قتل خونین به دست رقیب عشقی
قتل با انگیزه از میان برداشتن رقیب عشقی هر از گاهی در اخبار مشاهده میشود. یکی از آنها مربوط به سال گذشته است. سال ۱۴۰۲ علی ولیپورگودرزی، رییس پلیس آگاهی تهران اعلام کرد: « 21 آبان ماه سال جاری در پی وقوع یک فقره قتل و دریافت این خبربررسی موضوع به این پرونده در دستور کار تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. کارآگاهان در گام نخست با تنپیمایی از جسد مقتول آثار یک جراحت عمیق در قسمت چپ قفسه سینه مشاهده کردند و در تحقیقات میدانی دریافتند، حدود ساعت ۱۲ و نیم بامداد مقتول در یکی از پارکهای شمال شهر تهران با دو نفر ناشناس درگیر شده است. بررسیهای اولیه نشان از این داشت، ضاربان با وارد کردن جراحت به مقتول بلافاصله با استفاده از یک موتوسیکلت از محل متواری و فرد مجروح پس از طی مسیری کوتاه، روی زمین میافتد و با اطلاع رسانی پارکبان، عوامل اورژانس در محل حاضر شده و مصدوم را به بیمارستان منتقل کردهاند؛ ولی با وجود انجام اقدامات درمانی مقتول در بیمارستان فوت کرده است. کارآگاهان در ادامه با تحقیق از اعضای خانواده متوفی و رصدهای اطلاعاتی به دست آوردهاند، شب واقعه مقتول با فردی تماس گرفته و حدود ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه شب از خانه خارج و دیگر مراجعتی نداشته است. با تحقیق از نامزد مقتول او اظهار کرد که شب واقعه مقتول نزدم آمده و عکسهای مرا نشان داد که قاتل برایش ارسال کرده بود و قاتل با این کار میخواست ارتباطمان را با یکدیگر قطع کند و زمینه دوستی بنده با قاتل فراهم شود. پس از آن گفت و شنود مقتول رفت و دیگر از او اطلاعی نداشتم تا اینکه متوجه فوت او شدم. کارآگاهان در ادامه با توجه به سرنخهای به دست آمده موفق شدند راکب موتوسیکلت را شناسایی و با دعوت این فرد به پلیس او اظهار کرد، به اتفاق دوستم سر قرار حاضر شدیم، دوستم با مقتول درگیر شد و با چاقو متوفی را مجروح کرد که با هم از محل متواری شدیم. کارآگاهان با استفاده از روشهای اطلاعاتی و کارآگاهی گسترده به دست آوردند قاتل بعد از وقوع حادثه محل سکونت خود را ترک و دیگر مراجعتی نداشته است تا اینکه کارآگاهان موفق شدند 5 دی ماه مخفیگاه متهم را در شهر بوشهر شناسایی کنند و پس از هماهنگیهای قضايی متهم را در مخفیگاهش در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی انتقال دادند. متهم در بازجویی اولیه ضمن اقرار صریح به ارتکاب قتل در ادامه بیان داشت؛ من با دختری در ارتباط بودم و قرار بر این بود که با یکدیگر نامزد شویم تا اینکه مقتول با او نامزد شد که در ادامه چندینبار تذکر دادم که از او جدا شود، اما زیر بار نرفت تا اینکه شب واقعه عکسهای خودم با نامزدش را برایش ارسال کردم شاید منصرف شود، اما قبول نکرد.تماس تلفنی ما با یکدیگر به مشاجره و قرار منجر شد تا اینکه از دوستم خواستم با موتوسیکلتش من را سر قرار برساند. در محل قرار با یکدیگر درگیر شدیم و من با چاقو ضربهای به سینه او زده و چاقو را به زمین انداختم و از محل متواری شدیم.»