

اگر زمان به عقب برمی‌گشت باز هم اجازه می‌دادید امیرحسین برای شهدای بابلسر بازی کند؟

این تیم فقط اسمش مشخص است! اصلا معلوم نیست که چه شخصی صاحب شهدای بابلسر است! پسر من باید در لیگ برتر بازی می کرد نه اینجا که هیچی به هیچی نیست. آنها لیاقت پسر من را نداشتند. آن تیم صاحب ندارد.

شکایت هم کردید؟

بله، هم از مربیان این تیم و هم از باشگاه اما هیچ‌ کسی پاسخگو نیست. میرقربانی سرمربی امیرحسین به قاضی گفت فقط در سه جلسه بود که هدایت این تیم را برعهده داشت و از وضعیت او بی‌خبر بود. مالک و مدیریت هم به دادگاه نیامدند و اصلا انگار نه انگار که یک انسان جانش را از دست داده. واقعا دیگر نمی‌دانیم ‌چه کاری باید انجام دهیم! ما در دو یا سه جلسه دادگاه حاضر شدیم، اما مسوولان این تیم را ندیدیم! خون امیرحسین من به همین راحتی پایمال شد؟ اول به ما گفتند پسر ما قرص خورده بعد بردیم کالبدشکافی کردند معلوم شد سکته کرده خب چرا از او تست نگرفتند؟ چرا وقتی حالش خوب نبود او را بازی دادند؟‌ او در چند جا بازی کرد و اگر مریض بود در آنجا چرا برایش اتفاقی نیفتاد؟ چرا به ما می گویند شما نباید او را می‌فرستادید تا بازی کند! جای طلبکار و بدهکار عوض شده؟ یک نکته را لازم می دانم در اینجا بگویم.

بفرمایید.

ما دنبال دیه گرفتن نیستیم. ما فقط می خواهیم مقصر مرگ پسرمان را بشناسیم،‌ اما در دادگاه احساس کردیم که انگار ما مقصر مرگ فرزندم هستیم!

چطور؟

برخوردها این‌طور بوده! می‌گویند شما چرا اجازه دادید تا برود بازی کند مگر پسر ۲۳ ساله من نیاز به اجازه ما داشت؟ مگر این نیست که باید زمان امضای قرارداد از بازیکنان تست‌های پزشکی بگیرند؟ چرا وقتی می‌دانستند پسرم استرس دارد به او بازی دادند؟ تازگی متوجه شدیم پسرم شب قبل از بازی از استرس تا صبح نخوابیده بود. چرا با این شرایط به او بازی دادید؟ چرا از او تست‌های پزشکی نگرفتید؟

اما گفتند تست پزشکی گرفته بودند.

از شما خواهش می‌کنم بعد از تماس با من با یکی از بازیکنان سابق شهدای بابلسر تماس بگیرید. ما شنیدیم بعضی از بازیکنان این تیم به خاطر بعضی از حرف‌ها و اینکه در کنار ما بودند از تیم اخراج شدند! بروید بپرسید از آنها تستی گرفته شد؟ این جواب را همبازیان امیرحسین بدهند. ما چیزی‌ نگوییم بهتر است.

در شکایت به نکته دیگری هم اشاره کردید؟

بله، در آنجا آمبولانسی نبود و هیچ امکاناتی نداشتند و پزشکی هم سر زمین نبود. امیرحسین بعد از شهرخودرو به این تیم آمد و اصلا تستی از او نگرفتند. اما قاضی محترم دادگاه طوری حرف می‌زند که انگار ما مقصریم! نمی‌دانم چرا باید این‌طور باشد! حالا گفتند بروید از آنهایی که نیامدند، شکایت کنید تا به دادگاه بیایند! ما دو تا وکیل گرفتیم فقط می‌خواهیم بدانیم مقصر مرگ پسرمان کیست. قاضی می‌گوید پسرت رفته در زمین یک دور زده و فوت شده آیا باشگاه مقصر است؟ جواب ما این است که چرا تست نگرفته بودند تا اصلا به زمین نیاید و اگر به زمین فرستادند و بازی کرد چرا پزشک و آمبولانس سر زمین نبود؟

از طرف فدراسیون یا باشگاه در این مدت تماسی با شما داشتند؟

حتی یک پیام! ما هیچ کدام از اینها را در یک مراسم برای فرزندمان ندیدیم . حتی زحمت یک تماس به خودشان ندادند که به ما یک تسلیت بگویند! مسوولان آن باشگاه آنقدر گردن کلفت هستند که حتی نیامدند بگویند چی شد که این اتفاق افتاد. من پسرم را به سختی بزرگ کردم تا عصای دستم باشد، اما عصای دستم را بردند. من فقط به خدا واگذار می‌کنم.

برای مراسم‌های امیرحسین باشگاه شهدای بابلسر کمکی کرد؟

اصلا نمی‌خواستم یک هزار تومان کسی هزینه کند، اما یک تسلیت خشک و خالی به ما نگفتند. اصلا آنها می‌گویند مقصر ما بودیم و ما پسرمان را کشتیم! تازه خودشان، خودشان را لو دادند و گفتند او شب قبل از بازی از شدت استرس تا صبح نخوابید و صورتش زرد شده بود، اما با این وضعیت هم به او بازی دادند، چون بازیکن کم داشتند. آن بازیکنان که این حرف‌ها را گفتند کنار گذاشتند! دوست امیرحسین به ما گفت وقتی به باشگاه گفتیم چرا آمبولانس و دکتر نداشتیم ما را از تیم کنار گذاشتند! از امیرحسین بازی گرفتند تا تیم‌شان سقوط نکند، اما الان کسی گردن نمی‌گیرد.

بعد از شنیدن صحبت‌های مادر امیرحسین شیرچی با حامی رضاپور یکی از بازیکنان سابق شهدای بابلسر که سال قبل با امیرحسین همبازی بود، تماس گرفتیم. رضاپور در خصوص تست‌های پزشکی قبل از شروع فصل قبل در تیم شهدای بابلسر به خبرنگار «اعتماد» گفت: تست پزشکی؟ واقعیت اینکه قبل از شروع فصل ما را به درمانگاهی در امیرکلا بردند حتی خیلی از بچه‌های تیم هم حضور نداشتند! فقط از ما یک امضا گرفتند! دکتر فقط پرسید بیماری خاصی ندارید؟ همین! یعنی حتی نبض ما را چک نکردند! مثلا برای محمد جوکار که نبود اسم و فامیلش را نوشتم و من امضا زدم! آن روز تعداد ما زیاد بود و برای همین همان بیرون اسم و فامیل خودمان را می‌نوشتیم و می‌بردند پیش دکتر و دکتر هم مهر و امضا می‌کرد! او تصریح کرد: فقط کدملی افرادی که نبودند را می‌گرفتیم و دکتر هم امضا می‌کرد!

وی درباره حال و روز امیرحسین مدتی قبل از آن اتفاق ناگوار گفت: امیرحسین در یک بازی قبلش در دقیقه ۸۵ بازی به من گفت احساس می‌کنم ضربان قلبم بیش از حد بالاست. بعد از بازی به کاپیتان تیم گفتم: قلب او مشکل دارد و بعد باز هم تمرین کردیم. شب قبل از بازی که آن اتفاق رخ داد او که همیشه پر انرژی بود به ما فقط می گفت که استرس دارم و من به او گفتم: مگر سال اول است که فوتبال بازی می‌کنی؟ گفت: نه دلم شور می زند که فردایش بازی کرد و آن اتفاق ناگوار رخ داد.

رضاپور درباره مقصر یا مقصران احتمالی درباره فوت شیرچی گفت: مدیری که اول فصل بود و بعد هم ببینید بعد از مدتی که امیرحسین از دوره بیماری‌اش عبور کرد و سلامت شد چه کسی با او تماس گرفت و از او خواست به سر تمرین برود؟ مصطفی منصف مدیر تیم بود و سعید انگاشته مربی وقت امیرحسین را به تمرین آوردند و از مشکل قبلی امیرحسین باخبر بودند! قبل از بازی با نوشهر بود که یک بازی دوستانه انجام داده بودیم، آن زمان منصف مدیر بود و انگاشته مربی تیم و امیرحسین را در وضعیت نامساعد بدنی بازی دادند. بعد از آن بازی این دو اخراج شدند، اما لیست را به مربی جدید داده بودند و مربی جدید وقتی آمد، اسم امیرحسین را در لیست ۱۸ تا دید و بعد از بازی با نوشهر که فکر نمی‌کنم او بازی هم کرده بود دیگر وارد لیست شد و در بازی‌های دیگر به میدان رفت تا آن اتفاق تلخ رخ داد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون