ادامه از صفحه اول
نهجالبلاغه در نجف اشرف
آقاي كعبي به من گفتند كه در بغداد سه شب سخنراني داشتهاند و هر سه شب درباره نهجالبلاغه صحبت كردهاند.
گاه برخي افراد متناسب با سليقه و گرايش خود، اشخاص يا حتي مفاهيم را به رنگ خود در ميآورند. و:
طالب هر چيز اي يار رشيد
جز همان چيزي كه ميجويد نديد
صادق هدايت كتابي با عنوان« ترانههاي خيام» درباره خيام نوشته است. اين كتاب تفسير شخصيتي از خيام است كه قرار بوده است صادق هدايت شبيه او بشود! خيام را شبيه خود تصوير كرده است. شايد نمونه تصويرگري داعش از پيامبر اسلام و اسلام، نمونه مبتلابه ديگري باشد. آنها تصوير سليقه و گرايش خود را در اسلام و پيامبر برجسته كردهاند و به اصطلاح برگ و ساز خود را بر اسلام بستهاند و:«گر تو ببيني نشناسيش باز!» چنان كه در مجموعه فتاوي ابن تيميه، اين جمله صدها بار تكرار ميشود: «يجِبْ انْ يقْتلْ!» اگر كسي نماز نخواند، يا حجاب را رعايت نكند و …بايد او را كشت! قتل عام شيعيان در مناطقي در عراق توسط داعش اشغال ميشد؛ به استناد برخي احاديث و فتاوي ابن تيميه عمل ميكردند. شناخت نهجالبلاغه گنجينهاي است كه از طريق آن درخشانترين تفسير از توحيد و نبوت و امامت، دنيا و آخرت، حقيقت زندگي و مرگ، تقوي و زهد از سويي و دنيازدگي و فريبندگي دنيا از سوي ديگر تفسير شده است. در هيچ صفحهاي از نهجالبلاغه نيست كه نتوان نكته انديشهبرانگيزي نيافت و در هيچ خطبهاي نيست كه انسان از زيبايي و شكوه كلام و نظم سخن امام علي كه امير بيان و سلطان سخن است و سخن او كه اعجازگونه است سرمست نشود. چنان كه شريف رضي و ابن ابيالحديد و جاحظ در البيان و التبيين و محمد عبده در شرح خود بر نهجالبلاغه در موارد قابل توجهي به شكوه كلام آسماني امام علي اشاره كردهاند. سخني كه از كلام خالق فروتر و از كلام مخلوق فراتر است. در كشور ما و به ويژه در نظام جمهوري اسلامي ايران، ميبايست نسبت با نهجالبلاغه روشنتر از هر جاي ديگري تعريف شود. يادم هست در روز افتتاح مجلس شوراي اسلامي در هفتم خرداد ماه سال ۱۳۵۹، ماده تاريخي براي آن روز يافته بودند: «مجلس عدل علي». عهدنامه مالك اشتر همواره به عنوان بيانيه و راهنما براي شيوه و سبك حكومت مطرح ميشد. شيوه مقابله با دشمن و تحمل آرای مخالف در نهجالبلاغه نشانهها و نمونههاي متعددي دارد. در يك كلام ميبايست، مانند كوزهگري نباشيم كه از كوزه شكسته آب ميخورد و نهجالبلاغه در كشور ما و در حوزههاي علميه ايران و در بين روحانيون و عالمان دين مهجور باشد و بماند. بديهي است كه مرام ترويج سطحي و صوري نيست كه البته آن هم بركات خود را دارد، منظورم حضور نهجالبلاغه در سبك زندگي فردي و اجتماعي و نظام حكمراني و نيز در حوزههاي علميه است.
بيعدالتي در دادرسي مالياتي
دو عضو ديگر فقط نظارهگر هستند و سكوت كامل اختيار كردهاند. چون كه در حقيقت تصميمگيرنده نهايي نماينده سازمان است و بقيه به جهت رسميت دادن به جلسه حضور دارند. پرونده در حال ورق خوردن و بازبيني است، مؤدي يا نماينده او در حال صحبت كردن كه متاسفانه هيچ فايدهاي ندارد. لايحه دفاعيه ثبت و عملا بررسي نميشود ناگهان پرونده بسته شده و اعلام ميشود 20 روز ديگر جهت پيگيري به اداره امور مالياتي مربوط مراجعه کنند. قانون انشای راي را به عهده نماينده موضوع بند 2 يعني يك نفر قاضي بازنشسته و يا حقوقدان مطلع واگذار کرده و ليكن در عمل چنين اتفاقي مشاهده نميشود. تعيين ميزان حقالزحمه اعضا بابت حضور در هياتهاي حل اختلاف توسط سازمان امور مالياتي تعيين و پرداخت ميشود. متاسفانه هيچ گونه تلاشي براي حل و فصل پرونده در همان هيات انجام نميشود. انگار هياتها از خود اختياري ندارند و حفظ منافع سازمان متبوع براي آنان اولويت اول است. در اين ساختار گوش شنوايي براي شنيدن صداي تظلم خواهي مؤديان و شكواييه آنان وجود ندارد. همه چيز در كنترل و نظارت سازمان امور مالياتي است. اجراي عدالت، اصل استقلال و بيطرفي و رعايت حقوق شهروندي در اين تشكيلات واژههاي غريبهاي شدهاند كه در كتاب قانون ميتوان آنها را مشاهده كرد. در هياهوي نابسامان بيعدالتي و نابرابري در جامعه سازمان امور مالياتي هم ساز خودش را ميزند و تنها صدايي كه از اين ساختار ناموزون، بهم ريخته به گوش ميرسد، اين است كه از اين مركز دادرسي مالياتي، اختلافي رفع نميشود. فكر چاره ديگر باشيد.
عضو جامعه مشاوران رسمي مالياتي ايران