گزارش اختصاصي «اعتماد» از قتل مدير يك شركت آرايشي و بهداشتي در تهران در گفتوگو با قاتل و كارآگاه پرونده
جنايت با ۳۷ ضربه چاقو
كارآگاه پرونده: قاتل به خاطر بدهي 800 ميليون توماني به مقتول او را با نقشه قبلي يكي از دوستانش به قتل رساند متهم: روز حادثه اول بحثمان شد و بعد درگير شديم و چاقو كشيدم
گروه حوادث| يك چهارديواري كوچك كه دهها متهم كنار هم نشسته بودند؛ بازداشتگاه موقت پليس آگاهي تهران. قاتل را از بازداشتگاه وارد اتاق كردند. روبهرويم نشست. چهرهاش رنگ پريده و متعجب بود. انگار هنوز باور نميكرد مرتكب قتل شده. حتي به راحتي نميتوانست در مورد روز حادثه صحبت كند. حادثهاي كه طي چند روز گذشته اتفاق افتاده بود...
حدود يك هفته پيش خبر قتل مديرعامل جوان يك شركت پخش کننده لوازم بهداشتي و آرايشي در برج بيست طبقهاش در محله كوهك در صدر اخبار حوادث قرار گرفت. ساعت ۵ بعدازظهر روز ۲۸ فروردين ماه خبر قتل مرد جواني به فوريتهاي پليس اعلام شد و بر همين اساس ماموران كلانتري ۱۴۱ كوهك به محل جنايت اعزام شدند. ماموران در طبقه پانزدهم برج ۲۰ طبقه واقع در محله كوهك جسد مرد جواني را مشاهده كردند كه غرق در خون روي زمين افتاده بود و به گفته عوامل اورژانس حاضر در محل بر اثر اصابت ۳۷ ضربه چاقو در ساعت ۹ صبح يعني ۷ ساعت قبل از كشف جسد به قتل رسيده بود. گزارش تيم پليسي به بازپرس ويژه قتل محمدجواد شفيعي، قاضي شعبه پنجم دادسراي امور جنايي اعلام شد و او به همراه كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي و تيم تشخيص هويت و پزشكي قانوني براي كشف زواياي اين قتل وارد عمل شدند. حالا متهم دستگير شده است و در اداره آگاهي پليس تهران بهسر ميبرد. «اعتماد» در گفتوگو با قاتل و كارآگاه اين پرونده به جزييات روز حادثه پرداخته است.
متهم: بحثمان بالا گرفت
درگیر شدیم و من چاقو کشیدم
حامد؛ جوان ۲۸ ساله به اتهام قتل مدير شركت پخش لوازم آرايشي و بهداشتي هنگامي كه به مخفيگاهش در شمال كشور پناه برده، دستگير شده است. او در مورد اين حادثه به «اعتماد» ميگويد: «مدتي بود كه با مقتول اختلاف مالي داشتم. من به مقتول بدهكار بودم و بايد مبلغ ۸0۰ ميليون تومان به او ميدادم. آن موقع پول نداشتم نه اينكه نخواهم پول مقتول را بدهم. به مقتول گفته بودم به من فرصت بدهد، اما او هر روز مرا تهديد به مرگ ميكرد. ميگفت اگر پولم را ندهي سلاخيات ميكنم يا مثلا يك روز كه سوار موتورت هستي ميبيني يك نفر از پشت به موتورت ميزند و تو را ميكشد. با اين همه تهديد از سوي مقتول من هيچ وقت از دست او فرار نكردم و در دسترسش بودم. حتي تلفني با هم صحبت ميكرديم. روز حادثه مرا به خانهاش دعوت كرد تا با هم در مورد تاريخ چك و پرداخت سريع آن با هم صحبت كنيم. آن روز به خانه مقتول در محله كوهك رفتم. اول بحثمان شد و بعد بحث بالا گرفت و درگير شديم. او دست مرا ميكشيد تا به سمت در خانه ببرد. من هم عصباني شدم و چاقويي كه همراه داشتم را از جيبم بيرون آوردم و چند ضربه به بدن او وارد كردم.»
حامد در پاسخ به اينكه چند ضربه چاقو به بدن مقتول زديد و چرا اصلا آن روز چاقو همراه داشتيد، ميگويد: «هميشه كه چاقو همراهم ندارم، اما مقتول اينقدر مرا تهديد كرده بود، ترسيده بودم. شب قبل اين اتفاق مقتول تلفني به من گفت اگر فردا (روز حادثه) با پول نيامدي اتفاقات خوبي برايت نميافتد. من هم ترسيدم و چاقو با خودم بردم. دوستم هم از مقتول دل خوشي نداشت و با هم اختلاف داشتند. بنابراين دوستم آن روز همراه من آمد، اما پايين كنار ساختمان ايستاده بود. وقتي من و مقتول در خانه با هم درگير شديم با چاقو چند ضربه به گردن و نقاط مختلف بدن او زدم و فرار كردم. جنازه را همانجا داخل خانه رها كردم و دو، سه روز به شمال رفتم تا آبها از آسياب بيفتد، اما در همان شمال دستگير شدم.»
كارآگاه پرونده: نقشه قتل را
دوست قاتل كشيده بود
كارآگاه پرونده در مورد جزييات بيشتر ميگويد: «حامد چند وقتي ميشد كه به مقتول بدهكار بود. مقتول هم مرتب سراغ طلبش را از حامد ميگرفت تا اينكه دوست حامد نقشه قتل مقتول را ميكشد و حامد آن را عملي ميكند. يعني تمام نقشه جنايت زير سر دوست حامد بوده است. دوست حامد به او گفته بود كه به خانه مقتول برو و او را با چاقو بزن. حامد هم به خانه مقتول رفته و با 37 ضربه چاقو او را به قتل ميرساند. 37 ضربه چاقو را هم به نقاط مختلف بدن مقتول وارد ميكند. قبل از اينكه حامد مقتول را با چاقو بزند چند ساعت با هم درگير ميشوند و صداي بحث و دعواي آنها به گوش همسايهها ميرسد. موضوع درگيري نيز با اظهارات همسايهها كاملا مطابقت دارد.»
كارآگاه پرونده در ادامه ميگويد: «پس از به قتل رساندن مقتول، حامد با دوستش كه پايين ساختمان ايستاده بود تماس ميگيرد و او هم به داخل خانه مقتول ميرود. برخي لوازم خانه و گوشي مقتول را سرقت ميكنند و دوست حامد كولهپشتي را به حامد ميدهد و به او ميگويد تو فرار كن، خودم ميدانم جسد را چه كار كنم. دوست حامد كه نقشه قتل را كشيده بود پس از رفتن حامد سعي ميكند آثار خون را از روي زمين پاك كند، اما چون مقدار خون زياد بوده نتوانسته خونها را پاك كند. دوست حامد خانه مقتول را ترك ميكند و به يكي از دوستانش زنگ ميزند و ماجرا را تعريف ميكند. او هم دوست حامد را راهنمايي ميكند كه مقابل خانه مقتول برو و سر و صدا كن تا همسايهها به پليس خبر دهند. بعد كه پليس آمد خودت را به بياطلاعي بزن. اين اتفاق ميافتد و ما همانجا مقابل خانه مقتول، دوست حامد را دستگير ميكنيم و بعد هم خود حامد را در شمال دستگير ميكنيم.»
رييس پليس آگاهي تهران: مشخصات متهمان در دوربین مداربسته شناسایی شد
علي وليپورگودرزي، رييس پليس آگاهي تهران نيز روز گذشته در تشريح جزييات اين خبر گفت: «چندي پيش، كشف جسد مردي در خانهاش واقع در يك برج ۲۰طبقه در محله كوهك به مركز فوريتهاي پليسي ۱۱۰ گزارش داده شد كه در پي آن و با دستور مقام قضايي كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ براي بررسي صحنه جرم به محل حادثه كه در طبقه ۱۵ اين برج قرار داشت، اعزام شدند. كارآگاهان جنايي پس از ورود به محل با جسد مردي حدودا ۴۳ ساله مواجه شدند كه هدف ۳۷ ضربه چاقو قرار گرفته بود. بررسيهاي اوليه نشان داد كه مقتول در شغل پخش لوازم آرايشي و بهداشتي فعاليت داشته و مديرعامل يك شركت فعال در همين زمينه است. همچنين تحقيقات نشان داد كه عامل يا عاملان اين جنايت پس از ارتكاب جرم به دنبال اسناد و مداركي در خانه بودهاند. كارآگاهان كه در جريان بررسيهاي تخصصي صحنه جرم متوجه دوربينهاي مداربسته برج شده بودند به بازبيني فيلمها پرداختند كه مشخص شد موتوسيكلتي با دو سرنشين مقابل برج توقف كرده و مرد جواني از موتور پياده و وارد خانه مقتول شده و نيم ساعت بعد از حضور او نيز نفر دوم وارد خانه قرباني شده و دقايقي بعد هر دو با عجله و شتاب از برج خارج شده و سوار بر موتوسيكلت از محل متواري شدهاند. همچنين مشخص شد كه بعد از رفتن مردان جوان، ديگر هيچ رفتوآمدي به خانه مقتول صورت نگرفته است. كارآگاهان در نخستين گام مشخصات دو مرد داخل فيلم را مورد شناسايي قرار دادند كه در جريان آن مشخص شد كه آنها با مقتول اختلاف مالي هشت ميليارد ريالي داشتهاند. كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي پايتخت همچنين در گام بعدي تحقيقات با اقدامات اطلاعاتي مخفيگاه متهمان را در تهران و يكي از شهرهاي شمالي كشور شناسايي كرده و پس از انجام هماهنگي و اخذ مجوزهاي لازم، اين دو متهم را در جريان اجراي دو عمليات جداگانه بازداشت و به مقر انتظامي منتقل كردند. يكي از متهمان در اعترافات خود به ماموران گفت كه دوستش با مقتول اختلاف مالي داشته و در روز حادثه براي صحبت درباره اختلاف مالي به خانهاش رفته و از او هم خواسته تا بيرون برج منتظرش بماند. بعد از نيم ساعت هم متهم به قتل با او تماس گرفته و خواست تا به خانه مقتول برود. به محض ورود نيز با جسد مواجه شده و دوستش مدعي شده كه ناخواسته دست به قتل زده است. اين فرد ادعا كرد كه حتي شاهد اين جنايت هم نبوده، اما از ترس با هم فرار كردهاند. با صدور قرار قانوني از سوي مرجع قضايي متهمان براي روشن شدن زواياي پنهان پرونده دراختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفتند و تحقيقات در اين زمينه همچنان ادامه دارد.»