كشف جسد سوخته مردي داخل بشكه اسيد در لواسان
به دنبال كشف جسد سوخته شده يك مرد گمشده در ارتفاع لواسانات تحقيقات تيم جنايي آغاز شد و ۳ زن و مرد در رابطه با اين پرونده بازداشت شدند.اواخر اسفندماه سال گذشته، مرد جواني به شعبه هفتم دادسراي امور جنايي مراجعه كرد و هنگامي كه مقابل بازپرس غلامحسين صادقزاده قرار گرفت، گفت: چند روزي ميشود برادرم به نام محسن كه به صورت مجردي در خانهاش زندگي ميكند، ناپديد شده است و تلفن همراهش نيز خاموش است، ساعتي پيش نيز دوست برادرم تماس گرفت و مدعي شد كه محسن يك نفر را به قتل رسانده است و براي اختفاي جسد و معدوم كردن مقداري مشروبات الكلي، به كمك نياز دارد!پس از تشكيل پرونده و ثبت شكايت، تيمي از كارآگاهان اداره چهارم پليس آگاهي (ويژه فقدان) با دستور بازپرس جنايي تحقيقات ابتدايي را آغاز كردند و در نخستين گام دوست فقداني را به نام آرش هدف بازجويي قرار دادند؛ او در اظهارات ضدونقيضي گفت: «هنگامي كه محسن از طريق تماس تلفني درخواست كمك كرد، به خانهاش رفتم اما فقط مشروبات الكلي را معدوم كرديم؛ جسد را نديدم به هيچ عنوان نيز قبول نكردم كه آن را مخفي كنم!»بازپرس جنايي در اين شاخه از تحقيقات دستور داد اقدامات اطلاعاتي كليد زده شود كه مشخص شد چند روز قبل از اينكه فقداني محسن اعلام شود از كارت بانكياش در يك مغازه مصالحفروشي بشكه خريداري شده است كه همين سرنخ كافي بود تا گرهي از اين پرونده مرموز باز شود.طولي نكشيد كه كارآگاهان سراغ مغازه مصالحفروشي رفتند و با بازبيني دوربينهاي مداربسته متوجه شدند زن جواني اين بشكه آبيرنگ را خريداري كرده است كه در ادامه اقدامات اطلاعاتي حاكي از آن بود كه زن جوان نامزد آرش است!همين كافي بود تا آرش و نامزدش با دستور قضايي دستگير شوند؛ زن جوان در همان بازجوييهاي اوليه گفت: «چند وقت قبل با آرش نامزد كردم؛ براي خريد لوازم به سمت جنوب تهران رفتيم، اما او ناگهان ترمز كرد و به بهانه اينكه جاي پارك نيست يك كارت بانكي به من داد و درخواست كرد به مغازه مصالحفروشي بروم و يك بشكه بخرم؛ پس از اينكه خريد را انجام دادم بشكه را داخل صندوق عقب گذاشتيم و به سمت خانه محسن رفتيم؛ در آنجا آرش تنهايي با بشكه به خانه موردنظر رفت و بيست دقيقه بعد به پايين آمد!»
با قوت گرفتن فرضيه به قتل رسيدن آرش توسط زن و مرد جوان، تجزيه و تحليلهاي اطلاعاتي به صورت ويژهاي توسط تيم جنايي كليد زده شد و بررسيها نشان ميداد كه اوايل فروردينماه امسال، جسد سوخته يك مرد در داخل يك بشكه آبيرنگ در گردنه برگ جهان منطقه لواسانات به مركز فوريتهاي پليسي 110، گزارش داده شده بود كه با اعلام اين خبر، تيمي از كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي راهي محل حادثه شدند و با تحقيقات ميداني پي بردند كه مرد جواني به قتل رسيده است و عاملان جنايت جسد را به همراه محلول اسيد داخل بشكه قرار داده و پس از انتقال به ارتفاعات گردنه برگ جهان پا به فرار گذاشتهاند.
با توجه به شباهت سرنخهاي موجود داخل پرونده فرد فقداني و جسد كشف شده در لواسانات، خانواده محسن براي آزمايشهاي DNA راهي پزشكي قانوني شدند كه ازسوي متخصصان پزشكي قانوني مشخص شد كه جسد سوخته متعلق به محسن است؛ از سوي ديگر اقدامات فني نشان ميداد كه آرش با پسر جواني براي از بين بردن جسد به صورت پيامكي در ارتباط بوده و براي او نوشته است: «بيل را خريدي؟»
در مرحله بعدي، كارآگاهان پسر جوان را بازداشت كردند كه او در جريان بازجوييها گفت: آرش مرتكب قتل شده است؛ او چندي قبل به من زنگ زد و درخواست كرد بهازاي دريافت پول يك جسد را از بين ببريم؛ به خاطر همين به آدرسي كه فرستاده بود، رفتم، جسد و محلول اسيد را با كمك يكديگر داخل بشكه آبيرنگ قرار داديم، پس از آن به تنهايي بشكه را به ارتفاعات گردنه برگجهان بردم و بلافاصله فرار كردم. پس از تكميل پازلهاي پرونده و اعترافات پسر جوان و نامزد آرش به جرم خود، آرش همچنان منكر هرگونه ارتكاب جنايت بوده و به قتل اعتراف نكرده است، اما تحقيقات جنايي همچنان ادامه دارد.
با دستور قاضي غلامحسن صادقزاده؛ بازپرس ويژه قتل شعبه هفتم دادسراي امور جنايي، متهمان براي روشن شدن زواياي پنهان پرونده دراختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفتند.