اما و اگرهای پیمان نظامی جدید در خاورمیانه!
عارف دهقاندار
همزمان با پاسخ پهپادی و موشکی ایران به حمله تروریستی اسرايیل به مقر کنسولگری ایران در دمشق که تحت عنوان عملیات «وعده صادق» در 14 آوریل انجام گرفت، برخی رسانهها ادعا کردند که علاوه بر سامانههای پدافندی چندلایه اسرايیل و امریکا، تعدادی از کشورهای عربی منطقه نیز نقش فعالانهای در رهگیری و سرنگون کردن پهپادها و موشکهای شلیک شده از سوی ایران داشتند و بر این اساس، وال استریت ژورنال طی گزارشی مدعی شد که این اقدام با ایفای نقش موثر واشنگتن و در راستای روابط نظامی نزدیکتر تلآویو و دولتهای عربی، جهت مقابله با نفوذ و قدرت ایران صورت گرفته است.
اینکه این ادعا تا چه اندازه واقعبینانه بوده و اینکه آیا امکان شکلگیری یک پیمان نظامی جدید در منطقه خاورمیانه وجود دارد یا خیر، میبایست چند نکته را مورد توجه قرار
داد:
اول اینکه در میان کشورهای عربی، این تنها اردن بود که به اذعان وزیر خارجهاش، در رهگیری تعدادی از پهپادهای شلیک شده از سوی ایران نقش داشته و برخلاف ادعای برخی رسانهها مبنی بر نقش داشتن عربستانسعودی و امارات متحده عربی در رهگیری پهپادها و موشکهای شلیک شده از سوی ایران به اسرايیل، هیچ منبع رسمی سعودی و اماراتی، مشارکت این دو کشور را در فرآیند رهگیری تایید نکرده و حتی برخی رسانههای عربی و عبری همچون العربیه و تایمز اسرايیل این مساله را رد كردهاند.
نکته دیگر اینکه براساس بخشهایی از همین گزارش، سطح همکاری برخی از این کشورها با اسرايیل را میبایست محدود به مسائل امنیتی و اطلاعاتی دانست که پیش از این نیز وجود داشته و برخی از این کشورها تنها حریم هوایی خود را دراختیار اسرايیل قرار دادهاند.
نکته بعدی اینکه باتوجه به اختلافات سیاسی کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس خاصه در کیفیت رابطه با جمهوری اسلامی و مخالفت برخی از آنها با عادیسازی روابط با اسرايیل و همچنین روابط مسالمتآمیز ایران با کشورهای قطر، عمان و کویت و عادیسازی روابط ایران و عربستان در 10 مارس 2023 و کاهش تنشها میان این دو قدرت منطقه، بعید به نظر میرسد که این کشورها تمایلی به ایفای نقش در تنش میان ایران و اسرايیل داشته و سعی در کنترل اوضاع خواهند
داشت.
بر این اساس، نمیتوان مدعی شد که کشورهای عربی، مشارکت گستردهای در همکاری با اسرايیل و امریکا علیه ایران داشتهاند و اگر هم در کنار همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی، همکاریهای نظامی وجود داشته، براساس خود گزارش، سطح آن محدود به همکاریهای موردی در زمینه دفاع هوایی بوده و شکل رسمی و گسترده به خود نگرفته است و اینکه بخواهیم سخن از یک سیستم یکپارچه دفاع هوایی آن هم در کوتاهمدت و حتی میانمدت بزنیم، چندان واقعبینانه
نیست.
مساله مهم دیگری که میبایست از دریچه آن به این موضوع نگاه کرد، پیمان ابراهیم و مساله عادیسازی روابط اعراب با اسرايیل است که روند آن پس از عملیات توفانالاقصی و آغاز نبرد غزه، به ظاهر تاحدودی متوقف شده است که حساسیتهای مردم جهان عرب و همچنین جوامع بینالملل نیز در این توقف، چندان بیتاثیر نبوده است.
البته این توقف خاصه در موضوع عادیسازی روابط عربستان و اسرايیل موقتی بوده و به واسطه ایفای نقش ایالاتمتحده و مزایای اقتصادی و امنیتی حاصل از آن همچون کریدور عرب-مدیترانه، احتمالا پس از آتشبس و پایان جنگ در غزه با هدایت امریکا روند تدریجی آن از سر گرفته شود، ولی این نکته را نیز نباید از ذهن دور نگه داشت که به واسطه روی کار بودن دولت راستگرای مذهبی در اسرايیل که حاضر به دادن امتیاز سرزمینی به فلسطینیان و همچنین پذیرش مساله دو دولتی نیست، چشمانداز این موضوع حداقل در کوتاهمدت در حالهای از ابهام قرار دارد.
سخن پایانی:
موضوع ادعایی وال استریت ژورنال مبنی بر احتمال شکلگیری پیمان نظامی جدید در خاورمیانه میان اعراب و اسرايیل در زیر چتر حمایتی امریکا، در شرایط فعلی منطقه خیلی واقعبینانه به نظر نمیرسد، هر چند که نمیتوان منکر همکاریهای محدود امنیتی و اطلاعاتی برخی دولتهای عربی با اسرايیل در مساله رهگیری موشکها و پهپادهای شلیک شده ازسوی ایران شد، لذا چشمانداز این موضوع حداقل در کوتاهمدت که یک دولت راستگرای مذهبی در اسرايیل حاکم است، چندان روشن نیست و در پایان میتوان اینطور گفت که حداقل تا میانمدت و پایان آتشبس در غزه و فروکش کردن آتش جنگ در منطقه، دولتهای عربی روابط امنیتی و نظامی آشکاری با اسرايیل نخواهند داشت، هر چند که امریکا تمام تلاش خود را برای پیگیری این مساله خواهد كرد.
کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه